آموزشی, کریپتو
استخرهای نقدینگی چگونه کار می‌کنند؟ (شرح امور مالی غیرمتمرکز)
5 دقیقه زمان مطالعه

مقدمه

در این مقاله در جستجوی پاسخی به سوالات زیر هستیم.

  • استخرهای نقدینگی چیستند؟
  • استخرهای نقدینگی چگونه کار می‌کنند؟
  • چرا ما در امور مالی غیرمتمرکز نیازمند استخرهای نقدینگی هستیم؟
  • تفاوت‌های بین استخرهای نقدینگی در پروتکل‌هایی چون یونی‌سوآپ (Uniswap)، بَلِنسر (Balancer)، یا کِرو (Curve) در چیست؟
  • ریسک‌های استخرهای نقدینگی چه هستند؟

قبل از شروع مطلب، اگر تازه با دی‌فای آشنا شدید و چیز زیادی از آن نمی‌دانید، شاید نخست لازم باشد این مقاله که مقدمه‌ای‌است بر امور مالی غیرمتمرکز، بخوانید.

 

استخرهای نقدینگی چیستند؟

استخرهای نقدینگی، ماهیتاً استخرهایی از توکن‌های قفل‌شده در قراردادی هوشمندند. از آنها برای تسهیل مبادلات – با فراهم کردن نقدینگی – استفاده شده و به‌طور وسیعی توسط برخی صرافی‌های غیرمتمرکز – موسوم به DEXes – به‌کار گرفته می‌شوند. یکی از اولین پروژه‌هایی که باب آشنایی با استخرهای نقدینگی را گشود، بَنکُر (Bancor) بود، و بعدها توسط یونی‌سوآپ به‌طور گسترده‌تری شناخته شد. پیش از توضیح اینکه استخرهای نقدینگی اصلاً آن زیر چه‌ می‌کنند و تعریف بازارگردانیِ خودکار، بیایید ببینیم که چرا در وهله‌ی اول ما نیازمند آنها‌ی‌ایم.

آموزش صرافی های غیر متمرکز- قسمت اول

آموزش صرافی های غیر متمرکز – قسمت دوم

چرا ما به استخرهای نقدینگی نیاز داریم؟

اگر با صرافی‌های استاندارد کریپتویی چون کوین‌بِیس (Coinbase) یا بایننس (Binance) آشنایی دارید، شاید متوجه شده باشید که معاملات آنها مبتنی‌است بر مدلِ دفترچه‌ی ثبت سفارش. این همان شیوه‌ای‌است که بورس‌های اوراق بهادار سنتی‌ای چون NYSE یا Nasdaq از آن تبعیت می‌کنند.

در این مدل دفترچه‌ی ثبت سفارش، خریداران و فروشندگان دور هم جمع شده و سفارشات‌شان را ثبت می‌کنند. فروشندگان موسوم به “پیشنهاد دهندگان” (یا مناقصه کنندگان)، سعی‌شان بر این است که دارایی مشخصی را به کمترین قیمت ممکن بخرند و بعد همان دارایی را به قیمتی هر چه بیشتری بفروشند. برای جوش خوردن معاملات، هم خریداران و هم فروشندگان بایستی هم‌گراییِ قیمتی داشته باشند، که این امر می‌تواند با بالا بردن رقم مناقصه توسط خریدار، یا با پایین آوردن قیمت توسط فروشنده مُیسر شود.

اما اگر هیچ یک از طرفین نخواهند که قیمت را به حد معقولی برسانند آن‌وقت تکلیف چیست؟ اگر کوین‌ کافی برای خرید شما موجود نباشد چه؟ این‌جا‌ست که بازارگردانان وارد بازی می‌شوند.

بازارگردانان ارگان‌هایی‌اند که با اظهار تمایل همیشگی‌شان به خرید یا فروش دارایی‌ای خاص، معامله‌کردن را تسهیل می‌کنند. از این طریق آنها باعث تأمین نقدینگی شده و نتیجتاً دیگر لازم نیست که کاربران معطل ظاهر شدن طرف دیگر معامله شده و قادرند هر وقت که بخواهند، معامله کنند. خب! با این توصیفات چرا ما نتوانیم همچین چیزی را در امور مالی غیرمتمرکز به‌وجود بیاوریم؟

البته که می‌توانیم! فقط مسئله این است که این فرآیند، فرآیندی‌است بسیار کند و پرهزینه، و در اغلب اوقات منجر به تجربه‌ی کاربریِ ناخوش‌ایندی خواهد شد.

دلیل اصلی نامناسب بودن این فرآیند، این مسئله‌است که مدل دفترچه-سفارش، عمیقاً متکی‌است بر یک یا چند بازارگردانی که همواره تمایل به “بازار-گرمی” برای دارایی‌ای مشخص را داشته باشند. بدون وجود بازارگردانان، صرافی بلافاصله غیرقابل تصفیه می‌شود و می‌توان گفت که برای کاربران عادی، غیرقابل استفاده خواهد شد. علاوه بر این، بازارگردانان به‌دنبال قیمت فعلی دارایی‌ای خاص از طریق تغییر مدام قیمت آن‌اند که این امر به ثبت و رد سفارشات متعددی که به صرافی ارسال می‌شوند منجر خواهد شد.

اتریوم با توان عملیاتیِ فعلیِ ۱۲ تا ۱۵ تراکنش بر ثانیه و مدت-بلاک بین ۱۰ تا ۱۹ ثانیه‌ای، گزینه‌ی محتملی برای صرافی‌ای دفترچه-سفارش-محور نخواهد بود. به‌علاوه، هر فعل و انفعالی با یک قرارداد هوشمند، هزینه گسی به دنبال دارد، از این رو همین که بازارگردانان بخواهند مدام پیشنهاد قیمتی دهند، ورشکسته خواهند شد.

راه حل لایه‌ی دوم چی؟ برخی پروژه‌های مقیاس‌گذاری لایه‌ی دوم مانند لوپرینگ (Loopring) به‌نظر امیداوار کننده می‌آیند، اما آنها هم کماکان نیازمند بازارگردانان خواهند بود و ممکن است که با مشکلات نقدینگی مواجه شوند. به‌علاوه، اگر کاربری بخواهد تنها یک تراکنش مفرد انجام دهد، ناچار خواهد بود تا سرمایه‌اش را یک‌بار وارد لایه‌ی دوم کرده و بعد مجدد از آن خارج کند، که همین کار دو مرحله به کل پروسه اضافه می‌کند.

این دقیقاً همان دلیلی‌است که نشان‌ می‌دهد نیازی مبرم به ابداعِ چیزی نوین که بتوانند کارایی درستی در جهان امور مالی غیرمتمرکز داشته باشد، وجود دارد و همان جایی‌است که پای استخرهای نقدینگی به قضیه باز می‌شود.

 

استخرهای نقدینگی چگونه کار می‌کنند؟

بسیار خب! فهمیدیم که چرا ما به استخرهای نقدینگی در امور مالی غیرمتمرکز نیازمند. حال بیایید ببینیم این استخرها دقیقاً چگونه کار می‌کنند.

هر استخر مفرد نقدینگی در شکل بنیادین خود، ۲ نوع توکن دارد و بازار جدیدی را برای آن جفت توکن ایجاد می‌کند. DAI/ETH می‌تواند مثال خوبی از یک استخر نقدینگی شناخته‌شده در یونی‌سوآپ باشد.

وقتی استخری جدید به‌وجود می‌آید، اولین تأمین کننده‌ی نقدینگی از آن دسته‌کسانی‌ خواهد بود که قیمت اولیه‌ی دارایی در استخر را تعیین می‌کنند. تأمین کننده تشویق می‌شود که قدر براری از هر دو توکن را به استخر تزریق کند. اگر قیمت اولیه‌ی توکن‌های درون استخر با قیمت فعلی بازار جهانی اختلاف داشته باشد، باعث حادث شدن فرصت آربیتراژی آنی می‌شود که ممکن است منجر به از کف رفتن سرمایه‌ی تأمین‌کنندگان نقدینگی شود. این مفهوم تزریق درست نسبت توکن‌ها به استخر، برای همه‌ی دیگر تأمین کنندگان نقدینگی که می‌خواهند در آینده نیز سرمایه‌ی بیشتری به استخر تزریق کنند، پابرجا خواهد بود.

وقتی نقدینگی به استخر تزریق می‌شود، تأمین کنندگان نقدینگی، به نسبت مقدار نقدینگی‌ای که به استخر تزریق کرده‌اند، توکن‌های ویژه‌ای به‌نام توکن‌های ال-پی (LP) دریافت می‌کنند. وقتی معامله‌ای به‌واسطه‌ی استخر تسهیل شود، ۳/۰٪ هزینه به‌تناسب میان تمام دارندگان توکن‌های ال-پی توزیع می‌شود. اگر تأمین‌کننده‌ای بخواهد نقدینگی‌ِ پایه‌ی خود را پس بگیرد، علاوه بر هزینه‌ی قید شده باید توکن‌های ال-پی خود را نیز بسوزاند.

هر مبادله‌ی توکنی که استخر تسهیل‌اش کرده باشد، به تعدیل قیمت‌گذاری‌ای منطبق بر “الگوریتم قیمت‌گذاری قطعی” منتج خواهد شد؛ مکانیزمی که به آن بازارگردانیِ خودکار (AMM) نیز گفته می‌شود. در بین پروتکل‌های مختلف، ممکن است استخرهای نقدینگی از الگوریتم‌هایی قدری متفاوت‌تر از یکدیگر استفاده کنند.

استخرهای نقدینگی‌ِ پایه‌ای مانند آنهایی که یونی‌سوآپ از آنها استفاده می‌کند، از الگوریتم بازارگردانی با حاصل‌ضرب ثابتی بهره‌ می‌برند که اطمینان می‌دهد که حاصل‌ضرب کمیت‌های دو توکن تزریق شده، همواره ثابت خواهد ماند. به‌علاوه، به علت وجود این الگوریتم، یک استخر می‌تواند همواره – بدون اینکه ابعاد معامله اهمیتی داشته باشد – نقدینگی فراهم کند. دلیل اصلی این امر، این است که الگوریتم، مجانب‌وارانه قیمت توکن را آن‌طور که کمیت مورد نظر بالا می‌رود، افزایش می‌دهد. قاعده ریاضی پشت بازارگردانی با حاصل‌ضرب ثابت، بسیار جذاب است، اما از آن‌جا که نمی‌خواهم این مقاله به‌داراز بی‌انجامد، توضیح‌اش بماند برای وقتی دیگر.

نکته کلیدی در اینجا این است که نسبت توکن‌های درون استخر است که قیمت را دیکته می‌کند، بنابراین اگر فرض کنیم که کسی توکن اتریوم ETH از استخر DAI/ETH بخرد، موجودیِ ETH کاسته شده و ذخیره‌ی DAI افزوده می‌شود، که این مسئله منجر به افزایش قیمت اتریوم و کاهش قیمت DAI می‌شود. بالا و پایین شدن قیمت، بستگی دارد به ابعاد معامله، در نسبتی با اندازه استخر. هر چه استخر به‌نسبِ معامله بزرگتر، کاهش قیمت یا افت عارضیِ بیشتر؛ نتیجتاً استخرهای بزرگتر می‌توانند معاملات بزرگتری را – بدون بالا و پایین شدن زیاد قیمتی – درون خود جای دهند.

از آنجا که استخرهای بزرگتر، افت قیمتیِ کمتری ایجاد می‌کنند و منتج به تجربه‌ی معاملاتیِ بهتری می‌شوند، برخی پروتکل‌ها چون بلنسر (Balancer)، با دادن توکن‌های اضافه برای تزریق نقدینگی به استخرهایی معیَن،  دست به تشویق تأمین‌کنندگان نقدینگی زدند. به این فرآیند، ماین‌کردن نقدینگی گفته می‌شود که در مقاله‌ی یلد فارمینگ (Yield Farming) به آن پرداخته شده است.

مفاهیم پشت استخرهای نقدینگی و بازارگردانیِ خودکار بسیار ساده و در عین حال قویاً قدرتمندند؛ چون دیگر لزومی به داشتن دفترچه-سفارش متمرکز نیست و لازم نیست به بازارگردانی بیرونی برای سرپا نگه‌داشتن روند تأمین نقدینگی به یک صرافی تکیه کنیم.

 

انواع مختلف استخرهای نقدینگی

 

استخرهای نقدینگی‌ای که سخن‌شان رفت، در حال بهره‌برداری توسط یونی‌سوآپ‌اند و پایه‌ای‌ترین شکل‌های استخرهای نقدینگی‌اند. پروژه‌های دیگری دنباله‌ی این مفهوم را گرفته و ایده‌های جالبی ارائه کرده‌اند.

فی‌المثل کِرو (Curve)، دریافت که مکانیزم بازارگردانی خودکار پشت یونی‌سوآپ، برای دارایی‌هایی که باید قیمت‌هایی بسیار مشابه داشته باشند – مانند کوین‌های پایا یا مشتقات دیگری از کوینی ثابت مثل wETH و sETH – خیلی کارا نیست. استخرهای کرو، با عملیاتی کردن الگوریتمی کمی متفاوت‌تر، قادرند هزینه‌ و افت کمتری را موقع مبادله این توکن‌ها ارائه دهند.

ایده‌ی دیگر برای بلنسر بود که دریافت که ما ناچار نیستیم که خودمان را تنها محدود به دو دارایی در استخر کنیم. فی‌الواقع بلنسر این امکان را به ما می‌دهد که تا ۸ توکن را درون یک استخر نقدینگی مفرد قرار دهیم.

 

ریسک‌های استخرهای نقدینگی چه هستند؟

صدالبته، مانند هر چیز دیگرِ دی‌فای، باید حواسمان به ریسک‌های احتمالی باشد. سوای ریسک‌های متعارف دی‌فای، مانند باگ‌های قرارادادهای هوشمند، کلید‌های ادمینی و ریسک‌های سیستمی، ما باید دوتای دیگر – زیان موقتی و هک‌ استخر نقدینگی – را نیز در مقالات بعدی، تحت ریسک‌ها لحاظ کنیم.

 

مخلص کلام

خب! شما در مورد استخرهای نقدینگی چه فکر می‌کنید؟ نیز کما‌فی‌السابق فراموش نکنید که برای دسترسی به مطالب بیشتری در زمینه امور مالی غیرمتمرکز، G2O را در یوتوب   و توییتر و تلگرام و آپارات دنبال کنید.

مطلب پیشین
زیانِ مقطعی چیست؟ (شرح امور مالی غیرمتمرکز)
مطلب بعدی
دی‌فای؛ آینده‌ی امورِ مالی چه شکلی خواهد بود؟