سلام به همراهان عزیز مجموعۀ برنامه‌ریزی مالی و آکادمی G2O

در بین سرمایه‌گذاران مبتنی بر ارزش (value investors) یک مکتب فکری مشترک وجود دارد که به دین وآیین دنیای سرمایه‌گذاری بدل شده است،قیمت یک دارایی با ارزش آن تفاوت دارد.

این موضوع از گذشته تا کنون در مورد دارایی‌های سنتی صادق بوده است. همیشه همه تمایل داشتند دارایی‌های بسیار باارزش را ارزان و در قیمت‌های پایین بخرند. طرفداران وارن بافت (Warren Buffett) می‌گویند هرچه حاشیه اطمینان (Margin of Safety) شما بیشتر باشد، شانس بیشتری در کسب درآمد بیشتر خواهید داشت. منطقی است، نه؟ بله.

خوب، وقتی ارزش یک دارایی منحصراً با قیمت آن دارایی محاسبه و سنجیده می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

اجازه دهید توضیح بدهم. چهار کلمۀ خطرناک در دنیای مالی عبارتند از “این دفعه فرق می‌کند”. در حال حاضر در دنیای عجیب‌وغریبی زندگی می‌کنیم. نرخ بهره در آمریکای شمالی 0٪ است و کشورهای بسیار دیگری در نقاط مختلف جهان، نرخ بهره منفی دارند. طی 18 ماه گذشته، تریلیون‌ها دلار در راستای سیاست تسهیل کمی (Quantitative easing) به بازارهای ایالات‌متحده و چندین تریلیون دلار دیگر در سایر کشورهای جهان تزریق شده است. به زبان ساده، بازار دستکاری شده و سیستم اقتصادی با پول با بهرۀ کم (cheap capital) اشباع شده و نقدینگی افزایش یافته است.

مداخله‌کنندگان بازار بسیار موفق عمل کرده‌اند. شاخص رسمی قیمت مصرف‌کننده (CPI) و تورم هسته (Core inflation) به ترتیب به بالاترین میزان خود در 13 سال و30 سال اخیر رسیده است. بازارلبریز از پول با بهره کم است و نقدینگی در بازار افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران نگران می‌شوند و به دنبال جایی برای سرمایه‌گذاری با ریسک پایین می‌گردند تا از سرمایۀ خود در برابر تورم محافظت کنند. از گذشته تا به‌حال، طلا یکی از این گزینه‌ها بوده است. اما همان‌طور که قبلاً ذکر کردیم، طلا در 12 ماه گذشته و 10 سال اخیر عملکرد چندان خوبی نداشته است.

شایان ذکر است که بازار سهام به عنوان راهی برای مقابله با تورم (inflation hedge) بهتر از این فلز گرانبها عمل کرده است. البته جوانان قصد خرید طلا ندارند. آنها لزوماً قصد خرید سهام دولتی نیز ندارند. وقتی در عصری زندگی می‌کنید که بازار دستکاری می‌شود و فقط اجازه افزایش دارد، انتظار بازگشت سرمایه بالاتری خواهید داشت. بازده سالانه 8-10 درصد دیگر کافی نیست. باید 50-100 درصد به دست بیاورید تا فکر نکنید یک احمق هستید.

سرمایه‌گذاران سنتی حوزۀ سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش معتقد هستند که جنون بازارها سرانجام اصلاح خواهد شد. آنها بیش از یک دهه است که این حرف را می‌زنند. دستکاری در بازار اساساً بازارهای خرسی را غیرقانونی و اصلاحات بازار را ممنوع کرده است. پس جوانان چه کاری می‌توانند بکنند؟

آنها هر چه بیشتر به سمت سرمایه‌گذاری‌های پرخطر اما با بازده بالا پیش می‌روند. یکی از این حوزه‌ها توکن غیرقابل معاوضه یا (NFT) است. من نخست از منظر هنری به این محصولات علاقه‌مند بودم. این ایده که یک اثر هنری دیجیتال می‌تواند ارزشمندتر از هنر آنالوگ باشد برای من قابل فهم است. در واقع همان ایدۀ بیت‌کوین است که در بخش دیگری از دنیای اقتصاد اعمال می‌شود. پس مشکلی نیست، نه؟ خوب- یک مشکل وجود دارد.

هنر دقیقاً چیست؟ آیا هنر را خریدار تعیین می‌کند یا فروشنده؟ شاید هنر هر چیزی باشد که شما می‌خواهید.

من پاسخ این سوال‌ها را از منظر هنر نمی‌دانم، اما می‌دانم که جوانان توکن‌های غیرقابل معاوضه یا (NFT) سنگ‌های ساختگی را به قیمت ده‌ها هزار دلار خریداری می‌کنند. جدی می‌گویم. در سال 2017 فردی 100 سنگ طراحی کرد و به مردم اجازه خرید و فروش آنها را داد. تصویر زیر یکی از آنها است:

ای کاش واقعیت نداشت، اما حقیقت محض است. این سنگ‌ها در نتیجۀ بازار دستکاری شده و جوانانی که تمایل به اتخاذ ریسک‌های بزرگ دارند، اکنون با قیمت‌هایی باورنکردنی و سرسام‌آور معامله می‌شوند. ارزان‌ترین آن حدوداً 100000 دلار قیمت دارد.

این موضوع  به همه سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز این پیام را می‌رساند که این جوانان در صدر فعالیت‌های بازار هستند و بازار چنان افسارگسیخته شده که عنقریب است همه چیز بر سرمان آوار شود! نه. بعید می‌دانم به این سادگی‌ها باشد.

دارایی‌ها دیگر حقیقی نیستند. همه چیز شبیه به یک بازی ویدیویی شده است. اکثر جوانان ایده حقوق غیراقتصادی را دیگر بخش مهمی از بازار نمی‌دانند. آنها به روش سنتی عمل نمی‌کنند. در واقع، بازی تغییر کرده است.

این موضوع را می‌توانید در سهام توکن شده FTX مشاهده کنید که اساساً قیمت سهام سنتی را دنبال می‌کند. چرا باید به جای دارایی‌های سنتی روی این دارایی‌ها سرمایه‌گذاری کنید؟ یا به این دلیل که نمی‌توانید به بازارهای سهام سنتی دسترسی داشته باشید یا فقط به عملکرد قیمت (price action) اهمیت می دهید. فایل‌های EtherRock jpeg نیز همین‌طور هستند. هیچ‌کس سنگ خود را در خانه خود آویزان نمی‌کند. کسی آن را با خود به پارک نمی‌برد. موضوع تنها عملکرد قیمت است. این بازی ویدئویی بزرگ جدید بازارها است.

وقتی همۀ دارایی‌ها دیجیتالی شد ، این بازی ویدئویی بسیار ساده‌تر شد. هرکسی در هر جای دنیا می‌تواند وارد این بازی شود و هر جوری که دلش می‌خواهد در چارچوب قوانین نظارتی بازی کند.

به عنوان مثالی دیگر باید بگویم که من اکثر ثروت خالص نقد خود را به بیت‌کوین تبدیل کرده‌ام. چنین چیزی از نظر جامعه مالی سنتی احمقانه است. از نظر بازی‌کنندگان جدید صنعت کریپتو نیز کار احمقانه‌ای است. از نظر سرمایه‌گذاران بازار سنتی ریسک بیش از اندازه‌ای کرده‌ام و افراد فعال در صنعت کریپتو نیز فکر می‌کنند من بیش از حد ریسک‌گریز هستم. این فصل مشترک این دو جهان است.

شاید در نهایت حق با سرمایه‌گذاران حوزۀ سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش باشد – بازارها افسارگسیخته شده‌اند و همه‌چیز دوباره به حالت عادی و هنجار سابق بازمی‌گردد. شاید هم حق با سرمایه‌گذاران عصر جدید باشد- بازار دستکاری شده و هنجار جدید همین است. در واقع هیچ کس پاسخ درست را نمی‌داند.

دنیا به هم ریخته است. مردم تصاویر سنگ‌های ساختگی را با رقم‌هایی باورنکردنی می‌خرند. و همه‌چیز به نظر نابسامان است. اما به احتمال زیاد تمام این‌ها نتیجه یک سیاست پولی احمقانه است که به‌منظور روحیه‌بخشی به سرمایه‌گذاران در سراسر جهان اعمال شده است.

نمی‌دانم این ضیافت روزی به پایان خواهد رسید یا خیر اما تا آن زمان مراقب خود و سرمایه‌تان باشید.

تا مطلبی دیگر از سلسله مقالات تخصصی آکادمی تحلیل و ترید G2O خدانگهدار.