سلام به همراهان عزیز مجموعۀ برنامهریزی مالی و آکادمی G2O
در صنایع فناوری و امور مالی، بحثها و گفتگوهای زیادی حول بیتکوین و ارزهای کریپتو وجود دارد. بیشتر افراد یا معتقدند بیتکوین، داراییهای دیجیتال و فناوریهای حوزۀ بلاکچین تغییری اساسی در دنیا بهوجود میآورند یا فکر میکنند که همه اینها حباب بزرگی است که پایان خوبی نخواهد داشت.
برای مثال جان پاولسون (John Paulson) را در نظر بگیرید؛ سرمایهگذار مشهوری که در دوران بحران مالی جهانی با پیشبینی بحران مسکن و سرمایهگذاری در استراتژی فروش استقراضی مسکن میلیاردها دلار به دست آورد. وی اخیراً در گفتگویی با دیوید روبنشتاین (David Rubenstein) گفته که معتقد است ارزهای کریپتو حباب هستند. و در ادامه دربارۀ این داراییها و صنعت گفته “بالاخره به همه ثابت میشود که این داراییها بیارزش و بهدردنخور هستند” و “من به هیچکس توصیه نمیکنم که در ارزهای کریپتو سرمایهگذاری کند.”
معلوم است که به هیچعنوان نظراتش در تأیید و حمایت از این صنعت نیست. این اظهارات را با نظرات پیشین جک دورسی (Jack Dorsey)، مدیرعامل توییتر، در مورد بیتکوین مقایسه کنید:
“بیتکوین همهچیز را دستخوش تغییر میکند، و چیزی که بیش از هر چیز دیگری توجه من را به خود جلب کرده ویژگیها و اتوس آن است- چیزی که به جهان معرفی میکند و شرایط کمنظیر، خاص و بسیار ارزشمندی که آن را ایجاد کرده است. گمان نمیکنم در طول عمر من چیزی مهمتر از آن وجود داشته باشد که روی آن کار کنم، و فکر نمیکنم هیچ چیز دیگری در دنیا برای مردم در سراسر جهان تا به این اندازه مهم و تاثیرگذار باشد. ”
این دو نفر هر یک در زمینه کاری خود بسیار موفق هستند، اما دو نگاه کاملاً متفاوت نسبت به این صنعت دارند. من به این دوگانگی و انشعاب بیشتر اندیشیدم و به این نتیجه رسیدم که هر دو درست میگویند.
پاولسون به این داراییها و صنعت از زاویۀ تنها دیدگاهی که میشناسد، نگاه میکند. بر اساس استانداردهای این دیدگاه، بیتکوین و ارزهای کریپتو منطقی نبوده و کاملاً بیمعنا هستند. آنها تکنولوژی بیش از حد اغراق شدهای هستند که توجه زیادی به خود جلب کردهاند و از مدل جریان نقدی تنزیل شده برخوردار نیستند. و فقط ابزار کسب سود در دست کسانی هستند که زودتر از پاولسون وارد این بازار شدهاند. بر اساس هر متر و معیاری که در این دیدگاه پسندیده است، این داراییها به آن اندازهای که بازار میگوید ارزشمند نیستند.
از طرف دیگر، دورسی این داراییها را از منظر تکنولوژیک بررسی میکند. او به ارزشگذاری، مدل جریان نقدی تنزیل شده یا مضارب درآمدی آن اهمیتی نمیدهد. در دیدگاه وی پاسخ این سوالات حائز اهمیت است: “این فناوری چه امکانات و اختیاراتی را به وجود میآورد که تا پیش از این در دسترس نبوده است؟” و “آیا در ده سال آینده افراد بیشتری به استفاده از این فناوری روی خواهند آورد یا خیر؟”
پاولسون درست میگوید که این صنعت و داراییهای آن از دیدگاه او کاملا بیمعنی و فاقد ارزش هستند. دورسی هم درست میگوید که بیتکوین از دیدگاه او بسیار منطقی است. دو دیدگاه کاملاً متفاوت.
اما باید دانست که بازی تغییر کرده است. دارایی بسیار متفاوتی درست در برابر چشمان ما در حال شکل گرفتن و پذیرفته شدن در میان مردم است. موضوع بیتکوین باشد یا هر دارایی دیگری، سرمایهگذاران سنتی باید مدلهای ذهنی خود را که در گذشته از آنها استفاده کردهاند بهروز کنند. اصول سرمایهگذاری پایدار همچون “خرید در قیمت پایین، و فروش در قیمت بالا” ، “پرداخت متوسط قیمت برای داراییهای ارزشمند و نگهداری آنها برای مدت طولانی” ، یا “خرید دارایی با حاشیه اطمینان” همچنان پابرجا هستند، اما روشهای تعیین ارزش داراییها تحول پیدا خواهند کرد.
همانطور که سرمایهگذاران سنتی هم آمازون و هم فیسبوک را برای مدت دستکم یک دهه درک نکردند، اکنون نیز شاهد تلاش سرمایهگذاران قدیمی برای درک این داراییهای جدید هستیم. در واقع این موضوع چیز جدیدی نیست. این داستان همیشه وجود داشته است. آن چه حائز اهمیت است این است که روند کنونی را بشناسیم و بدانیم سرمایهگذارانی که دید باز و به دور از تعصبی دارند احتمالاً در این محیط موفق خواهند شد.
چند روز پیش، مت هوانگ (Matt Huang) از شرکت پارادایم (Paradigm) توییت بسیار خوبی در این زمینه داشت:
One of the biggest sources of alpha in crypto is feeling the swell of skepticism and boomer energy rising within and learning to lean through it to the other side… like breathing through the initial pain during a stretch… to consider a new possibility with a beginner’s mind.
— Matt Huang (@matthuang) August 25, 2021
همه نسبت به تغییر دچار تردید هستند. پیشبینی آینده دشوار است. البته واضح است که اکنون ظهور بسیاری از نوآوریهای تکنولوژیکیِ گذشته بسیار بدیهی به نظر میآید. باید ذهنی باز و به دور از تعصب داشته باشید. باید این شک و تردید را از میان ببرید. هرچه متعصبتر باشید، احتمال اینکه فرصت بعدی را از دست بدهید بیشتر است.
ذهن و تفکر بیتجربه و عاری از تعصب، کلید گشایش دریچهای به سوی کسب سود و بازگشت کلان سرمایه در فضای امروز است.
هرگز این موضوع را فراموش نکنید.
سرمایهگذاران سنتی به دلیل پیشپنداشتها و عقایدی که مدتها داشتهاند و اکنون ملکۀ ذهن آنها شده، در وضعیت چندان مطلوب و مساعدی نیستند. هرچه کسی در دنیای سنتی موفقتر باشد، احتمال کمتری دارد که موفق شود آیندهای را بپذیرد که جهانبینی او را نقض میکند. واقعا باید فرد خیلی خاصی باشید که دائماً تصورات پیشین خود را کنار بگذارید و با دهنی باز و بهدور از تعصب پذیرای ایدههای جدید باشید. برای درک دنیایی که در اطرافمان وجود دارد باید این را بهخاطر بسپارید. پاداش بزرگ از آنِ کسانی است که از ذهن چابکی برخوردار هستند و هوشمندانه تصمیم میگیرند.
روز خوبی داشته باشید. تا مطلبی دیگر از سلسله مقالات تخصصی آکادمی تحلیل و ترید G2O خدانگهدار.