خب! بیتکوین در اتریوم! ایدهی خوبیاست یا ایدهی بدیاست؟ موارد کاربرد انتقال BTC گرانبهایتان به اتریوم کداماند؟ ریسکها کداماند؟ کدام پرتکلها این همه را مُیسر میسازند؟ پاسخ این سؤالات را در این مقاله خواهید یافت؟
چرا!
بسیار خب! بیاید در قدم اول از اینجا شروع کنیم که ببینیم چرا اصلاً باید کسی بخواهد بیتکوینهایاش را به اتریوم منتقل کند.
پاسخ مختصرش میشود “بهخاطر امور مالی غیرمتمرکز”. حال بیایید ببینیم که چرا همچین مسئلهای صادق است.
دیفای در کل فضای رمز-ارز طوفان بهپا کرد و نشان داد که پرداختها تنها حوزههای امور مالیای نیستند که قابل تمرکززداییاند. فیالواقع تمرکز دیفای بر بازسازیِ تمام سرویسهای امور مالی به طریقی کاملاً غیرمتمرکز، باز و بینیاز از جواز است. بهعلاوه، امکان ایجاد برنامههای امور مالیای را میدهد که پیش از این ساختنشان مطلقاً ناممکن بود.
مطالعه مقاله های تاریخچهی امور مالی غیر متمرکز (دیفای) و واقعیت در مورد دیفای را پیشنهاد میکنیم.
Ether و کوینهای دیگری که در بستر همین بلاکچین اتریوم بهوجود آمدند (ERC-20)، میتوانند از این فضای شگفتانگیز جدید نهایت بهره را ببرند. از این توکنها میتوان بهعنوان وثیقه در پروتکلهای امانیای چون کامپؤند (Compound) و آوی (Aave) نیز استفاده کرد. نیز میتوان بهشیوهای کاملاً بینیاز از جواز، در یونیسوآپ مبادلهشان کرد. بهعلاوه، این توکنها میتوانند بازدهی حاصل کنند. فیالمثل با قرض دادن یا تأمین نقدینگی برای یک صرافی غیرمتمرکز.
کوین BTC در شبکهی بیتکوین، گرچه که بسیار ایمن است، اما موارد کاربرد بسیار محدودی دارد. شما میتوانید عمدتاً BTC خود را از نشانیای به نشانیِ دیگر انتقال دهید یا آنقدر نگهاش دارید و صبر کنید تا ارزش آن افزایش یابد.
وقتی پای دیگر سرویسهای امور مالی به میان میآید، باید به شرکتهای متمرکز تکیه کنید. بیاید به امانتدهی بهچشم یک مثال بنگریم. اگر بخواهید بازدهیای بر روی BTC خود داشته باشید و یا اگر بخواهید از آن بهعنوان وثیقه برای دریافت وام استفاده کنید، شما ناچارید که از شرکتی متمرکز – مانند BlockFi – استفاده کنید. این بهمعنای صرفنظر کردن شما از قیمومیت BTC تان و ناچاریتان برای پر کردن اطلاعات مربوط به قانون “مشتریات را بشناس” است، که چارهگریای ایدهآل نیست؛ علیالخصوص برای کسانی که به ماهیت غیرمتمرکز و بینیاز از جواز رمزارزها باور دارند.
مقاله بلاکچین چیست و چگونه کار میکند؟ را ازدست ندهید.
قادر نبودن به استفاده از BTC در دیفای یکی از اصلیترین نیروهای محرک برای انتقال و در دسترس قرار دادن BTC در اتریوم بود. استفاده از BTC در دیفای نیز با عقل جور در میآید. فیالمثل بیتکوین بهعنوان یک دارایی با ارزش ذخیرهشدهی ثابت و پیشینهای مشخص میتواند وثیقهای ارزشمند و معتبر باشد. یک کاربر میتواند BTC خود را قفل کرده و در مقابل بهشیوهای غیرمتمرکز استقراض کند. فیالحال چیزی بیش از ۱۴۰ هزار BTC در اتریوم به ارزش بیش از ۲ میلیارد دلار موجود است؛ رقمی شگفتآور. این را در نظر بیاورید که در آغاز سال ۲۰۲۰ تنها چیزی حدود هزار BTC در اتریوم موجود بود. حال بیایید ببینیم وقتی صحبت از انتقال BTC به اتریوم میشود، چه گزینههایی در دسترساند.
BTC بستهبندیشده
BTC بستهبندی شده یا wBTC، یک توکن ERC20 است که به تناظر ۱:۱ توسط بیتکوینی واقعی پشتیبانی میشود. با بیش از ۱۱۵ هزار کوین موجود، فیالحال wBTC محبوبترین گزینه برای انتقال BTC به اتریوم است. پروتکل BTC بستهبندی شده با فراهم کردن امکان ضربزدن و سوزاندن (پروسهی انتقال) wBTC توسط تاجران، عمل میکند.
اگر تاجری بخواهد BTC اش را با wBTC معاوضه کند، قدم نخست آنها برای شروع پروسهی ضربزنی فراهم کردن یک نشانی اتریوم برای قرارداد توکن بستهبندی شده است. در قدم بعد، تاجر باید بیتکوین واقعی را برای یک متولیای ارسال کند. متولی wBTC را ضربزده و سپس به نشانیِ اتریومِ تاجر ارسال میکند. BTC اصلی فیالحال در دست متولی است و موجودی کل wBTC به میزان BTC ارائه شده، افزایش مییابد. اگر تاجر تصمیم به بازخرید BTC خود بر روی شبکه بیتکوین بگیرد، باید درخواستِ برداشت بدهد. بعد از آنکه پروسهی برداشت آغاز به کار کرد، تاجر wBTC اش را با ارسال آنها به قرارداد توکن بستهبندیشده، میسوزاند. متولی سوخته شدن را تأیید میکند و BTC را به تاجر بازمیگرداند. بهمحض برداشت BTC اصلی، موجودی کل wBTC به مقدار موارد سوزانده شده، کاهش مییابد.
تاجران، معمولاً شرکتها یا پروتکلهاییاند که قادر به ضربزدن و سوزاندن wBTC اند. سایر کاربران دیفای نیز میتوانند wBTC از صرافیهای متعددی چون یونیسوآپ تعبیه کنند. نیز میتوانند از سرویسهایی چون wbtc.cafe – که توسط RenVM (ماشین مجازی رن) پشتیبانی میشود – بهمنظور جابهجایی BTC شان با wBTC استفاده کنند.
از wBTC میتوان در پروتکلهای متعددی از دیفای استفاده کرد. فیالمثل میتوان از آن بهعنوان وثیقه در Compound یا Aave عرضه کرد. یا میتوان از آن بهمنظور تأمین نقدینگی استخر نقدینگیِ پنجاه-پنجاهِ WBTC/ETH در یونیسوآپ، استفاده کرد.
همهی اینها بهنظر جالب میآیند، اما همانطور یحتمل شما تا به الان متوجه شدهاید، مشکلی عمده در اینجا وجود دارد؛ BTC بستهبندی شده از یک متولی بهره میبرد که این به معنای متمرکز بودن آن است.
یک نمونهی قیاسی خوب در اینجا، کوین پایای متمرکزی چون USDC است که توسط دلار آمریکا پشتیبانی میشود. هم wBTC و هم USDC میتوانند شدیداً مفید باشند، زیرا آنها پتانسیلهای دلار و بیتکوین را [به] فضای دیفای میگشایند. با وجود این مطلب هم، من شخصاً باور ندارم که هدف غایی این باشد. جامعه دیفای برای تمرکززدایی سر و دست میشکند و ما تلاشهای مداومی برای آوردن داراییهای متعدد خارجی به اتریوم و دیفای را بهشیوهای متمرکزتر میبینیم. حال خوب است که بهسراغ چیزی برویم که قدری بیشتر غیرمتمرکز است؛ RenBTC.
RenBTC
RenVM پروتکلی باز است که امکان پلزدن بین داراییها و اتریوم را فراهم میسازد. نیز قادر به مبادلهی بینیاز از جواز ارزش بین بلاکچینهاست. یکی از محبوبترین داراییهای بهمنظور جابهجایی بین بلاکچینها، صدالبته که بیتکوین است. renBTC، بیتکوین نماینده ERC20 رن است.
رن – مشابه wBTC – امکان ضربزدن renBTC را عرضه BTC و سپس بازخرید BTC از طریق سوزاندن renBTC فراهم میسازد. نیز هر renBTC به تناظر ۱:۱ توسط BTC پشتیبانی میشود. توفیر اصلی این است که رن از قیمومیت BTC تمرکززدایی میکند و در دسترس همه – و نه فقط تجّار – قرار میدهد.
پروتکل رن بهوسیلهی عملیاتی کردن شبکهای از گرههای غیرمتمرکز بهنام دارکنُدز (Darknodes) اجرا میشود. نیز این پروتکل از چند عنصر جالبتوجه در رمز-ارزنگاری چون اشتراکگذاری پنهان و محاسبات چندجانبهی ایمن شمیر (Shamir) بهره میبرد. در حال حاضر renBTC دومین گزینهی محبوب موجود با حدود ۱۷ هزار renBTC موجود است. رن گرچه قصدش تمرکززدایی کامل است، اما هنوز به آن نرسیده است.
tBTC
حال نوبت tBTC است. tBTC مدعیِ بعدیِ عنوانِ پروتکلِ “اینکاره” – بهخاطر رساندن بیتکوین به اتریوم بهشیوهای غیرمتمرکز – است. پس از آغازی کجدار-مریز در اویل سال، KEEP – تیم پشت tBTC – مشکلات اساسی را حل کرد و پروتکل را با موفقیت راهانداخت. مشابه renBTC، در tBTC نیز هیچ [محور مرکزی و متمرکزی]، قیمومیتی بر بیتکوینهای قفلشده ندارد و همچنین هر tBTC به تناظر ۱:۱ توسط BTC پشتیبانی میشود.
tBTC این امکان را برای کاربران دارای BTC فراهم میکند که بتوانند با استفاده از شبکهی امضاءکنندگان، tBTC ضرببزنند. امضاءکنندگان بهصورت تصادفی انتخاب میشوند و برای هر tBTC ضربزده شده گروهی متفاوت از امضاءکنندگان انتخاب میشود. امضاءکنندگان باید بهعنوان وثیقه، ETH گرو بگذارند تا اطمینان حاصل شود که یکباره BTC قفلشده را برنداشته و فرار نکنند. [فیالواقع آنها باید ودیعهیشان را با فراهم کردن ارزش ۱/۵ BTC از ETH، از حد قابل قبول وثیقه بالاتر ببرند]. تمایل امضاءکنندگان به قفل کردن ETH شان است؛ زیرا در هنگام بازخرید، مبلغی بهعنوان پاداش به آنها پرداخت میشود.
tBTC در حال جذب هر چه بیشتر است؛ با داشتن حدود ۱۹۰۰ BTC قفلشده در پروتکل.
tBTC در قیاس با renBTC، رویکردی متفاوت را برای رسیدن به هدفی یکسان دنبال میکند؛ قیمومیت غیرمتمرکز BTC.
sBTC
sBTC نیز یکی دیگر از راههای بهرهور ساختن بیتکوین در دیفای است. sBTC با گزینههای قبلی توفیر دارد؛ زیرا در این مورد اصلاً هیچ بیتکوین [زمینهایی و پشتیبانی] وجود ندارد. sBTC یکی از داراییهای مصنوعیِ ایجاد شده توسط پروتکل Synthetix است. داراییهای مصنوعی یا synths، ارزش داراییهای مختلفی چون شاخص S&P500، سهام TESLA، قیمت نفت، یا بیتکوین را دنبال میکنند.
پروتکل بهطرز چشمگیری از حد قابل قبول وثیقه عبور کرده است؛ فیالحال ۷۵۰٪ بیش از حد نیاز. این امر عمدتاً باعث تحلیل بردن هر تغییر قیمتیِ حاد در داراییهای مصنوعیاست.
در حال حاضر ۱۷۰۰ sBTC موجود است.
sBTC ،wBTC ،renBTC، و tBTC جملگی میتوانند – معمولاً با پرداخت حق صرافیای به قیمت BTC واقعی – با قیمتهای کمی متفاوت از یکدیگر، معامله شوند. این امر عمدتاً به این دلیل است که میزان تقاضا برای معامله هر یک از این توکنها متفاوت است. این مسئله را هم باید لحاظ کرد که [بازخرید BTC پشتیبان جز برای sBTC، در موارد دیگر بسیار کار دشواریاست].
آیا اصلاً انجام این کار، ایدهی خوبیاست؟
خب! از خودتان بپرسید که آیا اصلاً جابهجایی بیتکوینهای گرانبهایتان به یکی از این پروتکلهایی که ذکرشان رفت، ارزشاش را داد؟
بستگی دارد. اول از همه، ما باید بفهمیم که آیا راهی واقعاً موجود برای نفع بردن از جابهجایی BTC به اتریوم داریم یا نه. شاید بخواهیم از آن بهعنوان وثیقه در یکی از پروتکلهای امانیِ دیفای استفاده کرده و روی وثیقهیمان وام بگیریم.
یا شاید یک فرصت شگفتانگیز کاشت محصول را بیابیم. فیالمثل، این امکان وجود دارد که برای تأمین نقدینگی استخر wBTC-ETH یونیسوآپ، بتوان حدود ۲۰٪ APY دریافت کرد. البته تأمین نقدینگی در یونسوآپ مصائب و چالشهای خود (نظیر زیان مقطعی) را دارد. معالوصف، ماینکردن نقدینگی یونیسوآپ موجب رساندن قدر عظیمی BTC (در قالب wBTC) به شبکهی اتریوم میشود.
حتی با دریافتن این مطلب که میتوانیم استفادهی بهینهای از BTC در دیفای ببریم، کماکان عوامل دیگری وجود دارند که باید مدّ نظر قرار بگیرند. فیالمثل ما تا چه حد موافق همین میزان [تمرکززدایی و اتخاذات امنیتیِ] پروتکلی که میخواهیم با آن کار کنیم، هستیم؟ نیز ما باید از قرارداد هوشمند نهانی و بالقوه، و کلید ریسک ادمین آگاهی داشته باشیم، علیالخصوص در پروتکلهای کمتر شناختهشدهی دیفای.
نیز حتی پس از مصمم شدن برای انتقال BTC مان به اتریوم، ما باید این کار را محتاطانه و فقط با تخصیص بخشی از کل BTC هایمان انجام دهیم تا از خود در برابر اتفاقات نامعلوم مراقبت کنیم.
نیز شایان ذکر است که هیچ BTC واقعیای هرگز بر روی اتریوم قرار نگرفته است، بنابراین این فقط یک رهیافت ذهنیاست و نه فیزیکی. در مورد wBTC ،tBTC، یا renBTC، قضیه به این صورت است که BTC در شبکهی بیتکوین قفل میشود و پروتکلها معادل BTC قفلشده را در شبکهی اتریوم را صادر میکنند. در مورد sBTC که در کل هیچ BTC ای در کار نیست و صرفاً داراییای مصنوعیاست؛ ابزار مشتقهای پشتیبانی شده توسط وثیقهی SNX.
نیز جالب است که گوشهچشمی به رویکردی کاملاً متضاد داشته باشیم. به جای آوردن BTC به دیفای، برخی پروژهها متمرکز شدهاند بر آوردن دیفای به شبکهی بیتکوین. البته این امر چالشها و مصائب خود را دارد و من مقالهای جداگانه به این موضوع اختصاص خواهم داد.
خب! شما درباره مفهوم آوردنِ بیتکوین به اتریوم چه فکر میکنید؟ آیا شما تمایل به انجام چنین کاری دارید؟ اگر پاسختان مثبت است، گزینهی مورد علاقهتان برای انجام این کار کداماست؟
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید، نیز میتوانید به دیگر شبکههای اجتماعی G2O در یوتیوب و توئیتر و آپارات و تلگرام سربزنید.