یک سهامدار ارزشی محور بیشتر به ارزش سهام توجه دارد و مالکیت بخشی از یک شرکت سهامی عام را در اختیار دارد، در مقابل سهامدار قیمت محور بنابه دلایلی به جز ارزش سهام، به عملکرد آن شرکت نیز توجه دارد، به این معنی که نیاز بیشتری به موفقیت شرکت در طولانی مدت دارند.
درک نقش سهامداران ارزشی محور
سهامدار ارزشی محور میتواند شخص، شرکت یا موسسهای باشد که حداقل یک سهم از یک شرکت را در اختیار دارد و به واسطه آن سود کسب می کند. به عنوان مثال، این نوع سهامدار ممکن است یک سرمایه گذار فردی باشد که امیدوار است قیمت سهام افزایش یابد زیرا بخشی از پرتفوی بازنشستگی او است. سهامداران حق اظهار نظر دارند و میتوانند بر مدیریت یک شرکت تأثیر بگذارند. آنها مالک سهام شرکت هستند، اما مسئولیتی در قبال بدهیهای شرکت ندارند. اما مالکیت شرکتهای خصوصی و مالکیت انحصاری در قبال بدهیهای شرکت مسئول هستند. مالکیت انحصاری یک تجارت غیرشرکتی است که مالیات درآمد شخصی را از سود به دست آمده در کسب و کار می پردازد.
درک نقش سهامداران قیمت محور
سهامداران قیمت محور می توانند:
▪️مالکان و سهامداران ارزشی محور
▪️کارمندان شرکت
▪️دارندگان اوراق قرضه که دارای بدهیهای صادر شده توسط شرکت هستند
▪️مصرفکنندگانی که ممکن است برای ارائه کالا یا خدمات خاص به شرکت متکی باشند.
▪️عرضه کنندگان و فروشندگانی که ممکن است برای داشتن درآمد ثابت به شرکت تکیه کنند
تفاوت دو نوع سهامدار ارزشی محور و قیمت محور
یک سهامدار ارزشی محور می تواند سهام خود را بفروشد و سهام دیگری بخرد. آنها در طولانی مدت به شرکت نیاز ندارند. با این حال، سهامداران قیمت محور به دلایلی نیاز به عملکرد بلند مدت شرکت دارند.
به عنوان مثال، اگر شرکتی از نظر مالی ضعیف عمل کند، به طوریکه شرکت های دیگر از خدمات آنها استفاده نکنند، فروشندگان زنجیره تامین آن شرکت ممکن است متضرر شوند. به طور مشابه، کارکنان شرکت که سهامداران قيمت محور هستند و برای درآمد به آن متکی هستند، ممکن است شغل خود را از دست بدهند.
سهامداران ارزشی محور و قیمت محور بسته به رابطه آنها با سازمان یا شرکت اغلب دارای منافع رقابتی هستند.
نکات تکمیلی
مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR)، یک مدل کسبوکار خودکار است که به شرکت کمک میکند از نظر اجتماعی در قبال خود، سهامداران بلند مدتش و مردم پاسخگو باشد و شرکتها را تشویق میکند که منافع همه سهامداران قیمت محور را در نظر بگیرند. به عنوان مثال، در طول فرآیند تصمیم گیری، شرکت ها ممکن است صرفاً به جای منافع سهامداران ارزشی محور، تأثیر خود بر محیط زیست را در نظر بگیرند. عموم مردم سهامداران قیمت محور خارجی هستند که تحت حاکمیت CSR در نظر گرفته می شوند.
هنگامی که عملیات یک شرکت می تواند آلودگی زیست محیطی را افزایش دهد یا فضای سبز را در یک جامعه از بین ببرد، به عنوان مثال، عموم مردم تحت تأثیر قرار می گیرند. این تصمیمات ممکن است سود سهامداران ارزشی محور را افزایش دهد، اما سهامداران قیمت محور ممکن است تحت تاثیر عوامل منفی قرار گیرند. بنابراین، CSR شرکتها را تشویق میکند تا تصمیماتی داشته باشند که از رفاه اجتماعی محافظت کند، و اغلب از روشهایی استفاده میکند که بسیار فراتر از الزامات قانونی و نظارتی است.