خب! آیندهی امور مالی چهگونه است؟
آیا امور مالی غیرمتمرکز بهتر از نظامِ مالیِ فعلیاست؟
دیفای چه مشکلاتی را حل میکند؟
آیا شانسی برای بهبود-دهیِ امور مالی سنتی و یا حتی جانشینی کامل آن را دارد؟
پاسخ این سؤالات را در این مقاله خواهید یافت.
نظامِ مالی
نظام مالیای که ما امروزه میشناسیم، از مسیر دههها پیشرفت تکنولوژیک گذر کرده است. نخستین تلاشها برای کارآتر کردن امور مالی، در اوایل دههی ۲۰ میلادی در قرن ۲۰ با معرفی ماشینهای حسابداری و کارتپانچها آغاز شد. این مسیر با ظهور اَبَررایانهها که بهطرز چشمگیری نظام بانکداری در دههی ۵۰ و پس از آن را سرعت بخشید، ادامه یافت.
انقلاب بعدی، اختراع خودپردازها و کارتهای اعتباری بود که دههی ۷۰، سرآغاز محبوبیت آنها بود. در همین دهه، دیگر عنصر مهم نظام مالی – یعنی بازار سهام – شروع به دگرگونیای بنیادین کرد. ثبت دستیِ سفارشها و فراخوانی مبادلات با صدای بلند، به مرور جایشان را به کامپیوترها و الگوریتمها دادند.
[us_image image=”14952″ align=”center”]
از دههی ۹۰، بهلطفِ هرچه جا افتادهتر شدن اینترنت، روند کامپیوتریسازیِ امور مالی فهلتر شد. دسترسی به حسابهای بانکی، انتقال وجه، و خرید سهام، همه و همه از حریم امن خانههایمان مُیسر شده بودند.
پس از آن است که انقلاب فینتک رخ میدهد. پِیپَل (PayPal)، رابینهود (Robinhood)، ترنسفروایز (TransferWise)، رِوِلوئت (Revolut)، و دیگر استارتآپهای فینتک، رویکردهای تکنولوژیمحور را از دیگر شرکتهای تکنولوژیکِ غیرمالی شناخته و دریافتکردند و به کاربرانشان دسترسیای بینقص و راحت به سرویسهای مالی را عرضه داشتند، که در قیاس با رابطِ کاربریِ زهوار در رفتهی بانکداری قدیم، تجربهای کاملاً متفاوت بود.
علیرغم گذشت قرنی از نوآوریها، نظام مالی هنوز از کمال مطلوب دور است. تسویهی سهامها، اوراق قرضه و دیگر ابزارهای مالی، روزها زمان میبرند تا ترخیص شوند و این امر قدر عظیمی از سرمایهی انسانی را درگیر خود میکند. تصمیمات کلیدی که تبعاتاش اگر نگوییم میلیاردها، که ملیونها انسان را درگیر خود میکند، پشت درهای بسته و توسط عدهای قلیل و با امتیازات خاص گرفته میشود. رسواییهای بانکیِ میلیارد دلاریای که اگر نگوییم سالها، ماهها بعد از وقوع برملاء میشوند.
عدم بهرهوری و ناکارآمدی عظیم و هزینههای گزاف نیز وقتی کار به بانکداری و خدمات حوالهی بینالمللی میرسد، پایشان به میان کشیده میشود. دسترسیِ نابرابر به سرویسهای مالی نیز مورد دیگریاست؛ میلیاردها انسان در سراسر جهان از خدمات بانکی بیبهرهاند. بانکها هزاران کارمند را از قضا برای حفظ همین روند ناکارآمد و مطابقت با مقررات بانکیِ همواره در حال تغییر، استخدام میکنند.
موانع ورود بانکیِ بسیار بلندی که دخول بازیگران جدید بهمنظور راهاندازی شرکتهای مالی بدون دسترسی به قدر عظیمی از سرمایه را عملاً ناممکن کرده و نوآوری را در نطفه خفه میکند.
کلهماجمعین زیرساخت مالی، نظامهای ایزولهای را شامل میشود که با الگوریتمها و تکنولوژیهای اختصاصی و تحت مالکیت خاص ساخته شدهاند و هر شرکتی باید خودش از صفر موارد مختص خود را بسازد.
رابطهای کاربریِ شکیلی که توسط شرکتهای فینتک عرضه شدهاند، تنها نقابی بر این واقعیتاند که این نظام مالی بر پایههایی ناکارآمد و قدیمی استوار شده است. چیزی که ممکن است کاربر الساعه نیازمند آن باشد، شاید پروسهی کامل انجام شدناش روزها پسپرده به طول بیانجامد.
بهعلاوه، ستونفقرات نظام مالی از زمان معرفیِ ابررایانهها، تکامل چندانی نیافته است. دقیقاً به همین دلیل است که ما نیازمند چیزی نوین و بهتریم، که بتواند برخی از این مشکلات را حل و فصل کند. همینجاست که امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) وارد گود میشود.
دیفای
امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای، بهجای تکیهزدن بر زیرساختهای قدیمی و ناکارا، از نیرو و بنیهی رمز-ارزنگاری، تمرکززدایی و بلاکچین، برای ساخت نظام مالیای جدید، بهره میبرد.
[us_image image=”14953″ align=”center”]
نظامی که میتواند دسترسی به سرویسهای مالیِ شناخته شدهای چون پرداخت، امانتدهی، قرضگیری و معامله را به طریقی بازتر، منصفانهتر و کاراتر، مُیسر کند.
کارآمد است؛ زیرا تمامیِ عملیاتها غالباً بلادرنگ تسویه میشوند. مهم هم نیست که طرفین در موقعیتهای جغرافیاییِ کاملاً متفاوت از یکدیگر با قوانین و مقررات منافی هم باشد. بهعلاوه، اغلب پروتکلهای دیفای قادرند با حداقل یا حتی هیچ دخالت انسانیای عملیاتی شوند.
منصفانهاست؛ زیرا تمامیِ سرویسهایاش بینیاز از جواز و مقاوم در برابر سانسور و تعدّیاند.
بینیاز از جواز است؛ زیرا هر کسی با یک مرورگر و اتصال به اینترنت میتواند به آن دسترسی داشته باشد. هیچ تأییدیهی سند و مدرکی در کار نیست، هیچ نیازی به ارائهی صورت سود و زیان نیست، ملیّت و نژاد اهمیتی ندارند و با همه یکسان رفتار میشود.
در برابر سانسور مقاوم است؛ زیرا احدی نمیتواند دسترسی ما به این سرویسها را ممنوع کند. حتی وجود چند بازیگر ناهنجار، نمیتواند باعث تغییر قوانین یک سیستم غیرمتمرکز مکفی شود.
باز است؛ زیرا هر کسی میتواند یک برنامهی دیفای جدید بسازد و در اکوسیستم مشارکت داشته باشد. برخلاف امور مالی سنتی، برنامههای جدید میتوانند از پروتکلهای موجود بهرهمند شده و از راهحلهای موجود برای ادامهی پیشرفت استفاده کنند.
علاوه بر اینها، همه چیز در بلاکچین شفاف و قابل رویت است؛ حجم معاملات، تعداد وامهای معوَق، کل بدهیها. همهی اینها را میتوان با اطمینان در بلاکچین بررسی کرد. و بهتر از همه اینکه نمیتوان این ارقام را دستکاری کرد.
همهی این موارد بهلطفِ ابداع بیتکوین، اتریوم و تکنولوژیهای زیرین آنها مُیسر شده است. اتریوم بهطور خاص، بهعنوان یک پلتفرم قراردادهای هوشمند، امکان ایجاد هر برنامهی مالی دلخواه را فراهم میکند. بهعلت دارا بودن همین خصیصهها، اتریوم به بلاکچینی اصطلاحاً “اینکاره” برای علیالاغلب فعالیتهای دیفای بدل گشته است.
امور مالی غیرمتمرکز، اخیراً رشد عظیمی را تجربه کرده است.
[us_image image=”14954″ align=”center”]
برخی معیارهای کلیدی عبارتاند از:
- ارزش کل قفلشده در دیفای؛ این نشاندهندهی ارزش تمام توکنهای قفلشده در پروتکلهای جورواجور دیفای چون پلتفرمهای امانتدهی، صرافیهای غیرمتمرکز و یا پورتکلهای ابزار مشتقه است. این رقم از کمتر از ۱ میلیارد دلار در آپریل ۲۰۲۰ (فروردین-اردیبهشت ۹۹) به بیش از ۳۲ میلیارد دلار در فوریهی ۲۰۲۱ (بهمن-اسفند ۹۹) رسیده است.
- حجم معاملات بین صرافیهای غیرمتمرکز؛ این رقم از چیزی حدود ۰/۵ میلیارد دلار در آپریل ۲۰۲۰، به بیش از ۵۰ میلیارد دلار در ژانویهی ۲۰۲۱ (دی-بهمن ۹۹) – یعنی رشدی ۱۰۰ برابری – رسیده است. ارزش کل مستقر شده در اتریوم، به ۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ رسید، که رقمی بالاتر از پیپل (PayPal) است.
البته همهی اینها صرفاً به رمز-ارزها – که همانطور که میدانیم ماهیتاً میتوانند دود شده و به هوا روند – محدود نمیشوند. کوینهای پایایی که ارزش پولهای بیپشتوانهای چون دلار آمریکا را دنبال میکنند، نیز رشد عظیمی را در اکوسیستم دیفای تجربه کردند.
[us_image image=”14955″ align=”center”]
ارزش بازار USDC – یک کوین استیبل محبوب در دیفای – از کمتر از ۱ میلیارد دلار در آپریل ۲۰۲۰، به بیش از ۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. کوین دیگر – DAI – نیز از کمتر از ۱۰۰ ملیون دلار در آپریل ۲۰۲۰، به قریببه ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
مشکلات امور مالی سنتی
حال برای فهم بهتر گزاره ارزش امور مالی غیرمتمرکز، بیایید به سراغ چند مشکل رایج در امور مالی سنتی برویم و ببینیم آنها را چگونه میتوان در دیفای حل و فصل کرد. بیایید با یکی از وضعیتهای اخیر در بازار سهام شروع کنیم؛ حماسهی مشهور گیماستاپ (Gamestop)!
پس از کشف شدن این مسئله که سهام Gamestop – جی-اِم-ای (GME) – توسط برخی صندوقهای پوشش ریسک تا حدی فروش استقراضی شده بود، کاربران یکی از گروههای محبوب زیر مجموعهی رِدیت (Reddit) – والستریتبِتس (WallStreetBets) – شروع به خرید GME کردند؛ زیرا بر این باور بودند که این امر میتواند فشاری فروش استقراضی وارد کرده و منجر به این شود که صندقهای پوشش ریسک، بهناچار سهام استقراضی را بازخرید کرده و قیمت بالا سهام بالاتر برود.
بهیکباره، رابینهود و چند کارگزار بازار سهام دیگر، به تصمیمی بحثبرانگیز رسیدند؛ جلوگیری از امکان فروش GME و چند سهام دیگر. وضعیتی اینچنین، مطلقاً در صرافی غیرمتمرکزی چون یونیسوآپ، ناممکن است که رویدهد. احدی نمیتواند قابلیتهای معاملاتیِ پلتفرم را تغییر داده و یا غیرفعّال کند. هیچ مرجع مقتدر واحدی وجود ندارد که از جانب کاربران تصمیمگیری کند. دسترسی به معاملات در دیفای دموکراتیزه شده است.
پیشنهاد میکنیم تکنیک ریسک فری چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟ را بخوانید.
این وضعیتی که تعریف کردیم، مشکل دیگری را عیان میکند؛ تصمیمگیری پشت درهای بسته.
[us_image image=”14956″ align=”center”]
یک عده تصمیم بگیرند که معاملات را تعطیل کنند؟ یا دستهای از بانکداران تصمیم بگیرند که بهترین نرخ بهره برای ملیونها نفر چهقدر است؟
نرخ بهره در دیفای، بهطور خودکار و بر اساس پارامترهای عرضه و تقاضا و ریسک داراییهای معیّن، که توسط پروتکل پیکربندی شدهاند، تنظیم میشود. حتی اگر برخی پلتفرمهای امانیِ دیفای امکان تغییر پارامترهای ریسک معیّن را بدهند، باز تمام تصمیمگیریها برای عموم قابل مشاهده خواهد بود و این تغییرات به رأی افراد متعددی که پروتکل را کنترل میکنند، گذاشته خواهد شد.
این مسئلهی کهنه را چه میتوان کرد؛ پرداخت ۱۰٪ تا ۳۰٪ از ارزش یک انتقال بانکی، آن هم فقط برای اینکه پولی از این سمت دنیا به سمت دیگری رفته است. شما میتوانید در دیفای کوینهای پایدار مبتنی بر دلار آمریکا را با کسری از هزینه، انتقال دهید و حتی بهتر از این مورد، این است که آنها در عرض چند ثانیه به مقصد میرسند.
وقتی تسویهی داراییهای مختلف بهجای چند روز، در ظرف چند ثانیه صورت بگیرد، احتمال ریسک طرف مقابل بهطرز چشمگیری کاهش خواهد یافت.
حسابداری چهطور؟ از آنجا که تک-تکِ رکوردها در بلاکچین در معرض عموم است، بنابراین حسابداری بهچیزی بسیار آسان تبدیل شده که محتملاً میتواند تماماً خودکار انجام شود. این امر میتواند بهطرز چشمگیری سرمایهی انسانی مورد نیاز را کاهش دهد.
مشکل دسترسی نابرابر به سرویسهای مالی چهطور؟ برای یک پروتکل دیفای اهمیتی ندارد که شما کی هستید. پروتکل صرفاً از قواعد از پیشتعریفشدهای پیروی میکند که مطلقاً برای همه یکسان است.
گرچه که نام دیفای یک گزاره ارزش منحصربهفرد به ما عرضه میدارد، اما چالشهای خودش را نیز دارد.
چالشهای پیشروی امور مالی غیرمتمرکز چه هستند؟
این مسئله، مسئولیت بیشتری بر دوش کاربرانی که حالا واقعاً مالک داراییهای خودشاناند، میگذارد. بنابراین آنها باید اطمینان حاصل کنند که داراییهایشان را به شیوهی امنی ذخیره میکنند. دستگیری و یاریرسانی اینجا معنایی ندارد، علیالخصوص زمانی که پای تعامل با پروتکلهای نوی دیفای در میان باشد.
کماکان ریسکهای نظارتیِ مشخصی وجود دارند. گرچه خود پروتکلهای دیفای نمیتوانند مقرراتی چون مشتری شناسی یا ضدیت با پولشویی را در خود اعمال کنند، اما نظارتکننده ممکن است تلاشی در جهت اعمال فشار به تأمینکنندگان کیفپول یا تیمهای توسعهدهندهی مسئول برخی پروتکلها بکند تا مقررات مشتری شناسی را به رابطکاربری خود اضافه کنند.
مقیاس پذیری، مسئلهی دیگریاست که باید با آن دستبهگریبان شد. محبوبیت دیفای منتج به تقاضای بسیار زیاد برای فضای بلاک در اتریوم شد. این مسئله به نوبهی خود منجر به افزایش قیمت گس برای کاربران شد. اینکه بشنویم یک تراکنش یونیسوآپ حدود ۱۰ یا حتی ۵۰ دلار آبخورده است، چیز غیرمعمولی نیست.
در حال حاضر مسئلهی مقیاس پذیری، توسط راه حل های لایهدوم و ETH2 حل مشکل میشود. در این باره میتوانید در مقالاتی دیگر سایت G2O بیشتر بیاموزید.
هکها یکی دیگر از چالشهای روبهروی فضای دیفای است که استفاده از پروتکلهایی معیّن – علیالخصوص جدیدهایشان – را با ریسک مواجه میکند.
پروتکلهای گوناگون دیفای همچنین پیگیر مدلهای حکمرانی متفاوتاند، با این حال نهنگهای سرمایهدار و رأیدهندگان بیتفاوت، بعضی از مشکلات رایج در اینجایاند.
وامهای بدون وثیقه و وامهای مسکن، حوزههای کلان امور مالی سنتیاند که انجام دادن آنها در دیفای کمی دشوارتر است. خوشبختانه، فیالحال پروتکلهایی چون Aave پیگیر امکانات مختلفی مانند تفویض اعتبار و توکن-سازگارکردن وامهای مسکناند.
[us_image image=”14957″ align=”center”]
علیرغم وجود این چالشها، دیفای یک نوآوریِ منحصر بهفرد است؛ نوآوریای که از فرش به عرش رسیده. من بر این باورم که با گذر زمان، بعضی از این چالشها رفع خواهند شد.
خلاصه
خب! حالا چه بلایی بر سر امور مالی سنتی خواهد آمد اگر دیفای همینطور به نوآوری و رشد با این سرعت فوقالعاده ادامه دهد؟
شخصاً فکر میکنم امور مالی سنتی باید به سرعت خود را با این شرایط وقف دهد، در غیر این صورت خطر بی مصرف شدن در کمینشان است؛ درست مثل همهی دیگر تغییرات عظیم تکنولوژیک که اغلب بهتدریج و سپس ناگهانی رخ میدهند.
[us_image image=”14958″ align=”center”]
محتملاً بهزودی خواهیم دید که برخی صاحبمنصبان برای بهرهمندی از امکانات دیفای دستبهکار خواهند شد؛ فیالمثل با اِعمال نفوذ نقدینگی یا دستیابی به نرخهای بهرهی مناسبتر در یکی از پروتکلهای دیفای. این امر یحتمل با شرکتهای فینتکی آغاز خواهد شد که در حال حاضر با رمز-ارز سروکار دارند، اما تعجبی نخواهد داشت که ببینید در چند سال آینده بانکها به سمت استفاده از دیفای سوق پیدا کنند.
نیز کثیری از حوزههای امور مالی سنتی وجود دارند که میتوانند با کوچ به دیفای، بهرهی قابل توجهی در آینده کسب کنند. بهعنوان نمونه، شرکتها بهجای عرضهی عمومی در بازار سهام، میتوانند توکنهای امنیتی را انتشار داده و از نقدینگی دسترسپذیر جهانی منتفع شوند. بهعلاوه، کسانی که بر روی این توکنها سرمایهگذاری میکنند، میتوانند آنها را امانت داده و سود مضاعفی از سرمایهی خود برده و یا از آنها بهعنوان وثیقه برای گرفتن وام استفاده کنند.
نیز بسیار محتمل است که دیفای ستونفقرات جدید نظام مالی بشود. بهعلت رابط کاربریِ سادهای که دارد، اغلب افراد احتمالاً اصلاً حس نخواهند کرد که دارند با آن کار میکنند؛ مشابه همین که آنها نمیدانند زیر برنامهی معاملاتی سنتی آنها چه میگذرد! در این مرحله است که دیفای، دقیقاتبدیل به امور مالی میشود؛ امور مالیای کاراتر، منصفانهتر و بازتر.
خب! نظر شما دربارهی آیندهی امور مالی چیست؟ دیفای چهقدر بزرگ خواهد شد؟
اگر از خواندن این مطلب لذت بردید، میتوانید به کانال های ما در یوتیوب و تلگرام و آپارات و توییتر سربزنید .