مقدمه
خب!
- وضع فعلیِ امور مالی غیرمتمرکز چهگونه است؟
- چارهگریهای مقیاسگذاری مختلف بر روی اتریوم به کجا رسیده؟
- وضعیت دیفای در زنجیرههای دیگر چیست؟
- وقتی صحبت از آیندهی دیفای میشود، محتملترین سناریو چیست؟
- پاسخ این سؤالات را در این مقاله خواهید یافت.
یک مطلب دیگر قبل از آنکه شروع کنیم! کانال تلگرام G2O بهتازگی دوسالگی خود را جشن گرفته است. این امر بسیار شگفتانگیز است و میخواهم از همهی شما که آنجا را بینید و تحلیلهای تکنیکال همکاران ما در باشگاه پرورش مهارتهای معاملهگری در بازارهای مالی، را دنبال کنید.
دیفای: وضع امور
امور مالی غیرمتمرکز همراه با کل فضای رمز-ارز، سال ۲۰۲۱ را با یک انفجار شروع کردند. تنها در عرض چند ماه، کل ارزش قفلشده در دیفای، از چیزی حدود ۱۵ میلیارد دلار، به رقم محیرالعقول ۴۵ میلیارد دلار رسید. حجم مبادلات در صرافیهای غیرمتمرکز نیز به بالاترین میزان خود در همهی ادوار – با بیش از ۵۰ میلیارد دلار ارزش معامله در هر ماه – رسیده است.
علاوه بر این، کثیری از توکنهای دیفای افزایش قابل توجهای در ارزششان داشتهاند و جماعت بسیاری را به سمت این فضا که هنوز بسیار نوپاست، سوق داده است. نیز شاهد پیشرفتهای بسیاری بودهایم. تقریباً هر روز سروکلّهی پروژههای جدیدی پیدا میشود. پروتکلهای موجود نیز نسخههای جدیدترشان را روانهی گود میکنند. پروژههای قدیمیتر و شناختهشدهتر نیز با یا بدون اعلام، به سمت چارهگریهای مقیاسگذاری مختلف میروند.
خبرهای مهمی نیز داشتهایم. فیالمثل Visa اعلام کرد که تراکنشها را با [کوین USD] در بستر اتریوم تسویه خواهد کرد. رخدادن این امر نهتنها برای اتریوم، که برای کل فضای دیفای فوقالعادهاست. اما با وجود همهی این پیشرفتها، بهنظر میرسد که دیفای بر سر یک دو-راهیاست. یک طرف، پروتکلهای دیفای بر بستر اتریوم را داریم که بهدنبال چارهگریهای مقیاسگذاری متعدد و مختلف برای کاهش کارمزد بالای تراکنشهایاند. سوی دیگر، زنجیرههای دیگریاند که سعیشان جذب پروژههای نو و هم پروژههای از قبل موجود دیفای به خودشان است.
مقیاسگذاری دیفای
وقتی صحبت از مقیاسگذاری دیفای بر بستر اتریوم میشود، ما نهایتاً چند گزینه بیشتر نداریم که یا پیشاپیش در دسترساند و یا چیزی به راهاندازیِ کاملشان نمانده است. این گزینهها نهایتاً به این به دو مقوله ختم میشوند؛ مقیاسگذاری لایهی دوم و زنجیرههای جانبی. چارهگری لایهی دوم، تکیه بر امنیت لایهی اصلی – بلاکچین اتریوم – دارد.
زنجیرههای جانبی، بهطور معمول با داشتن مکانیزمهای وفاقِ عام جداگانه، تکیه بر مدلهای امنیتی خود دارند. آنها همچنین ضمانتهای امنیتی جداگانهای نیز دارند که از لایهی اصلی بهره میبرند، اما با وجود این هم آنها باز معمولاً امنیت کمتری نسبت به چارهگریهای لایهی دوم دارند. وقتی پای دیفای بهمیان میآید، یکی از بحثبرانگیزترین گزینههای لایهی دوم، رولآپهایاند.
رولآپها مقیاسگذاری را از طریق اجرا کردن تراکنشها در بیرون از لایهی اول و ارسال دادهی تراکنشها به لایهی اول، مُیسر میکنند، که با این کار امنیت رولآپها را بهوسیلهی زنجیرهی اصلی اتریوم، تضمین میکنند. رولآپها بر دو قسماند: رولآپهای آپتمستیک و رولآپهای ZK.
رولآپهای آپتمستیک یک ماشین مجازیِ سازگار با ماشین مجازی تورینگ کامل اتریوم (EVM) را اجرا میکنند که امکان اجرای قراردادهای هوشمند مشابه آنچه بر بستر اتریوم است را فراهم میکند. گزینههای آپتمستیک و آربِترُم (Arbitrum)، در حال حاضر محبوبترین گزینههایاند.
آپتمیزم تا اندازهای به سمت شبکهی اصلی اتریوم کشیده شده است؛ با جمع محدودی از شرکاء تا اطمینان حاصل شود که تکنولوژی همانطور که از آن انتظار میرود، کار میکند. سینتِتیکس (Synthetix) نیز پیشاپیش ماژول گروگذاری خود را به سمت آپتمیزم برده که امکان ضرب زدن sUSD و دریافت پاداشهای گرویی بهطریقی سریع، ارزان و ایمن را فراهم میسازد. شریک بزرگ دیگری که پیشاپیش راهاندازی خود در آپتمیزم را اعلام کرده بود، یونیسوآپ است به همراه نسخه سوم یونیسوآپ خود که مدت مدیدی در انتظارش بود. از آن سو، بهنظر میرسد که دیگر چیزی به راهاندازی کامل آربترُم بر شبکهی اصلی اتریوم نمانده است. آنها با چند پروژهی عمدهی دیگر دیفای مانند اُؤگَر (Augur) و بَنکُر (Bancor) نیز شراکت میکنند.
رولآپهای ZK، گرچه سریعتر و کاراتر از رولآپهای آپتمستیکاند، اما دستکم هنوز راهی آسان برای کوچدادن قراردادهای هوشمند موجود به لایهی دوم، عرضه نکردهاند. با رولآپهای ZK، چند تا گزینه در دسترس ما خواهند بود که عمدهترین آنها استارکوِر (StarkWare) و زِد-کِیسینک (ZKSync)اند. رولآپهای مبتنی بر استارکوِر فیالحال بهطور گستردهای توسط پروژههای چون دیوِرسیفای (DeversiFi)، ایمیوتِبِل اِکس (Immutable X) و دی-وای-دی-اِکس (dYdX) مورد استفاده قرار گرفتهاند.
زِد-کِیسینک بر روی یک ماشین مجازی سازگار با EVM کار میکند که قادر به پشتیبانی کامل از هر نوع قرارداد هوشمند دلخواه نوشته شده با Solidity است. هدف آنها انتشار شبکهی اصلیشان در آگوست ۲۰۲۱ (مرداد-شهریور ۱۴۰۰) است. سوای گزینههای لایهی دوم، زنجیرههای جانبیای چون زنجیرهی پی-اُ-اِس مَتیک (Matic PoS) و زنجیرهی اِکسدای (xDai) نیز داریم.
اخیر شاهد بودیم که پروژههای کثیری در هر دوی این زنجیرهها راهاندازی شدند؛ شامل: سوشیسوآپ (Sushiswap)، [پُلکامارکِتس (Polkamarkets)]، [آوی (Aave)] بر زنجیرهی PoS متیک، و [پِرپِچوآل پروتکل (Perpetual Protocol)]، [ریئِلتی (RealT)]، و [گِنوسیس (Gnosis)] بر xDai. نیز هر دو زنجیره، تابع اوراکلهای چِینلینکاند.
متیک، پس از تغییر نام به پلیگان(متیک)، همچنین قصد دارد تا چارهگریهای مقیاسگذاری موجود خود را گسترش داده و چیزهایی چون رولآپهای ZK و آپتمستیک را به چارهگریهای موجود – زنجیرهی PoS و زنجیرههای پلاسما – اضافه کند. گرچه مقیاسگذاریِ لایهی دوم و زنجیرههای جانبی میتوانند کارمزد بالای تراکنشها را کاهش داده و هم توان عملیاتی و هم سرعت تراکنشها را افزایش دهند، اما در اینصورت با چالشهایی دستبهگریبان خواهند شد. بزرگترینشان – که میتواند تأثیر منفیای بر دیفای بگذارد – فقدان توان [ترکیبپذیری و جزء-پذیریِ] قراردادهای هوشمند بین چارهگریهای مقیاسگذاریِ مختلف است.
ترکیبپذیری بهوضوح یکی از مهمترین مشخصههای دیفای است. وقتی پای زنجیرهی اصلیِ اتریوم در میان باشد، یک تراکنش واحد میتواند با چندین پروتکل مختلف دیفای در تعامل باشد. فیالمثل یک قرارداد هوشمند میتواند از Aave سرمایه قرض کند، این کوینهای قرض گرفته شده را با کوینهایی دیگر در Uniswap معامله کند و کوینهای معامله شده را به یک جمعآوریکنندهی کِشتِ محصول عرضه کند (همهی اینها در یک تراکنش واحد اتریوم). گرچه ترکیبپذیری کماکان درون یک چارهگریِ مقیاسگذاری ممکن است، اما حتی اگر یکی از در این چارهگری مقیاسگذاریِ بهخصوص در دسترس نباشد، با شکست مواجه خواهد شد.
در ادامهی مثال قبل؛ اگر Aave تنها بهطور [گزینهای] اضافی بر PoS متیک در دسترس باشد و Uniswap تنها بر روی آپتمیزم، ما قادر به ترکیب یا نوشتن تراکنش واحدی نخواهیم بود که به هر طریقی خارج از زنجیرهی اصلیِ اتریوم، هر دوی قراردادهای هوشمند Aave و Uniswap را اجرایی کند.
مسئلهی بعدی، توان همکنشپذیری بین چارهگریهای مقیاسگذاریِ مختلف است.
حال اگر ما بخواهیم سرمایه از Aave بر روی زنجیرهی PoS متیک قرض بگیریم و بعداً با استفاده از Uniswap بر روی آپتمیزم مبادلهاش کنیم، تکلیف چیست؟ فیالحال چاره آن است که ما باید آنها را به زنجیره اصلیِ اتریوم ببریم؛ پیش از آنکه قادر باشیم از کوینها بر بستر آپتمیزم استفاده کنیم. البته این مسئله مزید اصطکاک بسیاریاست؛ زیرا بعضی از این جابهجاییها ممکن است نیاز به زمانی طولانی برای تسویهی کامل داشته باشند، علیالخصوص وقتی پای رولآپهای آپتمستیک در میان باشد.
داشتن چارهگریهای مقیاسگذاریِ متعدد نیز – وقتی صحبت از نقدینگی موجود در دیفای باشد – ما را با چالشهایی چند مواجه میکند. بهعوض داشتن نقدینگیِ زیاد و در دسترس در معدود پروتکلهای عمده در زنجیرهی اصلی اتریوم، ما شاهد پخش شدن نقدینگی موجود در زنجیرهی اصلی اتریوم، پیادهسازیهای متعدد رولآپها، و زنجیرههای جانبی مختلف خواهیم بود. خوشبختانه اغلب این چالشها حلشدنیاند.
یحتمل ما شاهد پلهای بسیاری خواهیم بود چارهگریهای مقیاسگذاری مختلف را بههم وصل خواهند کرد و نتیجتاً به کاهش اصطکاک کمک خواهند کرد. بهعلاوه، رویکرد دیگر ایجاد یک اکوسیستم فراگیر است که بهطور پیشفرض همکنشپذیر باشد. این همان رویکردیاست که پلیگان تصمیم گرفت دنبالاش کند.
نیز به نظر میرسد که بیشترِ نقدینگیِ خارج از لایهی اول حدوداً در چند گزینهی مقیاسگذاریِ شناختهشده با شماریچند از پروتکلهای در دسترس و با کیفیت دیفای، متمرکز خواهد شد.
وقتی صحبت از دیفای میشود – حتی با وجود چالشهای حال و آینده – اتریوم کماکان بهوضوح پیشرویی بلامنازع است. اتریوم بیطرفیای قابل اتکاء، تمرکززدایی، و جامعهای مستحکم را عرضه میدارد که نهتنها نیروی پیشبرندهی آن، افزایش اخیر قیمت ETH نیست، بلکه در اصل هدف آن ساختن آیندهی امور مالی و web3 است. وقتی بحث کشیده میشود به حضور دیفای در زنجیرههای دیگر، نیز چند گزینهی معدود در دسترس ما خواهد بود.
بی-اِس-سی (BSC) و دیفای بر زنجیرههای دیگر
بیایید با زنجیرهی هوشمند باینِنس (همان BSC) شروع کنیم (بله! میدانم که BSC اغلب تحتعنوان دیفای لحاظ نمیشود و بیشتر شبیه به سیدیفای است. شما هم میتوانید در مقاله ای که بزودی منتشر میشود دربارهی آن بیشتر بخوانید).
علیایحال؛ BSC در مدت زمان بسیار کوتاهی توانست کثیر کاربر و حجم معاملات بسیاری را به خود جذب کند.
BSC بهعنوان انشعابی از اتریوم، امکان استقرار قرادادهای مشابه موجود در اتریوم را فراهم میکند. ۱inch و اَلفا هِمورا (Alpha Homora) بعضی از این دست پروژههایاند که قصدشان توسیع حیطهی خود است و میخواهند به موازات اتریوم، در BSC نیز راهاندازی شوند. سوای زنجیرهی هوشمند باینِنس، کثیر زنجیرهی دیگر وجود دارند که مدلهای امنیتی مخصوص به خود و سطوح مختلفی از تمرکززدایی دارند.بسیاری نیز در تلاشاند تا اکوسیستم دیفای خود را راهاندازی کنند، منجمله سؤلانا (Solana) با صرافیِ غیرمتمرکز خود؛ سیئِرِم (Serum)، اَوِلانچ (Avalanche) با پَنگِلِن (Pangolin)، و حتی بیتکوین (که میتواند دیفای را بر روی زنجیرههای جانبی ایجاد کند).
چنین چالشهای با این بلاکچینها که ذکرشان رفت، بسیار شبیه به چالشهاییاست که چارهگریهای مقیاسگذاریِ مختلف بر روی اتریوم ایجاد میکنند، که عمدتاً همان فقدان ترکیبپذیری و همکنشپذیریاند. خوشبختانه پروژههایی هستن که تمرکز عمدهشان بر این مشکلات است.
[کازمس (Cosmos)] قصد دارد تا با بهرهمندی از پروتکل ارتباطیِ میانبلاکچینیاش، یک “اینترنت بلاکچینها” ایجاد کند.
[پُلکادات (Polkadot)] نیز علاوه بر تکنولوژیِ پاراچینهایاش که امکان ایجاد بلاکچینهای مقتدر را فراهم میکند، نیز قصد دارد فرآیند پل زدن به بلاکچینهای خارجی را تسهیل کند.
[تُرچِین (Thorchain)] نیز متمرکز است بر نقدینگیِ زنجیره-متقاطع صرافیهای غیرمتمرکز داراییها بین بلاکچینهای مختلف.
با همهی این گزینههای داخل و خارج از اکوسیستم اتریوم، اکثر افراد پاسخِ این سؤال که “آیندهی دیفای چهگونه خواهد بود؟” را نمیدانند.
حقیقتِ مطلب
گرچه که به نظر میرسد دیفای بر سر دو-راهی قرار دارد، اما عملاً ما فقط در حال تجربهی دورهی برونریزیِ کامبرینِ (از دورههای زمینشناسی که به حدود ۵۰۰ ملیون سال پیش میرسد) در حال نِمُوِّ این فضای نوظهور هستیم. حقیقتِ مطلب این است که در این برهه، هیچکس نمیتواند مشخصاً بگوید که آینده دیفای به چه شکل خواهد بود.
فرض تقریبیِ ما میتوان این باشد که تک-تکِ چارهگریهای بالقوه پیگیری و کشف خواهند شد؛ برخی باقیمانده و رشد خواهند کرد و برخی با گذر زمان از استفاده خواهند افتاد.
دیفای بر بستر اتریوم با گزینههای لایهی دوم مختلف و زنجیرههای جانبی؛ دیفای و سیدیفای بر روی زنجیرههای دیگر؛ همکنشپذیری بین بلاکچینها و حتی شاید رخ دادن چیزی کاملاً نو؛ تقریباً میشود ضمانت کرد که همهی اینها آزمایش خواهند شد و پس از گذشت زمان امید است که در آخر به قابلقبولترین و غیرمتمرکزترین چارهگریِ کارا، برسیم. حتی اگر خوشآیند عدهای هم نباشد، این مسئله دلالت بر زیبایی دیفای و هر اکوسیستمِ بازِ دیگری دارد.
ممکن است هنوز جزئیات دقیق، قدری مبهم باشند، اما آیندهی کلیِ دیفای روشنتر از هر زمان است. دیفای آمده است که بماند. شاید ما نتوانیم شکل آیندهی دیفای را بهطور ۱۰۰٪ حدس بزنیم، اما بهیقین دیفای آیندهی امور مالیاست.
چیزی که بیش از هر چیز میتواند مشخص کند کدام پروژه و ایده به حیات خود ادامه خواهد داد، بازار خرسی (نزولی) بعدیاست (که به نظر وقوعاش اجتنابناپذیر است). در این بازه، بدترین ایدهها و پروژهها – بدون جامعهای مستحکم – از بین خواهند رفت و الباقیِ کاربران بر بهترین پروتکلهای طولانی مدت متمرکز خواهند شد.
وقتی پای پروژههای فردیِ دیفای به وسط میآید، میتوان گفت که بعضی از آنها رشد خواهند کرد و ارزشی از میان چارهگریهای مقیاسگذاری متعدد و یا حتی از میان بلاکچینهای متعدد حاصل خواهند کرد. الباقی قادر به این کار نخواهند بود و پروژههای جدید قادر خواهند بود تا سهم خود از بازار را بقاپند. بهدلیل همین همواره در حال تغییر بودن این فضا، بسیار مهم است که به یادگیری و گسترش دانشمان در زمینههای چون دیفای، رمز-ارز، امور مالی و بهطور کلی تکنولوژی ادامه دهیم.
خوشبختانه G2O اینجاست و همواره سعی میکند تا برای شما محتوای جدید و مناسبی ارائه دهد تا بهسرعت به راه خود ادامه دهید.
خب! حالا شما دربارهی آینده دیفای چه فکر میکنید؟ بهنظرتان در شکل نهایی خود بهچه چیزی خواهد ماند؟ یا شاید هیچ شکل نهایی در کار نباشد و کلیت فضا همواره در حال تکامل بماند؟
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید، نیز میتوانید به دیگر شبکههای اجتماعی G2O در یوتیوب و توئیتر و آپارات و تلگرام سربزنید.