سلام به همراهان عزیز مجموعه برنامهریزی مالی و آکادمی G2O
ویتالیک بوترین (Vitalik Bloomberg)، یکی از بنیانگذاران اتریوم، روز گذشته در بلومبرگ درباره تلاشهای جک دورسی (Jack Dorsey) و مارک زاکربرگ (Mark Zuckerber) برای ورود به صنعت ارزهای کریپتو صحبت کرد. به طور کلی او تردید داشت که هیچیک از این دو مدیر کل بتوانند در این کار موفق شوند، اما هر یک به دلایل متفاوتی.
نخست، بوترین به بیاعتمادی زیاد مردم به فیسبوک اشاره کرد و آن را دلیل اصلی این موضوع دانست که به نظر او تلاش آنها به سمت متاورس (metaverse) ناموفق خواهد بود. بر کسی پوشیده نیست که بخشی از مردم اعتماد خود را به این پلتفرم از دست دادهاند، اما باید بهخاطر داشته باشیم که فیسبوک تقریباً ۳ میلیارد کاربر فعال ماهانه دارد. رفتار کاربر الزاما همیشه با چیزی که میدانیم و میشنویم مطابقت ندارد. در زیر٬ نمودار کاربران فعال ماهانه فیسبوک را مشاهده میکنید:
در وبسایت این شرکت آمده است: “رسالت فیسبوک این است که افراد را توانمند سازد تا اجتماعاتی را به وجود آورده و به یکدیگر نزدیکتر شوند. به کمک فیسبوک افراد میتوانند با دوستان و خانواده در ارتباط باشند، از اتفاقات جهان آگاه باشند ودرباره موضوعاتی که برای آنها اهمیت دارد صحبت کنند و آنها را به اشتراک بگذارند.” با توسعه هر چه بیشتر دنیای ارتباطات دیجیتالی٬ فیسبوک باید به نوعی به دنبال راهی باشد تا این فناوریهای جدید را به کار گیرد. من آگاهی کافی برای پیشبینی آینده فیسبوک و واقعیت مجازی ندارم، اما بدیهی است که زاکربرگ تجارت خود را مجدداً از نو سازماندهی کرده تا به توانمندترین معاونان خود اجازه دهد تا بر پیروزی در این زمینه معطوف شوند.
ویتالیک بوترین همیشه در مورد تلاشهای جک دورسی و اسکوئر (Square) برای ایجاد مجموعهای از محصولات مالی غیرمتمرکز نزدیک به بیتکوین یا مرتبط با آن تردید داشته است. خوب است یادآوری کنیم که بوترین تا پیش از ترک بیتکوین برای خلق اتریوم٬ متمرکز بر بیتکوین بود و صراحتا اعلام کرد که اتریوم پاسخی بود به کاستیهای فنی بیتکوین که از نظر او وجود داشت.
بوترین به نوعی، میخواست کارهای خاصی را با بیتکوین انجام دهد که به ترکیبپذیری (composability) نیاز داشت و احساس کرد بهتر است به جای تکامل بیتکوین، یک بلاکچین جدید برای این منظور ایجاد کند. تصمیم درستی بود و اکنون نمیتوان از پذیرشی که اتریوم تا کنون داشته چشمپوشی کرد.
این مقاله را بخوانید: استخراج بیت کوین چیست؟ و آیا استخراج بیت کوین به صرفه است؟
در ویدیوی زیر پاسخ ویتالیک را به سوال در مورد برنامههای دورسی مشاهده میکنید:
مطالعه DEFI چیست؟ را پیشنهاد میکنیم.
Vitalik on @jack DeFi Bitcoin business:
— Blockworks (@Blockworks_) August 19, 2021
I'm skeptical about it.
Jack will have to create his own system that will force rules and the Bitcoins will be owned by a multi-sig wallet controlled by Jack/participants. pic.twitter.com/6MkYNg1QtA
ویتالیک در این ویدیو به صراحت بیان میکند:
“در پلتفرم اتریوم، قابلیتهای بهخصوصی وجود دارد که به شما این امکان را میدهد تا ارز اتریوم(ETH) یا داراییهای مبتنی بر اتریوم را مستقیماً در قراردادهای هوشمند و لاکباکسها (lockbox) با شرایط قراردادی قرار دهید و نحوه انتشار این داراییها را کنترل کنید. بیتکوین تا این اندازه از این قابلیت برخوردار نیست. جک باید خود سیستمی را ایجاد کند تا بتواند این قوانین را اجرا سازد. “
اگرچه بهنظر هوشمندانه و منطقی است، اما در حال حاضر نمونههایی در دست تولید وجود دارد که این دیدگاه را رد می کند و نادرستی آن را اثبات میکند. با مشاهده ارزهای Stacks یا Sovryn میتوانید ببینید دربیتکوین هم قراردادهای هوشمند و سایر محصولات مالی غیرمتمرکز از جمله صرافیها، سیستم وامدهی (lending) وجود دارد.
خیلیها درباره ساختار فنی دقیق و تمایز میان “نزدیک به بیتکوین” و “مربوط به بیتکوین” بحث خواهند کرد. حتی برخیها میگویند اگر یک سیستم از نوعی فناوری استفاده کند که منحصراً بیتکوین نیست “نزدیک به بیتکوین” به حساب نمیآید، که به نظر من حرف عجیبی است.
حقیقت این است که پاسخ بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد. اتریوم در لایه یک (layer 1) دچار مشکل مقیاسپذیری است. بیتکوین هم همین مشکل را دارد. هر دو قرار است از فناوری لایه ۲ برای افزایش حجم معاملات و پایین نگه داشتن کارمزدها استفاده کنند. تعصب پیرامون فناوری بیمعنا است، به ویژه وقتی این موضوع را در نظر بگیرید که توسعهدهندگان نرم افزارها تصمیمگیرندگان نهایی در بازار آزاد هستند.
علاوه بر این، پلتفرم های قرارداد هوشمند دیگری مانند Binance Smart Chain نیز وجود دارند که مبادلات فنی میان عملکرد و تمرکزایجاد کردهاند و به تدریج افراد بیشتری نیز به آنها روی میآورند. پیشبینیهای زیادی درباره آینده وجود دارد، اما همانطور که میدانیم، انسانها در پیشبینی آینده چندان توانمند نیستند.
مقاله شرح زنجیرهی هوشمند باینِنس (Binance) و سیدیفای (CeDeFi) را ازدست ندهید.
نباید محل تولید و ساخت محصولات یا فناوری اصلی آنها اهمیت زیادی داشته باشد. به یاد داشته باشید که برای کاربر نهایی زیرساخت فنی محصول اهمیت چندانی نخواهد داشت بلکه کارکرد درست محصول برایشان اهمیت دارد. اکثر مردم پروتکلهایی را که اینترنت بر اساس آنها ساخته شده نمیشناسند، و نحوه عملکرد آنها را نمیدانند. اما میدانند چگونه از گوگل (Google) و ایمیل استفاده کنند. این آیندهای است که به سوی آن در حرکتیم.
شاید چندان آسان نباشد، اما همه باید به خود یادآوری کنیم که فناوری اصلی و زیربنایی تنها گامی است به سوی ابعاد مهمتر صنعت٬ یعنی پیشرفت بیشتر اقتصاد دیجیتال برای کاربران در سراسر جهان٬ که در حال حرکت به سوی آن هستیم.
انتقال از دنیای آنالوگ به دنیای الکترونیکی CUSIP در امور مالی اتفاق بزرگ و تاثیرگذاری بود و ارزش بسیاری خلق کرد. تغییر از CUSIP های الکترونیکی به یک دنیای واقعاً دیجیتال حتی بزرگتر خواهد بود. با در نظر گرفتن نکاتی چون محدودیت دیجیتال به راحتی متوجه میشوید که فناوریهای توسعه بازار در آینده بسیار ارزشمند خواهند بود.
برخی دغدغه ساختار فنی را دارند، در حالی که برخی دیگر معطوف به توزیع و تناسب محصول-بازار هستند. تجربه نشان میدهد که ساختار فنی بسیار کم اهمیتتر از عملکرد خوب محصول است. خوب است امروز به این موضوع فکر کنید 🙂
امیدوارم روز خوبی داشته باشید. تا مطلبی دیگر از سلسله مقالات تخصصی آکادمی تحلیل و ترید G2O خدانگهدار.