دسته‌بندی نشده
مصاحبه با مهندس حسن زارعی: بیتکوین و بلاکچین به زبان ساده
13 دقیقه زمان مطالعه
  • اول خودتان را معرفی بفرمایید.

حسن زارعی هستم  دانش آموخته صنعتی شریف و پلی تکنیک رشته کامپیوتر. در حال حاضر تحلیلگر تکنیکال و مربی باشگاه سیرتاپیاز هستم و در زمینه ارزهای دیجیتال پژوهش میکنم.

  • خیلی ساده بخواهیم مفهوم بیت کوین یا ارز دیجیتال را درک کنیم چیکار باید بکنیم؟

قبل از هر چیز دوست دارم به ماهیت بیت کوین اشاره کنم. با یک مثال واقعی شروع میکنم که در یکی از جزایر اقیانوس آرام که خیلی هم کوچک است به اسم جزیره یاپ حلقه های سنگی بزرگی دارند شبیه به سنگ آسیاب یا دونات های بزرگ که وزنشان تا چندین ده تن میرسد و این ها جابجا نمیشوند و جایشانهم  ثابت است. اسم این سنگ ها هم هست رایی. اینا نقش پول را دارند در این جزیره.

  • بلاکچین چه هست و چه کاری میکند؟

بلاکچین در واقع شبکه ای هست که تمام عملیات روی آن انجام میشود و متشکل از ماینرها و نودها و لجر یا دفتر کل هست که روی هر ماینر یک کپی یکسان از آن را داریم و با اجماع و فقط بصورت اضافه کردن میشود چیزی به آن اضافه کرد و امکان برگشت هم ندارد. البته بصورت تئوری ممکن است ولی خیلی بندرت و فکر کنم فقط یکبار این اتفاق افتاده و الان دیگر تقریبا غیر ممکن است.

  • مهمترین کاری که در شبکه بیت کوین انجام میشود چی هست؟

مفهوم تراکنش اصلی ترین عملیاتیه که بیت کوین انجام میده.

تراکنش در واقع یک درخواست هست از جانب یک آدرسی که حاوی مقداری بیت کوین هست برای انتقال اون به یک آدرس دیگر. درخواست با کلید خصوصی امضا میشود و به شبکه فرستاده میشود و ماینرها اونو میگیرن (این خودش کلی داستان دارد) و تراکنش را تایید میکنند و انجام میشود و مقداری از بیت کوین فرستنده کم میشود مقدار کمی به ماینرها جایزه داده میشود و مابقی به گیرنده میرسد. این همه داستانی که گفتیم برای انجام این تراکنش ها یا ترانزکشن هاست. بگذارید یک پرداخت را قدم به قدم بررسی کنیم ببینیم چه اتفاقی در آن می افتد :

  • فرستنده با کلید خصوصی اش امضا می کند و درخواستش را میفرستد
  • درخواست در شبکه به همه ماینرها میرسد
  • ماینر ها با مکانیسم اولویت دهی خاص خودشان که خیلی حریصانه هم هست اولویت بندی میکنند و بررسی را انجام میدهند
  • میبینند که معتبر هست یا نه
  • این را به بلاکی که باید ماین بشود اضافه میکنند
  • بلاک که ماین شد به کل شبکه منتشر میشود
  • با 6 تا تایید مساله مختومه است ولی 3 تا هم کافی است معمولا
  • اگه بخواهیم مقایسه کنیم بیت کوین و این موج بلاکچین آیا مشابه دیگر ای در تاریخ اینترنت و کامپیوتر داشته؟

برداشت من این است که بیت کوین یا کلا تکنولوژی های بلاکچین دقیقا مسیر هوش مصنوعی را میروند. سال 1953 که جان مک کارتی این واژه را ساخت و تست تورینگ را بعنوان تست هوشمند بودن معرفی کردند اینها کلی امید و انتظار ایجاد کردند. کلی فیلم ساخته شد و خیلی خیلی آدم رفتن که یکبار برای همیشه مسائل جهان را با هوش مصنوعی حل کنن. بجای دکترها از اکسپرت سیستم ها استفاده بشود بجای شطرنج بازها کامپیوترها بازی کنند و خلاصه هر حوزه ای که فکر کنید هوش مصنوعی در آن ادعا داشت . حدودای دهه هشتاد کم کم آن هیجان فرونشست و خیلی امیدها کم رنگ شد. ولی میبینیم که در سالهای اخیر هوش مصنوعی که دیگر بستر برایش آماده شده با قدرت زیاد برگشته و کارهای واقعی دارد انجام میدهد. احتمالا یک دوره کمون چند ساله خواهیم داشت بعد از این خوشبینی اولیه یعنی چند سالی تا بستر به معنای واقعی برایشان آماده بشود و الگوریتم ها صیقل بخورند. پس هولد بنظر من منطقی نیست یا اقلا الان زمان خرید نیست ولی بصورت تکنیکال همیشه میشود نوسان گرفت و در یک بولران خوب با ورود و خروج خوب سرمایه را افزایش داد. بنظرم اگر به این نتیجه برسیم که بیت سقف جدید زد و ریزشش اش شروع بشود بهترین کار نقد شدن هست و اینکه فقط نوسان بگیریم . من در این مرحله هولد را منطقی نمیدانم چون دوره کمون اقلا 5 ساله را قطعی میدونم.

یعنی شما اگر بخواهید مثلا یک قطعه زمین بخرید حلقه سنگی ای که متعلق به شماست و هیچ سندی هم الا اجماع اهالی بومی برایش ندارید را در حضور جمع اعلام میکنید که به فروشنده انتقال داده میشود و از آن لحظه ببعد زمین مال شما میشود و حلقه سنگ متعلق به فروشنده. حالا ممکن است یک کسی بیاید با چندتا از دوستان و فامیلهایش هماهنگ کند که حلقه سنگ یک شخص دیگر را صاحب بشود ولی چون تعداد آنها به نسبت کل جمعیت خیلی کم است هیچوقت نمیتوانند اجماع را دور بزنند و در نتیجه یک چیز غیر ملموس بنام مالکیت سنگ که آن سنگ به خودی خود ارزش ذاتی هم ندارد تبدیل میشود به واحد پول آن جزیره .

بیت کوین در کل جزوی از سیستمهای شهرت یا reputation  شمرده میشود که به کاربران اجازه میدهد ارزش  به همدیگر بدهند . و اجماع آنهاست که ارزش را بالا یا پایین میبرد. مثلا مثال جانی دپ را در imdb ببینید که چجور کاربران اجماع کردند و یک اتک انجام دادند که فیلم امبرهرد را نابود کنند و امتیاز پایینی به آن بدهند.

  • یک کم تکنیکی تر و فنی تر دوست داریم در مورد بیت کوین بشنویم.

همین اول کار سه تا مفهوم را معرفی کنم که در ادامه از آنها استفاده میکنم. مساله ژنرال های بیزانسی یا Byzantine general problem بعد اجماع یا Consensus هست وسرانجام مفهوم سوم یعنی Sybil Attack .

یک داستانی هست که تعدادی ژنرال بیزانسی میخواستند به یک قلعه در شب حمله کنند یا عقب نشینی کنند. هر کدام از یک جناح به قلعه نزدیک شدند و لازم بود که همه یک تصمیم واحد بگیرند. حالا ممکن است بین این ها ژنرال خائن و کارشکن هم باشد . چجور میتوانیم به یک اجماع درست برسیم که خائن ها نتوانند خللی ایجاد کنند در حمله یا عقب نشینی؟ چون پیکی که بین اینها پیام میبرد ممکن است به خائن ها بخورد و دچار ابهام شود که حق با کیست. این شد مساله ژنرال های بیزانسی که در مفهوم سنگ های حلقه ای به آن اشاره کردیم.

حالا ما به یک مکانیسمی برای رسیدن به اجماع درست نیاز داریم که این مساله ژنرال ها حل بشود که به آن میگویند Consensus. ولی چیزی هم هست به اسم سیبیل اتک که از یک کتاب و فیلم روانشناسانه گرفته شده که ممکن است در سیستم روانی یک شخص یک دفعه پریشانی بوجود بیاد و قسمتهای مختلف روان شخص همساز و همنوا عمل نکنند یا بقول شاعر یه دل میگه برم برم یه دلم میگه نرم نرم. اگر خواستید فیلمش رت ببینید دوتا نسخه دارد یکی مال 1976 و یکی هم 2007 که هر دو خوب هستند ولی اصلا ربطی به بیت کوین ندارند و به فروپاشی روانی یک خانم مرتبط هستند. خوب اینکه چرا این اسم رل گرفته اند دلیل دارد و دلیلش هم این است که یک جایی در شبکه نودها ممکن است یک سری نودها رفتاری غیر معمول نشان بدهند یعنی یک اتک یا حمله انجام بشود که یک یا چند نود بیایند و با هویت های متعددی خودشان را داخل شبکه کنند و سیستم اجماع را مختل کنند مثل آن خانم که در تصمیم گیری دچار اختلال شد. حالا این تصمیم گیری مال کجاست؟ مال زمانی است که یک مقداری بیت کوین میخواهد مالکیت اش احراز بشود برای انتقال به شخص یا آدرس دیگری .آنجا باید اجماع باشد که این بیت کوین متعلق به شخص ایکس هست و میتواند به ایگرگ انتقال پیدا کند. در سیبل اتک هکرها کنترل بیشتر از 50 درصد شبکه رل دردست میگیرند و میتوانند کلا مفهوم مالکیت را نابود کنند که باید راهکار مقابله اش باشد که بیت کوین این راهکار را ارائه کرده است . حالا بعدا به این موضوعات برمیگردیم.

حالا راهکار لجر توزیع شده یا بلاکچین تمام این مشکلاتی که گفتیم را حل میکند که این کار را با ماینینگ انجام میدهد. یک مفهوم بسیار مهم که خیلی اشتباه در فهمش هست. ماینینگ در واقع حل یک سری مسائل پیچیده ریاضی بی استفاده است که فقط ثابت کنید پردازشگر به اندازه کافی به این موضوع اختصاص داده اید که امکان سیبیل اتک را از هکر ها بگیرد در مقابل نودهای قابل اطمینان یا honest

 انواع مختلفی از این اثبات هست که من به اجمال به اسمهایشان اشاره میکنم :

دسته اول آنهایی که مبتنی بر اثبات یک چیزی هستند که به آنها میگویند nakamoto consensus

و دسته دوم که مبتنی بر تحمل خطای بیزانسی هستند که به همان مفهوم ژنرال های بیزانسی هست که اشاره کردیم

حال چند موردی را از هر دو گروه اسم میبرم از هر دو گروه که مشهورترین اش اثبات کار هست که در بیت کوین استفاده شده و کلی برق و انرژی مصرف میکند

  • PoW
  • PoS
  • DPoS or delegated PoS
  • Proof of Elapsed Time..
  • Proof of Authority

شباهت زیادی هست بین این قطعه سنگ ها و بیت کوین. خوب حالا یک کم عقبتر برویم و خیلی اجمالی مفهوم پول را بررسی کنیم که تا زمان چنگیز خان پول بصورت سکه بود. یعنی ارزش خودش را داخل خودش داشت یعنی شما ذوبش میکردی باز هم میتوانستی فلزش را بفروشی. برای همین سکه طلا از سکه نقره با ارزش تر بوده و هست. همین سکه هایی که ما الان استفاده میکنیم الان ارزش فلزشان خیلی جاها از ارزش ریالی شان حتی بیشتر هم هست یعنی شما بتوانید سکه گیر بیاورید و ذوب کنید کلی کاسبی میکنید.

  • این داستان پول و پشتوانه یک کم میشود واضح تر شود؟

از زمان چنگیز ببعد داستان پول کاغذی شروع شد که به پشتوانه قدرت مغول ها یک کاغذی که دیگر ارزشش تو خودش نبود ارزشی مثل حلقه سنگ ها گرفت. الان یک اسکناس 500 یورویی که دست شما باشد به پشتوانه بانک مرکزی و اتحادیه اروپا ارزشی معادل شاید 15 میلیون تومان ما را دارد. پس پول لزوما یک ماهیت ملموس ندارد هر چند ما عادت کرده ایم که فکر کنیم پول را درک میکنیم و میدانیم چه هست ولی ما در واقع یک اینترفیس یا تجسدی از پول را میبینیم و پول خودش کماکان گریزان است و نیاز به بحث های فلسفی عمیق از مارکس و گئورگ زیمل و غیره دارد.

حالا برگردیم به داستان بیت کوین. بیت کوین در واقع از هیچی شروع نشد. دهه ها تحقیق پشت داستان بیت کوین هست و چندین تلاش ناموفق برای عملیاتی کردن این تحقیقات و دانش. ریشه این تحقیقات در علوم کامپیوتر می باشد. جایی که ما پایگاه داده ها یا دیتابیس را داریم و خوب عموما دانشجوها با پایگاه داده های متمرکز شروع میکنند و مدل کلاینت سرور. یعنی در مهمترین کاربرد پایگاه داده ها ما یک وبسایت داریم با پایگاه داده متمرکز که مشتری ها یا کلاینت ها از طریق  فرایندها و اینترفیس هایی به آن وصل میشوند و عملیات مورد نظرشان را انجام میدهند. حالا میخواهد این عملیات بانکی باشد یا دیدن عکس و فیلم یا چت کردن و خلاصه هر چیزی که ما در وب 1 و وب 2 میبینیم. توضیح مختصر اینکه با آمدن سمانتیک وب و وب پول یا اینترنت پول ما عملا در وب 3 هستیم.

من خیلی وارد این داستان نمیشوم که بحث تخصصی کامپیوتری است ولی همزمان با پایگاه داده های متمرکز مفهوم پایگاه داده های غیرمتمرکز هم مورد توجه بود که مزایای زیادی داشت ولی ما یک تئوری در علوم کامپیوتر درباره سیستم های توزیع شده داریم به اسم کپ تئوری که میگوید یک سیستم همزمان نمیتواند سه قابلیت consistency , availability  و partition tolerance را داشته باشد. یعنی دوتای اینها که به دست می آیند سومی یه جورهایی انگار از دست میرود یا با آن درجه ای که ما میخواهیم قابل دست یابی نیست. اینجاست که نوعی پایگاه داده توزیع شده (باتسامح این را میگویم) که ما در بیت کوین استفاده میکنیم یک تفاوت هایی بوجود آورده که توانسته به این سه تا همزمان دست پیدا کند و از آن تئوری اثبات شده جان سالم بدر ببرد. اسم این پایگاه داده یا دفتر کل توزیع شده یا distributed leger را ما گذاشتیم بلاکچین. بلاکچین در واقع با استفاده از الگوریتم اجماع اطمینان پیدا میکند که همه نود ها یک کپی یکسان از داده ها را دارند. به این کپی کردن وضعیت ماشین یا state machine replication هم میگویند.

پارتیشن تولرانس اطمینان میدهد که اگر گروهی از نودها از کار بیافتند سیستم کماکان روی پا میماند.

برگردیم به مفهوم پول . پول همانجور که اشاره کردیم یک مفهوم کاملا انتزاعی مابین الاذهانیه و از هر زاویه به آن نگاه کنید مثل عروس هزارداماد است یعنی یک رخ دیگر خودش را نشان میدهد. مارکسیست ها پول را یک چیز میبینند و عرفا و لیبرال ها و آنارشیست ها و خلاصه هر کسی یک تعریفی از پول دارد ولی اقتصاد دان ها هم سر مفهوم پول تفاهم کامل ندارند. ما در سوالات داشتیم که یکی از دوستان به مفهوم تورم اشاره کرده بود که به دلیل نبود تورم و محدودیت عرضه بیت کوین در دراز مدت نمیتواند نقش پول را داشته باشد و نیاز به تورم مثبت یا inflation دارد که خوب بیت کوین که معرفی میکنیم یک سری مکانیسم دارد ولی لزوما منطبق با پول های سنتی نیست.

  • سابقه بیت کوین به کجا برمیگردد ؟ همینجوری یک دفعه به ذهن یک نفر رسید که بیاید و این ارز و تکنولوژی را یک تنه معرفی بکند ؟

تا اینجا یک مروری داشته باشیم این است که یک گذاری از پایگاه داده های متمرکز به بلاک چین که معرفی میکنیم در علوم کامپیوتر اتفاق افتاد که سال 2008 یک آقا یا خانمی با اسم مستعار ساتوشی ناکاموتو آمد و بیت کوین را با یک مقاله معرفی کرد. در واقع همانجور که نیوتون گفت اگر من دورتر را میبینم دلیلش این است که روی شانه های  غولها ایستادم،  بیت کوین هم روی شانه تحقیقات و پروژه هایی که برای عموم ناشناخته هستند ایستاد ولی یک صورتبندی زیبا و جامع و کامل بود که توانست پروژه را بی نقص اجرایی کند.

سال 1982 دیوید چاوم دوتا مفهوم به اسم امضاهای کور و پرداخت های غیر قابل ردیابی را در یک مقاله مطرح کرد و بعدتر هم مفهوم eCash را معرفی کرد که اجرایی نشد. مشکلات روبروی داشتن یک پول دیجیتال مطرح شد که مهمترین آنها خرج دوباره یا double spending بود.

سال 1997 Ada Back یک پول دیجیتال به اسم HashCash را معرفی کرد (در یک مقاله) و یک سال بعد Wei Dai که در مایکروسافت کار میکرد b-money را معرفی کرد که از PoW برای اولین بار استفاده میکرد ولی مشکل اساسی این b-money نداشتن راهکاری درست برای اجماع یا Consensus بین گره ها یا نود ها بود. و در ضمن مشکلات امنیتی مثل اتک سیبیل که توضیح میدهم چه هست اصلا مطرح نشده بودند .

حالا یک قدم دیگر در 1998 جلو رفتند و Nick Azabo مفهوم BitGold را معرفی کرد که برای اولین بار از POW استفاده میکرد که در واقع آنقدر هزینه سیبیل اتک را بالا میبرد که تقریبا غیر ممکن میشود که هکری بتواند این کار را انجام بدهد. این موضوع البته مشکلات زیست محیطی و مصرف زیاد برق را دارد که در ارزهای دیگر که ما در این جلسه به آنها اشاره نمیکنیم مثل کاردانو این موضوع ماینینگ از طریق توان پردازشی به گونه ای دیگر انجام شده. گروهی هم مثل ریپل اصلا ماینینگ ندارند و کلا داستان مجزایی دارند که بحث ما نیست.

ما یک مفهوم خیلی کاربردی در بیت کوین داریم به اسم درختهای مرکل که 1999 توسط Tomas sander در برکلی مورد استفاده قرار گرفت که یک ورژن ترکیبی درختهای هش و باینری بود که در بیت کوین برای ذخیره داده ها در بلاکچین استفاده میشده و اجازه میدهد که کاربران ناشناس بمانند هر چند آدرس ها کاملا مشخص هستند. در سال 2004 هم RPOW  یا reusable PoW توسل هال فینی ارائه شد که اتفاقا بعدها اولین شخصی بود که از ساتوشی بیت کوین دریافت کرد.

  • یک سوالی که پیش می آید این است که چرا به بیت کوین می گویند رمز ارز؟ چه ارتباطی به رمز یا رمزنگاری دارد؟

و حالا به شاه ماهی تکنولوژی ها که بیت کوین استفاده می کند یعنی کلید عمومی و خصوصی یا public-private key اشاره میکنم که اینجور است که دوتا رشته طولانی از اعداد داریم که یکیش میشود کلید عمومی و آن یکی که مکمل این هست میشود کلید خصوصی شخص . کلید عمومی در اختیار همه است کما اینکه شما می توانید توی وبسایت تان کلید عمومی اتان را به اشتراک بگذارید تا دیگران با استفاده از آن برای شما پیام بفرستن. پیامی که با کلید عمومی شما رمز نگاری بشود فقط با کلید خصوص شما رمزش باز میشود. در نتیجه کلید خصوصی را باید کاملا در یک جای امن نگهداری کنیم که دسترسی به آن یعنی دسترسی به هر چیزی که توسط کلید عمومی ما رمزنگاری میشود ولی اگر کلید خصوصی ما نباشد شکستن پیام رمز شده غیرممکن است از لحاظ ریاضی.

من خیلی گذرا به مبنای ریاضی این رمزنگاری اشاره کنم که صورتبندی اولیه اش مبتنی بر تولید اعداد اول خیلی بزرگ هست که زمان تولیدشون خیلی کمه یعنی براحتی تولید می شوند. مثلا اعداد اول چند صد رقمی. که عدد اول هم میدانید که فقط بر خودش و یک قابل تقسیمه. و یک الگوریتم خیلی نبوغ آمیز به اسم RSA ما داریم که هر حرفش حرف اول اسم یکی از سه نفر مبدع این الگوریتمه. در اینصورت شما کلید پابلیک ات را به اشتراک میگذارید و همه به راحتی می توانند با آن پیغامی که می خواهند برایتان بفرستند را کد میکنند ولی همان شخص دیگر نمیتواند مسیر معکوس را برود  و حتما نیاز به کلید خصوصی یا پرایویت هست که آن پیغام دیکد بشود و رمزش باز شود. حالا من دیگر وارد جزییات این الگوریتم نمی شوم که دوره لیسانس مهندسی کامپیوتر در درس ساختمان داده و الگوریتم این مطالب را میخوانند. این الگوریتم البته تغییرات جزیی ای هم در آن داده اند که بیت کوین از یک روش خاص آن به اسم بیضوی یا elliptic استفاده میکند.

در کنار این از یک سری ساختارها و الگوریتم های ریاضی مثل توابع هش هم استفاده میشود که من وارد جزییات نمیشوم .

از روی این کلید خصوصی یک دیجیتال سیگنچر یا امضای دیجیتال هم ساخته میشود که دیگر کسی نمیتواند آنرا جعل کند.

  • بیت کوین غیر از این چیزی که در رسانه ها در موردش می گویند چه مکانیسم هایی دارد که بیت کوین شده و شاید خیلیا از آن خبر نداشته باشند؟

مفهوم بسیار مهمی که در بیت کوین هست این مفهوم decentralized بودن است یعنی گذار از مدل کلاینت سرور به همتا به همتا. که البته ما این لغت را یک جای دیگر هم با اهمیت زیاد داریم وقتی که در مورد defi ها صحبت خواهیم کرد. شما در نظر بگیرید که قسمت اعظم خرید و فروش های ما در حال حاضر در صرافی های متمرکزی مثل بایننس انجام میشود یعنی یکبار ما به آدرس والت آنها ارزمان را میفرستیم و بعدش دیگر کلا کاری با بلاکچین نداریم و همه چیز متمرکز است تا روزی که بخواهیم ارزمان را به هر فرمی از آنجا خارج کنیم که باز یک تراکنش انجام میدهیم.

یک سری مکانیسم داخلی ویژه دارد بیت کوین که من فعلا فقط اسمشان را میبرم که بعدا سرفرصت با جزییات به آنها بپردازم.

اولیش این که بیت کوین مقدار خودش را محدود کرده که نهایتا حدود 21 میلیون بیت کوین میتواند وجود داشته باشد

فرایند کنترل تورمی دارد

و مکانیسم هالوینگ(هاوینگ) یا نصف کردن که هش ریت را بالا میبرد برای ماینینگ

حالا اگه بخواهم از اول بگم بیت کوین چی هست میگویم بیت کوین ترکیبی از پروتکل و پول دیجیتال و پلتفرمی هست که این فرایند رویش اجرایی میشود. نیاز هست که بدانیم آدرس و والت چی هستند . ماینرها دقیقا چیکار میکنن و آدرس ها را بیشتر تشریح کنیم.

  • نهایتا چندتا سوال پرسیده شده که یکیش این است که ارزهای جدید با قدیمی ها چه فرقی دارند؟

در این مورد باید بگم که همه نمادهایی که شما میبینید و همه کوین ها ارز نیستند و اصلا یکی از جاهایی که SEC به ریپل گیر داد این بود که شما ارز نیستی و تبدیل شدی به سیکیوریتی یا سهمی که ملت منتظر سودهستند از آن. خیلی هایشان پروژه هستند و هر کدام سعی میکنند یک بهبودی در یک قسمت از اکوسیستم بدهند مثلا یک سری می آیند و الگوریتم اثباتی را تغییر میدهند یا یک گوشه ای دیگر از یک الگوریتم را بهبود کلی یا جزیی میدهند که بسته به میزان موفقیت شان اسم در میکنند. در کل شاکله اصلی همانیست که هست. حالا مثلا یکی مثل اتریوم می آید که خیلی دیگر متفاوت عمل می کند و بر خلاف بیت کوین که فقط یک زبان ساده اسکریپت نویسی دارد که ترانزکشن را میتواند انجام بدهد اسمارت کانترکت ها یا قراردادهای هوشمند را معرفی کرده و خودش هم یک ماشین تورینگ کامل است که کسانی که با مبانی علوم کامپیوتر آشنا هستند این را میفهمند که چی هست. بعدش زبان قدرتمند اسکریپت نویسی و برنامه نویسی برای این اسمارت کانترکت ها دارد به اسم سولیدیتی که یک انقلاب کپرنیکی محسوب میشود به نسبت بیت کوین.

خود اتریوم دیگر الان یک غولی شده که روی زیرساختش و شبکه اش اکثر کوین های دیگر سوار شدن و من آینده خیلی درخشانی را برای اتریوم از لحاظ فاندامنتال میبینم ولی از لحاظ  تحلیل تکنیکال برداشتم این است که باید یک ریزش اساسی داشته باشد بعد صعودش شروع بشود.

اما بیت کوین کماکان به دلیل سرمایه هایی که واردش شده ارزش خودش را دارد که باید مشکلات زیادی را حل کند که بتواند سرپا بماند . در آینده ای که مد نظر من بود اتریوم قطعا پررنگه ولی حضور بیت کوین خیلی جای اما و اگر دارد. بقیه ارزها هم دارند به سرعت مشکلات و ایشوهای اساسی ای که این پیشروها داشتند را حل میکنند که بتوانند در این پارادایم جدید جای پای خوبی داشته باشند.

  • و سوالی که در مورد تشکیل در بقای بیت کوین بعنوان پول شده بود؟

این مورد را من تا حدی درک میکنم که خوب بیت کوین باید خیلی مسائل را حل کند که بتواند مثلا جای طلا را بگیرد یا جای دلار یا همپای دلار. اینها بحث عمدتا فلسفی و تحلیلی میطلبند که اینجا جابش نیست ولی کامیونیتی رمز ارزها بیکار ننشسته اند و دارند لحظه به لحظه مساله حل میکنند. وقتی مسائلی اینقدر پیچیده حل شده اند بنظرم حل مسائلی که در آینده ممکن است رخ بدهند هم در دستور کار هست و حل خواهند شد.  این که نوسان شان بالاست خوب به دلیل نامطمئن بودن زمینیه که رویش دارند رشد میکنند هر چقدر زمان بگذرد اینها نوسانشان احتمالا کمتر میشود و قابل اعتمادتر خواهند شد. ولی مسائل زیادی هم پیش رو هست که مهمترین آنها مواجهه با قدرت های سنتی هست که تلاش زیادی خواهند کرد که نگذارند رقبای جدید بیایند توی ماجرا. این توهم توطئه نیست بلکه اصل حفظ و افزایش سرمایه و استفاده از قدرت برای اجرایی کردن آن میباشد.

مطلب پیشین
پائول تودور جونز (Paul Tudor Jones) : بیت‌کوین سرمایه گذاری مطمئن و شفاف!!
مطلب بعدی
شواهدی از علایم حیات در بیتکوین