در بازارهای مالی کسی برنده است که حتی اگر هوش معاملاتی خوبی ندارد، دستکم استراتژی و نقشه معاملاتی خوبی برای خود طراحی کرده باشد. زیرا حرکت در این بازار غیر غیرقابل پیشبینی به یک برنامه درست و اصولی برای سود بیشتر و مدیریت ریسک نیاز دارد. ترس و طمع دشمنان سرسخت ما در این بازار هستند که هر دو بر تفکر منطقی معاملهگر تاثیر میگذارند. حتی کسانی که با امید به تسلط و تفکر منطقی وارد بازار میشوند، اغلب تسلیم وحشت و وسوسه تصمیمات اشتباهی اتخاذ میکنند که خسارات بزرگی به دنبال دارد.
یکی از بهترین روشهای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی فارکس، بورس یا ارز دیجیتال، خرید و فروش پله ای است. در این روش معامله، سرمایهگذار کل مبلغ سرمایه را به یکباره وارد معامله نمیکند؛ بلکه در چند مرحله (با قیمتهای مختلف) وارد میشود تا همیشه میانگین قیمت ورود پایینتر و میانگین قیمت فروش بالاتر باشد. در این مقاله همراه ما باشید تا مفصل درباره استراتژی خرید و فروش پلهای و جزئیات مربوط به آن صحبت کنیم.
ایده استراتژی خرید و فروش پله ای چیست؟
خرید و فروش پلهای یکی از مهمترین روشهای مدیریت سرمایه و پرتفو فعالان بازارهای مالی است که بهکارگیری صحیح آن در معاملات فارکس، بورس یا ارز دیجیتال، از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردار است. معاملهگر با تکیه بر این استراتژي در چند مرحله معاملات ورود و خروج خود را باز میکند تا حتی با وجود تغییر قیمت دارایی، ضررهای خود را جبران و تبدیل به سود کند.
خرید و فروش پلهای (استراتژی مارتینگل) با کاهش ریسک معامله، به مدیریت هرچه بهتر سرمایه کمک میکند. شخص معاملهگر بنا به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری خود، تصمیم میگیرد هر یک از این پلههای خرید یا فروش را در چه قیمتی و با چه هدفی باز کند.
در استراتژی خرید و فروش پله ای معاملهگر بر اساس تحلیلها خود یک نقطه ورود مناسب انتخاب کرده و معاملهای را با مبلغ ورودی مشخصی باز میکند؛ اما این مبلغ کل سرمایه فرد نیست. اگر حرکت قیمت طبق پیشبینی سرمایهگذار پیش نرود و ریزش کند، سرمایهگذار با مابقی سرمایه یک پله دیگر در مبالغ پایینتر باز میکند تا در صورت افزایش مجدد، ضرر ناشی از گرانخریدن جبران شود.
از طرفی اگر قیمت به نقطه فروش نزدیکتر شود، سرمایهگذار پله پله دارایی خود را در چند مرحله میفروشد تا حتی در صورت ریزش قیمت، سود خود را در نقاط بالاتر سیو کرده باشد.
نکتهای که درمورد این استراتژی وجود دارد، ریسک باقیماندن در معامله یا بستن آن است که تماما بر دوش سرمایهگذار است. این استراتژی از نظر تئوری برای سرمایه گذاری خوب عمل می کند، اما به جیب های عمیق و تصمیم گیری دقیق نیاز دارد. بهعلاوه باید بودجه کافی برای خریدهای پلهای داشته باشید یا بتوانید با مهارت کافی برای موقعیتهای کوچک برنامهریزی کنید.
مقاله استراتژی معاملاتی یا ترید اسکالپ چیست را از پیشنهاد میکنیم.
خرید پله ای سهام یعنی چه
بگذارید این استراتژی را با یک مثال توضیح دهیم تا درک خرید پله ای در فارکس و خرید پله ای در ارز دیجیتال برایتان راحتتر باشد. چون طبق این استراتژی، اساس کار در تمام بازارهای مالی مشابه است.
شرایطی را در نظر بگیرید که سهام یک شرکت را بررسی میکنید و با تجزیه و تحلیل دقیق به این نتیجه میرسید که احتمالا از مبلغ ۲۰۰۰ تومان حمایت شود و روند صعودی در پیش بگیرد. اما این اتفاق نمیافتد و قیمت دارایی تا ۱۰۰۰ تومان ریزش میکند. اگر کل سرمایه خود را در سطح ۲۰۰۰ تومان وارد معامله کنید، با ریزش قیمت تا ۱۰۰۰ تومان، نصف سرمایه را از دست میدهید. در حالی که طبق استراتژی خرید و فروش پله ای، بخشی از سرمایه در قیمت ۲۰۰۰ تومان و بخشی در قیمت ۱۰۰۰ تومان وارد بازار میشود تا میانگین ضرر کمتر شود. به این ترتیب با افزایش قیمت تا ۱۵۰۰ تومان، ضرر معامله بهطور کامل جبران شده و ادامه صعود قیمت به نفع سرمایهگذار خواهد بود.
فعالان حرفهای بازار معتقدند هرچه تعداد این پلهها بیشتر باشد، در سرمایهگذاری بلند مدت، ریسک معامله کمتر است و اگر روند صعودی بر بازار حاکم شود، معامله خیلی زود وارد سود میشود. اما معتقدند بهتر است تعداد پلهها بیشتر از ۳ الی ۵ پله نشود. بگذارید.
خرید پله ای را میتوان با دو هدف به کار گرفت: برای کم کردن میانگین در ریزشها یا برای کسب سود در افزایشها. وقتی قیمت دارایی ریزش میکند و به حمایتهای معتبر میرسد، معامله گر یک پله وارد میشود تا میانگین کم کند و ضررهای سنگین خود را جبران نماید. سرمایهگذار باهوش بخشی زا سرمایه را برای خرید در نقطه آغاز روند صعودی کنار میگذارد. گاهی شرایط بازار ایجاب میکند بعد از شکست اولین مقاومت و تثبیت بالای آن، معاملهگر برای کسب سود بیشتر یک پله دیگر وارد معامله شود. چون تثبیت بالای مقاومت احتمالا ادامه صعود قیمت را به دنبال دارد و معاملهگر نمیخواهد از سود بیشتر جا بماند.
فروش پله ای سهام یعنی چه؟
فروش پله ای در بازارهای مالی صعودی و نزولی برای بیرون کشیدن سود (Take Profit) مورد استفاده قرار میگیرد. به این ترتیب معاملهگر در راستای کاهش ریسک سرمایهگذاری، طی چند پله سود معامله را از بازار بیرون میکشد. این روش بیشتر در روندهای صعودی کاربرد دارد و هر پله با حساسیت خاصی انتخاب میشود. میتوان سطوح مهم خرید و فروش پله ای را با توجه به اهداف فیبوناچی، الیوتی یا حتی خطوط مقاومت و حمایت انتخاب کرد.
فرض کنید بعد از تحلیل و بررسی قیمت سهام یک شرکت، تصمیم میگیرید در قیمت ۱۰۰۰ تومان وارد معامله شوید. اندکی بعد قیمت سهام افزایش مییابد و به ۲۰۰۰ تومان میرسد. مردد میمانید که قیمت دارایی قرار است بازگردد یا به همین روند ادامه دهد. استراتژی فروش پلهای حکم میکند بخشی از سود حاصله را طی یک پله بیرون بکشید و ببینید بازار به کدام سمت حرکت میکند. میتوانید ۵۰ درصد از سرمایه را روی قیمت ۲۰۰۰ تومان بفروشید. در این حالت اگر روند صعودی ادامه یابد که باقیمانده مبلغ در بازار سود بیشتری برایتان رقم میزند؛ اگر هم قیمت سهام بازگردد، شما سود خود را از بازار بیرون کشیدهاید.
حتی در صورت کاهش قیمت، سرمایهگذار میتواند با هدف خرید در قیمتهای پایینتر، بخشی از سرمایه خود را بفروشد (مثلا در قیمت ۵۰۰ تومان) تا اگر ریزش سهام ادامهدار بود، با خرید پلهای میانگین قیمت خرید را پایین آورده و با حداقل ضرر از بازار خارج شود.
انتنظار میروند معاملهگرانی که از استراتژی خرید و فروش پله ای استفاده میکنند، با تجربه و مهارت کافی قادر به تشخیص حمایتها در روندهای نزولی و تشخیص مقاومتها در روندهای صعودی باشند. چراکه این مناطق در این استراتژی نقش کلیدی ایفا میکنند.
آیا میدانید: همبستگی جفت ارزها چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟ در غیر این صورت، پیشنهاد میکنیم این مقاله را از دست ندهید.
نظریه مارتینگل چیست؟ چه فرقی با خرید و فروش پله ای دارد؟
مارتینگل (Martingale) نظریه خاصی است که عمدتاً در بازیهای قمار و سایر فعالیتهای تجاری مثل معاملات فارکس و سهام مورد استفاده قرار میگیرد. اساس نسخه کلاسیک این نظریه، یک شرطبندی بیرحمانه مستلزم دو برابر کردن شرط معامله پس از هر باخت است. اگر در نهایت برنده شوید، پولی که به دست میآورید تمام ضررهای قبلی را پوشش میدهد و حتی سود خوبی به همراه خواهد داشت. اما اگر مهارت و تجربه کافی معامله با آن را نداشته باشید، ممکن است طمعتان شما را به سمت ضررهای هنگفت و از دست دادن کل سرمایه معاملاتیتان بکشاند.
مارتینگل و خرید و فروش پله ای تا حدودی به هم نزدیکند، اما یکی نیستند. در خرید و فروش پلهای معاملهگر مبلغ مشخصی برای معامله در نظر دارد و آن را با برنامه ریزی مناسب در قیمتهای مختلف به بازار تزریق میکند؛ اما در استراتژی مارتینگل، بازار رفته رفته تمام سرمایه فرد را میبلعد و تا رسیدن به سود قابل توجه، او را در بازار نگه میدارد. فرد با از دست دادن بخشی از سرمایه، موقعیتهای بیشتری وارد بازار میکند تا زیانش را جبران کند.
استراتژی خرید و فروش پلهای نسخه اصلاح شده نظریه مارتینگل است که ریسک معامله و استرس معاملهگران را کمتر میکند تا معاملهگر کل سرمایه خود را یکباره وارد معامله نکند. پله پله وارد شود و پله پله سود خود را بیرون بکشد.
کلام آخر
در این مقاله با استراتژی خرید و فروش پله ای آشنا شدیم و دیدیم که چه استراتژی خوب و محبوبی برای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی است. معاملهگران و سرمایهگذاران بلندمدت با این استراتژی زیانها را به حداقل و سود خود را به حداکثر میرسانند و یاد میگیرند به جای ورود ناگهانی به معاملات، طی چند پله سرمایه و پول خود را وارد بازار کنند. ریسک این معاملات به مراتب کمتر از خرجکردن یکباره کل سرمایه معاملاتی روی یک قیمت ورودی است، چون در روندهای صعودی میانگین سود معامله را بالاتر میبرد و در روندهای نزولی میانگین قیمت ورود را پایینتر میآورد. هرچه تعداد این پلهها بیشتر باشند، استرس و ترس معاملهگر کاهش مییابد، کمتر درگیر بازی ترس و طمع بازار میشود و تصمیمات منطقیتری اتخاذ خواهد کرد.
شما چه اطلاعات بیشتری درباره خرید و فروش پله ای دارید؟ تا به حال از این استراتژی در بازارهای مالی استفاده کردهاید؟ مشتاق شنیدن نظرات ارزشمند شما خوانندگان عزیز هستیم.