غیر متمرکز سازی، اجتناب ناپذیر است
19 مهر
سلام گرم ما خدمت همراهان همیشگی G2O
بعد از حذف شدن کانال یوتیوب یکی از تحلیلگران بیتکوین به نام آقای پی، بیشتر از هر وقتی درباره ی سانسور رسانه فکر کردیم، به پلتفرم های غیرمتمرکز، و این که رسانه ی مجازی چطور قرار است متحول شود. ما پیشگو نیستیم و جام جهان بین نداریم. پس بحث فعلی حول این مضوعات بیجا به نظر می رسد.
اول مختصری درباره ی آن چه اتفاق افتاد می گوییم. صاحب این کانال و برادرش به صورت روزانه برنامه ی زنده ای در یوتیوب دارند که هر روز از ساعت 11 تا 1 به وقت محلی در یوتیوب پخش می شود. در همین حین که آن ها در حال برگزاری مصاحبه با Plan، یکی از سرمایه گزاران در حوزه ی جریان سهام بودند، ناگهام برنامه قطع شد و پیغامی برای صاحب کانال ارسال شد که کانال یوتیوب وی پاک شده است.
صاحب کانال در توییتی اعتراضی نوشت:
“در کانال خود مشغول بحث در مورد بیتکوین بودیم و کانالمان حذف شد. ما هیچ کس را دعوت به اعتصاب نکردیم و قانونی نقض شد. یوتیوب! چخبرت است؟!“
این وضع غافلگیرانه بود. تا به حال برای صاحب کانال پیش نیامده بود با چنین وضعیتی رو به رو شود. تازه بد بودن اوضاع خودش را چهار ساعت بعد نشان داد، آن هم وقتی ایمیلی اتوماتیک از طرف یوتیوب برای صاحب کانال ارسال شد که در آن عنوان شده بود که کانال وی مردم را تشویق به فعالیت های غیر قانونی می کند. و از همه بدتر این بود ک اصلا هیچ اشاره ای به نوع فعالیت “غیرقانونی” نشده بود. البته که این اطلاعات در مقایسه با چیزی که بعد اتفاق افتاد اهمیتی ندارد.
صاحب کانال آقای پی، در توییتی جدید نوشت:
“یوتیوب به طور رسمی من را از هر گونه فعالیتی در وب سایتشان منع کرده است و حتی در آینده نیز نمی توانم کانال تازه ای راه اندازی کنم، به این دلیل که فعالیت های من مشوق اعمال غیرقانونی تلقی شده است. اما در نهایت، هیچ اشکالی ندارد. بیتکوین، اجتناب ناپذیر است.“
نیز پیام های برای آقای پی از جانب یوتیوب ارسال شد که نوع مطالب منتشره در یوتیوب توس وی را مضر و خطناک دسته بندی کرده بود. در آخرین ایمیل ارسالی برای او، به وی اطلاع داده شد که اکانت او به طور کامل از یوتیوب حذف شده و حتی حق ساختن هیچ اکانت تازه ای نیز در یوتیوب ندارد. کانال وی نیز به طور کامل با تمام ویدیوهایش حذف خواهد شد. این دیگر آخرتش بود!!
آقای پی در توییتی نوشت:
“من دو ایمیل از یوتیوب دریافت کرده ام. اولی به ما گفت که مطالب ما در یوتیوب مضر و خطرناک! است، و بعد به ما گفتند که فعلا محروم از فعالیتیم، اما بعد ایمیل دومی دریافت کردم که در آن گفته شده بود که کانال من دقایقی دیگر حذف می شود.“
بعد از این رخ دادن این اتفاقات، کسانی که آنلاین بودند حسابی دلخور و ناراحت شده بودند. منع فعالیت در پلتفرم های اجتماعی و سانسور در حال حاضر موضوعات حساسی به حساب می آیند. آقای پی از بابت از دست دادن کانال یوتیوب خود خیلی نگران نبود، چرا که می دانست کار غیرقانونی یا اشتباهی انجام نداده است، و در ضمن می دانست که با داشتن طیف وسیعی از مخاطبان در سایر شبکه های اجتماعی، قادر خواهد بود که صدای خود را به گوش مسئولان یوتیوب برساند.
به علاوه، وی اینقدر خوش شانس بود که توانست حمایت از جانب خیلی ها مثل دوستانش در سیلیکون ولی، تا برخی از اعضای کنگره و حتی چندین سناتور را جلب کند. تلاش های مستمر وی در توییتر رشته ای به راه انداخت که نادیده گرفتن آن توسط یوتیوب تقریبا غیر ممکن شد.
همین کار ها کافی بود تا تیم یوتیوب به سرعت وادار به واکنش شود و بگوید که به دنبال حل مساله است. در نهایت، ظرف چهار ساعت کامال یوتیوب آقای پی بازیابی شد و به حالت اول برگشت، و مسئولان یوتیوب با توضیح این که یکی از کارمندان به طور دستی مشغول ارزیابی محتوای کانال بوده و در کارخود دچار اشتباه شده، مساله را فیصله دادند. بله. یوتیوب یک کانال با 250 هزار کاربر و میلیون ها بازدید ماهیانه را بر اثر یک اشتباه! حذف کرد و بعد با یک معذرت خواهی ساده بدون این که توضیح خاصی دهد، کانال را پس داد.
مسخره نیست؟
آقای پی خیلی خوش شانس بود که مخاطبان زیادی داشت و توانست صدای خود را به گوش مسئولان برساند. اما خیلی های دیگر هستند که مخاطبان متوسط و کمتری دارند و کانالشان حذف می شود و برای باز پس گیری آن و رساندن صدای اعتراض خود به گوش مدیران یوتیوب امید بسیار ناچیزی دارند. هزارها که نه، اما شاید صدها نفر روزانه کانالشان از دست برود و یا از ادامه فعالیت در این پلتفرم منع شوند، و حتی نتوانند برای خودشان کاری کنند، چه برسد به این که صدایشان به گوش کسی برسد. به عبارت دیگر، بسیاری از کسب و کارهای کوچک به کلی از فضای مجازی حرف می شوند.
راه حل چیست؟
بسیاری از مردم به این نتیجه می رسند که راه حل، یوتیوب غیر متمرکز است! گرچه به نظر شخصی ما، این راه حل مناسبی نیست. چون این که بخواهیم کل برنامه را با واسطه های غیر متمرکز کمتری بازنویسی کنیم، چندان منطقی به نظر نمی رسد. به جای آن، باید فکر یک چیز کاملا تازه را کنیم. چیزی که چشم روزگار به خود ندیده J
اینجا همان جایی است که نوآوری به کار می آید. اسنپ یا تپسی اگر قبل از ساخت گوشی های هوشمند ایجاد شده بودند، به هیچ دردی نمی خوردند. شکل فعلی رسانه که در اخیتار همگان است، اگر به خاطر تکنولوژی حال حاضر و یا اینترنت نبود، هرگز به این درجه نمی رسید. اگر شما مدل قدیمی را بگیرید و با تکنولوژی نو عجین کنید، بخش اعظمی از اهمیت آن را که مدیون تکنولوژی نو هست از دست خواهید داد.
به بحث یوتیوب و سایر پلتفرم ها برگردیم. امروزه تکنولوژی لازم برای خلق یک پلتفرم کالا غیر متمرکز موجود است. می توانستیم از اول فیسبوک، توییتر، یوتیوب و …. را به صورت غیرمتمرکز درآوریم. اما این که این برنامه ها متمرکز هستند، چیزی از محبوبیتشان کم نکرده. دلیلش هم این است که بسیاری از مردم اهمیتی به متمرکز بودن یا غیر متمرکز بودن این برنامه ها نمی دهند.آن ها به دنبال راحتی و تجربه ی خوب استفاده از این برنامه ها هستند. آن ها به دنبال تاثیرات خوب شبکه هستند. غیرمتمرکز سازی دور از اذهان است.
این که غیرمتمرکز سازی خوب است یا بد، جای بحث بسیار دارد. اما تلخی حقیقت همیشه سرجایش هست. برای این که یک پلتفرم تازه خلق شده به اهمیت جهانی برسد، باید راحتی و تجربه ی کار با برنامه ده برابر و بلکه بیشتر بهبود یابد. مردم به دنبال این ده برابری شدن عملکرد می آیند و عمل غیرمتمرکز سازی خود به خود اتفاق می افتد. شما نمی توانید غیرمتمرکز سازی را مستقیما عملی کنید، اما می توانید محصول بهتری برای هموار کردن این راه تولید کنید.
ما توان پیش بینی آینده را مثل خیلی از شماها نداریم اما حس می کنیم که کسی در آینده برنامه ای برای به اشتراک گذاری ویدیو ها خلق خواهد کرد که در آن مالکیت آثار در اختیار خود خالقین اثر است، در بخش فنی دچار نقص نمی شود، و به مردم و مخاطبین این امکان را می دهد که به طور مستقیم با صاحب محتوا در ارتباط باشند. این که این کار چگونه قرار است انجام شود به کارآفرینان و سازندگان متمرکز بر این افق نو دارد، و قرار است اجتناب ناپذیر باشد J
اینترنت، مثل جنگل وحشی است. حساسیت ها و سانسور و حذف دائم اشخاص از پلتفرم ها، به طور حتم اتفاق خواهند افتاد. این مساله فقط قرار نیست برای ما یا آقای پی یا سایرین اتفاق بیفتد، روزی گریبانگیر مخالفین ما هم خواهد شد. آزادی بیان، یعنی همین.
پس تا درودی دیگر، بدرود.