شاید برای شما جالب است که بدانید معاملات شکل گرفته در بازار بورس بر چه مبنایی صورت می گیرد و چه عواملی بر چگونگی انجام آن تاثیر می گذارند. روزانه حجم زیادی معامله با ارزش چندین میلیارد تومان در بازار بورس ایران انجام می شود و افراد زیادی از این طریق کسب درآمد می کنند. حتما تا کنون شنیده اید که در نقاط مختلف کلاس های آموزشی مرتبط با این بازار برگذار می شود و از علاقه مندان دعوت به شرکت می کنند. اما برای سرمایه گذاری در بورس به یادگیری چه اطلاعاتی نیاز است؟ بهتر است برای جواب این سوال بدانیم که تک تک معاملاتی که از ابتدا در بازار بورس شکل گرفته است ثبت شده و یک اثر از خود به جای گذاشته است. همچنین تمام نوسان های قیمتی که در این بازار به وجود امده به صورت مستند درآمده است. حالا تصور کنید که تمام این اطلاعات را با روش های مختلف به نمودار تبدیل کرده و آن را به نمایش در بیاوریم. در این صورت ما نمودارهای زیادی که هر کدام مربوط به بازه های زمانی مختلف است و از روش متفاوتی به دست آمده را در کنار داریم. آیا این نمودارها این قابلیت را دارد که در سرمایه گذاری به ما کمک کنند؟ جواب این سوال بله است. البته شما برای استفاده از این نمودارها نیاز دارید که آموزش دیده و توانایی تحلیل را به دست بیاورید. مبحثی که در این مقاله به آن می پردازیم دو نوع از این نمودارها، به نام نمودار تعدیل شده و نمودار تعدیل نشده است. این نمودارها چه تفاوتی با هم دارند؟ کدام یک از آن ها برای تحلیل مناسب تر است؟ بهتر است برای درک بهتر این سوال ها ابتدا یک مرور کوتاه بر اهمیت تحلیل تکنیکال و معنای آن داشته باشیم و سپس این دو نمودار را بررسی و تفاوت های آن ها را مرور کنیم. پیشنهاد می کنیم که حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال
به طور ساده می توان گفت الگوهای منحصر به فردی که توسط نوسانات قیمتی روی یک نمودار به وجود آمده، مبنای تحلیل تکنیکال هستند. در واقع می توان این الگوها را یک خط در نظر گرفت که نقطه های معمول قیمت را همچون بالاترین یا پایین ترین قیمت که در یک بازه زمانی مشخص شکل گرفته به یکدیگر وصل کرده اند. تحلیل تکنیکال تلاشی برای پیش بینی رفتار قیمت در آینده بر مبنا و تکیه بر این الگوها به حساب می آید. حال باید گفت این الگوها طیف وسیعی را در بر گرفته و این طیف می تواند شامل الگوهای بسیار ساده و همچنین الگوهای بسیار پیچیده باشد. حالا که با این مبحث بیشتر آشنا شدیم باید بگوییم که در این بین دو نمودار موردنظر ماست و می خواهیم این دو را بیشتر بررسی کنیم. در تحلیل تکنیکال دو نمودار با نام های نمودار تعدیل شده و نمودار تعدیل نشده وجود دارد. اما تفاوت این دو دقیقا چیست؟ سوال دیگر این است که کدام یک از آن ها برای تحلیل مناسب تر است؟ برای رسیدن به جواب این سوال ها بهتر هست هر کدام از این نمودارها را به طور جداگانه تعریف کرده و در قدم بعد هدف از استفاده آن ها را بررسی کنیم.
میتوانید جهت کسب دانش بیشتر برای اخذ تصمیم درست، مقاله معرفی کامل انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
نمودار تعدیل نشده چیست؟
می توانیم نمودار تعدیل نشده را به این صورت تعریف کنیم که در این نمودار صرفا تغییرات قیمت در بازه های زمانی مختلف نشان داده می شود و عواملی همچون افزایش سرمایه و یا اختصاص دادن سود به سرمایه گذاران به عنوان پاداش، در این نمودار تاثیری نداشته و تغییری در آن به وجود نمی آورد. اما این عوامل به چه میزانی تاثیرگذار هستند؟ عواملی مثل تقسیم سود نقدی چقدر قابلیت تغییر دادن نمودار را دارند و ایا در نظر گرفته نشدن ان ها در نمودارهایی همچون نمودار تعدیل نشده، در تحلیل های سرمایه گذاران خلل وارد می کند؟ طبیعتا میزان تاثیر هر کدام از مواردی که در اینجا به آن ها اشاره کردیم در نمودارها کاملا به میزان ارزش آن ها بستگی داشته و هر چقدر حجم این تراکنش ها بزرگتر باشد، تاثیر آن در شکل گیری نمودار ما نیز بیشتر است. بهتر است برای بررسی این موضوع یک مثال بزنیم. یکی از مواردی که ممکن است سالانه یک تغییر شایان توجه را در قیمت سهام شرکت های مختلف به وجود بیاورد، افزایش سرمایه است. گاها دیده می شود که یک شرکت در یک مرحله سرمایه خود را صد درصد افزایش می دهد. مسلما اگر این عامل را با عامل دیگری همچون تقسیم سود نقدی مقایسه کنیم متوجه می شویم که میزان تاثیرگذاری این عوامل کاملا متغیر می باشد و تقسیم سود نقدی در مقایسه با افزایش سرمایه باعث تغییر چشمگیری در ارزش سهام شرکت ها نمی شود. باید متوجه باشیم که تفاوت اصلی و میانی نمودار تعدیل شده و نشده در همین نقطه شکل می گیرد و این تفاوت بسته به اینکه حجم این عوامل به چه میزانی است، می تواند متغیر باشد. از آن جا که عواملی همچون افزایش سرمایه و … یک نکته کلیدی در مبحث ما محسوب می شود، بهتر است که راجع به آن ها توضیح بیشتری داده و چند مثال فرضی مرتبط با آن ها را ذکر کنیم.
افزایش سرمایه: در بدو شکل گیری هر شرکت و کمپانی، سرمایه اولیه آن که برابر با میزان آورده سهام داران آن شرکت است، مشخص می شود. در طول گذر زمان ممکن است که این شرکت ها قصد گسترش داشته و مایل به راه اندازی بخش های جدید و … را داشته باشند. طبیعتا برای عملی شدن این برنامه ها این شرکت نیاز دارد که سرمایه خود را افزایش بدهد. حال این افزایش سرمایه می تواند با روش های مختلفی تامین مالی شود که در اینجا چند نمونه از آن ها را مثال می زنیم. یکی از معمول ترین روش ها برای افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی و مطالبات وصول شده است. افزایش سرمایه از محل صرف سهام و یا از تجدید ارزیابی دارایی های شرکت یا کمپانی نیز از دیگر روش هایی است که شرکت ها از طریق آن اقدام به افزایش سرمایه می کنند. بسته به روش افزایش سرمایه و بعد از عملی شدن این مسئله، قیمت سهام شرکت مذکور نسبت به میزانی که سرمایه آن افزایش پیدا کرده کاهش پیدا می کند و در نتیجه به تعدام سهام های که در اختیار سهام داران ان شرکت است اضافه می شود. به عنوان مثال اگر یک شرکت اقدام به افزایش دویست درصدی سرمایه خود کند، به طبع آن قیمت هر سهم آن به یک چهارم می رسد و از آنجایی که این تغییر طبیعی نبوده نمی توان ان را جزئی از روند طبیعی بازار در نظر گرفت. حالا در نظر بگیرید که اگر بعد از روند این تغییرات روی نمودار اعمال نشود، ممکن است نمودار ما با یک فاصله چشمگیر نسبت به گذشته باز شود. در نتیجه نمی توانیم تاثیر این موضوع را نادیده بگیریم.
تقسیم سود نقدی: اگر بخواهیم یک موضوع دیگر که می تواند در این مبحث تاثیرگذار باشد را ذکر کنیم، می توانیم به تقسیم سود نقدی اشاره کنیم. همان طور که احتمالا اطلاع دارید در صورتی که شرکت ها در انتهای سال مالی خود سودده بوده باشند، به طور معمول در مجمع عمومی عادی سالیانه اقدام به تقسیم بخشی از این سود در بین سهام داران خود می کند. در اینجا نیز همچون مثال قبلی که به آن اشاره کردیم، بسته به میزانی که در این بین توزیع می شود، از ارزش سهام این شرکت ها کاسته شده و این عامل به ایجاد تغییر در نمودار منجر خواهد شد. حال اگر شما خود را به عنوان یک تحلیل گر در نظر بگیرید، ترجیح می دهید از نموداری استفاده کنید که این عوامل در آن تاثیری نگذاشته است و یا از نموداری که تک تک این موضوعات در آن در نظر گرفته شده و طبعا منجر به ایجاد تغییر در آن شده است؟ بهتر است قبل از تصمیم گیری مروری هم بر نمودار تعدیل شده داشته باشیم.
مطالعه مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را پیشنهاد میکنیم.
نمودار تعدیل شده چیست؟
همان طور که احتمالا تا اینجا می توانید به درستی حدس بزند، نمودار تعدیل شده نموداری است که عواملی که روی ارزش سهام و یا روی تعداد سهام تاثیر گذاشته و باعث ایجاد تغییر در آن ها می شود را در نظر می گیرد. خیلی از تحلیل گران بر این عقیده هستند که در راستای رسیدن به یک تحلیل درست و در ادامه یک تصمیم درست، باید عواملی همچون افزایش سرمایه یک شرکت را در نظر گرفت. زیرا که این موضوع اصولا به طور همزمان روی ارزش سهام شرکت مذکور و تعداد سهام آن تاثیر مستقیم می گذارد. برای این که بتوانیم یک نتیجه گیری مناسب از این مبحث داشته باشیم، بهتر است یک بار دیگر عواملی که باعث ایجاد فاصله و یا اصطلاحا یک گپ در نمودار می شوند را با هم مرور کنیم. افزایش سرمایه یکی از عوامل مهم است که بهتر است بر نقش آن در ایجاد گپ در نمودار تاکید دوباره داشته باشیم. تقسیم سود نقدی نیز این قابلیت را دارد که هر چند کوچک، باعث به وجود آمدن گپ در نمودار ما شود. مجامع عمومی از دیگر عواملی است که به دلیل تصمیمات اخذ شده در آن، ممکن است بعد از بازگشایی باعث ایجاد شکاف در نمودار شود. در نهایت نیز می توانیم به ایجاد گپ در اثر توقف بلند مدت سهام یک شرکت اشاره کنیم که دقت به آن حتما به تحلیل گران پیشنهاد می شود. حالا که هم نمودار تعدیل شده و هم نمودار تعدیل نشده را با هم بررسی کردیم، باید بپرسیم که بهتر است از کدام یک آن ها استفاده کنیم؟ در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
مقاله معرفی جامع نرم افزارهای تحلیل تکنیکال اتوماتیک را از دست ندهید.
نمودار تعدیل شده و نشده؛ کدام یک گزینه بهتری است؟
اگر بخواهیم یک جواب صادقانه به این سوال بدهیم باید بگوییم که بهتر است به عنوان یک تحلیل گر از هر دوی این نمودارها بسته به نیازی که دارید استفاده کنید. زیرا که هر کدام از این نمودارها می تواند اطلاعات متفاوتی در اختیار شما بگذارد. البته که اگر هر دو نمودار را در کنار هم تحلیل کنید به نتایج کاملا متفاوتی خواهید رسید. پس بهتر است که این کار را انجام نداده و از هر کدام از این نمودارها بسته به شرایطی که در آن قرار دارید استفاده کنید. نباید نا گفته بماند که احتمالا تعداد بیشتری از تحلیل گران اعتقاد دارند که اگر بخواهیم یک تحلیل تکنیکال داشته باشیم، نمودار تعدیل شده مسلما برای ما یک انتخاب بهتر است. زیرا که یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال این مسئله است که همه چیز در قیمت ها منعکس شده است و برای این که درک درستی از نحوه رفتار بازار داشته باشیم، نباید این نکته را فراموش کنیم. زیرا که با تاثیر ندادن عواملی همچون افزایش سرمایه که ریشه ای طبیعی نداشته و این قابلیت را دارند که فارغ از عامل عرضه و تقاضا باعث ایجاد نوسان در ارزش سهام شده و قیمت ها را جا به جا کنند، حتما از مسیر درست یک تحلیل تکنیکال خارج خواهیم شد و ممکن است این اشتباه منجر به ایجاد چالش های مختلفی برای ما شود. اما نباید فراموش کنیم که نمودارهای تعدیل نشده به هیچ عنوان غیر قابل استفاده نبوده و ما می توانیم برای بررسی مسائلی همچون حساسیت های قیمت و یا سقف های تاریخی از آن ها استفاده کنیم. برای جمع بندی باید به این نکته اشاره داشته باشیم که اگر شما قصد دارید از ابزارهای تحلیل تکنیکال همانند اندیکاتورها استفاده کنید باید بدانید که نمودارهای تعدیل شده خللی در روند آن ایجاد نمی کنند و بهتر است که در استفاده از الگوهای کندلی و قیمتی از نمودارهای تعدیل شده استفاده کنید تا به نتایج دقیق تری دست پیدا کنید.
در نهایت نباید فراموش کرد که تمام ابزارها و یا نمودارهایی که شما در تحلیل تکنیکال در اختیار دارید، به شما برای رسیدن به یک نتیجه بهتر کمک خواهند کرد. پس بهتر است که تمام آن ها را در جایگاه خودش بررسی کرده و با افزایش اطلاعات خود راجع به آن ها یک سرمایه گذاری آگاهانه داشته باشید تا بتوانید به بهترین نتیجه رسیده و با اشتباهات کمتر، شانس موفقیت خود را در این بازار افزایش دهید. از این که تا انتها همراه ما بودید متشکریم و امیدواریم که این مطالب مورد توجه شما قرار گرفته باشد.
مثل همیشه برای شما سلامتی و روزهای پرسود را آرزومندیم.
منبع: Thismatter