آموزشی, ارزهای دیجیتال
نیش و کنایه های رئیس روسا بر پیکره ارزهای دیجیتال!
6 دقیقه زمان مطالعه

نیش و کنایه های رئیس روسا بر پیکره ارزهای دیجیتال!

 

16 مهر

روز به خیر!

رئیس مرکز ابداعات بانک تسویه حساب های بین المللی، بنویت کور، در بیست و سومین کنفرانس اقتصاد جهانی ژنو سخنرانی کرد. عنوان سخنرانی وی، درهم‌گسیختگی مالی بود و رئوس مطالب این سخنرانی درباره این که چطور بانک‌های مرکزی به استفاده از تکنولوژی جدید دیجیتال فکر می‌کنند بود.

فحوای کلام آقای کور که صحبتش را با آن شروع کرد، به این مساله اشاره داشت که درهم‌گسیختگی بر ما چیره شده:

”بگذارید با تکرار مکررات شروع کنم. ما در عصر از هم گسیختگی زندگی می‌کنیم. هر روز اخباری درباره ی تجارت، صنایع و دولت ها می‌شنویم که تکه تکه می‌شوند. و البته زندگی‌های خصوصی خود ماها که بر اثر همه‌گیری کرونا در هم شکست. اما امشب می‌خواهم درباره نوع به خصوصی از این شکسته شدن‌ها صحبت کنم. آن هم درهم‌گسیتخگی و بی نظمی ای که برخاسته از ابداعات حیطه‌ تکنولوژی در بخش مالی است. (اشاره به غیرمتمرکز بودن صنعت رمز ارزها دارد)

وی به طور بسیار برجسته به این موضوع اشاره کرد که پیشرفت های مرتبط با تکنولوژی، و از هم گسیختگی های متعاقب آن، می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد.

به ما می‌گویند که ابداعات حوزه تکنولوژی و از هم گسیختگی های مربوط به آن می توانند هم خوب و هم بد باشند. این تکنولوژی های تازه می توانند ثبات مالی، بهره‌وری بیشتر، و گنجایش بالاتری را به دست بیاورند. اما همچنان قادرند خلاف این امر هم عمل کنند. یعنی باعث بروز عدم ثبات مالی، از بین رفتن حریم خصوصی، و ایجاد محرومیت اقتصادی شوند.

سخنرانی با تاکید بر سه حیطه به خصوص که مرکز ابداعات آن‌ها را به عنوان از هم گسیختگی دیجیتال می‌بیند ادامه پیدا کرد:

  • پرداخت‌ها و پول دیجیتالی از هم گسیخته
  • اطلاعات گسترده و الگوریتم هایی که نظارت‌های بانکی را بر هم می زنند
  • بروز تغییرات در ساختار بازار

اولین چیزی که توی ذوقم زد آن هم در سخنرانی ای که درباره از هم گسیختگی مالی بحث می‌کند، و به خصوص اسم از درهم شکستگی دیجیتال در زمینه پرداخت‌ها و امور پولی بود؛ این بود که هیچ اسمی از بیتکوین برده نشد. هیچی! در این سخنرانی بخش اعظمی از صحبت‌ها درباره CBDC ها بود اما هیچ اشاره ای به سقف بازار یک تریلیون دلاری که در دست بیش از 100 میلیون آدم و تقریبا تمام موسسات مالی بزرگ هست، نشد، و کسی نگفت که این صنعت در حال مناقصه و معامله توسط دولت‌های ایالتی است.

هنوز نمی‌دانیم که صحبت نکردن درباره بیتکوین نشانه ی جهل است یا کینه‌توزی، اما شگفت‌آور است که چطور سازمان‌های سنتی در تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن یک شبکه غیرمتمرکز‌‌‌ِ دیجیتال و بازِ پولی هستند. اگر روزی بیتکوین تبدیل به قدرت پولی غالب شود، تاریخ نگاران به سخنرانی‌هایی مانند آن چه پریروز برگزار شد اشاره  می‌کنند تا همه بدانند بانک‌های مرکزی چطور خودشان را به خواب زده بودند.

در جای دیگری از این سخنرانی، سخنران سعی می کند تلاش‌های بانک‌های غیرمرکزی را با هدف قرار دادن استیبل کوین‌ها و CBDC ها در مقابل یک دیگر به دیگران نشان دهد.

تاریخچه ی گام هایی که در جهت دارایی های شخصی برداشته شد پایان خوشی نداشت. هر زمان که کسی بین حفظ و نگهداری پول خود و یا به دست آوردن سود از آن پول دچار دوگانگی می شد، منافع شخصی همیشه اینطور ایجاب می‌کرد که به دست آوردن سود بیشتر انتخاب شود.

اینجا جایی است که بانک مرکزی وارد بازی می شود.

پول در آخر نوعی کالای عمومی محسوب می شود که ثبات و استفاده از آن و امنیتش باید توسط بخش خصوصی تامین شود. به همین دلیل است که بانک های مرکزی در گوشه کنار جهان در حال کار بر روی ارز دیجیتال بانک مرکزی هستند. آن هم برای این که مطمئن شوند تا نسل جدید پولی مورد علاقه ی عموم مردم خواهد بود.

اما صحبت های انجام شده بر اساس این دو فرض جالب به نظر می رسد،

  1. افراد حقیقی همیشه سود را به تثبیت سرمایه ترجیح می دهند،
  2. . بانک های مرکزی همیشه بر اساس رضایت عموم عمل می‌کنند. مثال مناسب این قضیه، 18 ماه گذشته در آمریکا بوده است. در پی اتخاذ سیاست های پولی و مالی، قشر فقیر 45 درصدی آمریکایی ها وضعیتشان بسیار بدتر از قبل شده. و ارقام رسمی CPI (شاخص قیمت مصرف کننده) میزان 5 درصد و ارقام غیررسمی، تورم 10 درصدی را نشان می دهند.

هدف بانک مرکزی داشتن ارز با ثبات و دستیابی به مرحله ی استخدام کامل بیکاران است. که هیچ کدام را در ایالات متحده نداریم. تقریبا 40 درصد کلیه دلارهای در گردش در دو سال گذشته چاپ شدند و نرخ بیکاری در آمارهای رسمی بیش از 5 درصد است. بانک مرکزی توان دستیابی به اهداف خود را ندارد، و افراد ضعیف‌تر در جامعه از این امر آسیب می‌بینند.

برای تکمیل این بحران، بانک‌های مرکزی و روسای آنان خودشان را به پول‌های مردم بسته‌اند. ما مدیران خزانه داری‌هایی را داشته‌ایم که درست در وسط بحران‌های روزانه معاملاتی، مشغول سرمایه‌گذاری‌های شخصی خودشان بوده‌اند. افراد دیگری در بانک های مرکزی هستند که میلیون‌ها دلار را صرف دارایی های شخصی خودشان کرده‌اند و به این شکل باعث فقیرتر شدن 45 درصد فقیر در آمریکا شده‌اند. آیا فدرال رزرو مصلحت عمومی را بر منافع خود ارجح دانسته؟ بر اساس حقایقی که می‌دانیم، قضاوت در مورد این مساله سخت است.

به سخنرانی آقای کور برگردیم.ترسناک‌ترین بخش صحبت‌های او در مورد اطلاعات و میزان نیاز به این اطلاعات بود. وی دقیقا این چیز ها را گفت:

شرکت‌های مالی حجم زیادی از اطلاعات را درباره علایق، سلایق، عادات و روش‌های خرج کردن و سابقه تراکنش‌های ما و کسانی که شبیه ما هستند را جمع آوری می‌کنند، حتی پیش از آن که درخواست وامی در جایی به ثبت رسیده باشد. با استفاده از هوش مصنوعی و داشتن این گنجینه اطلاعاتی، آن ها قادر خواهند بود تا بفهمند توان پرداخت و بازپرداخت ما چقدر است. و این کار را از طریق استفاده از اطلاعاتی انجام می‌دهند که تا هم اکنون ارزش چندانی نداشت، مثل مدل گوشی‌های هوشمندمان و تاریخچه مرورگر هایمان

تکنولوژی می‌تواند قوانین این بازی را تغییر دهد، آن هم برای ارائه اطلاعات طبقه‌بندی شده، طبقه‌بندی نشده، اطلاعات با کیفیت‌تر و جدا از یکدیگر. همین طور می‌تواند به مدیران کمک کند که اطلاعات را استخراج، تحلیل و بررسی کنند. برای بازبینی اطلاعاتی که پیش تر از این ذکر کردم، به یک ناظر بومی دیجیتال نیاز است که قالب‌های متحدالشکل بسازد تا نیازی به هدر دادن کاغذ و یا حتی تهیه PDFهای مختلف نباشد. این سیستم می‌تواند از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کند تا اطلاعات را ریز ریز کرده و آن‌ها را به یک زبان واحد بازنویسی کند و در طی یادگیری ماشینی در زمان جاری، آن را قادر می‌سازد تا اطلاعات خام از اخبار و توسعه بازار به دست بیاورد.

مرکز ابداعات بانک مرکزی دقیقا در حال انجام همین کار است. در مرکز سنگاپور قطب ابداعات با بخش اعتبارات سنگاپور، بانک انگلستان و سازمان بین المللی مبادلات و مشتقات در پروژه ی Ellipse، که از نمونه های اولیه بررسی امکان اطلاعات تنظیمی متحد و پلتفرم های تحلیلی است، می باشد. ابزارهای بکار رفته در پروژه Ellipse ناظران را قادر می سازد تا اطلاعات دیجیتال را به شکل زنده استخراج، بررسی و تحلیل کنند و منابع اطلاعاتی خام که مرتبط با بازار وام مسکن است و حرکات ناظران را پیش بینی کنند. با نگاهی به جلو نیز قادر خواهیم بود تا با استفاده از این ابزار ها از اقتصاد سبز و پایدار حمایت کنیم.

اگر درست فهمیده باشیم، بانک تسویه حساب های بین المللی نظارت مالی بیشتری می طلبد. چرا که باور دارند مسئول یا صاحب کلیه این اطلاعات هستند. و هر چه اطلاعاتشان بیشتر باشد، بهتر می‌توانند به مردم خدمت کنند. بحث ما همین جاست. اما چیزی که ما می گوییم این نیست که آن ها چقدر اطلاعاعت از ما دارند، و این که چطور پیش‌بینی‌ها، اقتصاددان‌ها و … همگی در اشتباه هستند و تصمیمات چطور آثار منفی خواهند داشت. فدرال رزرو خودش از عوامل اصلی عدم برابری مالی در آمریکا در یک دهه گذشته بوده است.

بحث داغی در جریان است که در آن گفته می شود دادن اطلاعات بیشتر به بانک های مرکزی و سایر سازمان‌های مربوطه یک اشتباه کلیدی است. چرا که باعث از بین رفتن حریم خصوصی مالی می‌شود و شهروندان چیزی در ازای آن دریافت نمی‌کنند. کلیه این بررسی ها و استخراج‌های اطلاعات و تحلیل‌ها، مشکل اساسی را حل نمی‌کنند. و این مشکل اساسی چیست؟ این که سرکوب ارزی برای سیستم راه حالی است که جلوی سقوطش را می‌گیرد.

به علاوه، ایجاد یک بانک مرکزی برای ارزهای مجاز، ابزارهای زیادی در اختیار بانک قرار می‌دهد. لاف‌زنی‌های زیادی در این رابطه در سخنرانی پیش آمد:

بر این عقیده ایم که CBDC توان ایجاد تاثیرات گسترده‌تر بر سیاست های مالی را دارد. به حمایت هایی که دولت به طور فوق العاده در طی دوران کرونا از مردم به عمل آمد توجه کنید. بعضی از کشور ها در زمینه استفاده از تکنولوژی دیجیتال برای کمک به نیازمندان نبوغ زیادی به خرج دادند. بعضی از بانک‌ها چک‌های مردم را به حسابشان در طی قرنطینه ایمیل کردند. تصور کنید چقدر آسان تر می شد اگر پول مجازی به کیف پول مردم واریز می شد!

البته افرادی در بانک های مرکزی هستند که دوست دارند تا انگشت اتهام را به سوی کمپانی های خصوصی به دلیلی سواستفاده و انگیزه های بد بگیرند. بدون اینکه پیش خودشان فکر کنند که خودشان همان آدم های بدی هستند که باید ازشان دوری شود. چرا باید بهشان اعتماد کنیم؟ از کجا معلوم که دسترسی آن ها به این اطلاعات بیشتر نشود و کار به جاهای باریک نکشد؟

آیا بانک های مرکزی حاضرند که جلوی خودشان را بگیرند و اطلاعاتی که در دسترس دارند را برای سیاست های شخصی خود دسته بندی نکنند؟ آیا می توانیم مطمئن باشیم که بانک مرکزی پولی که تاریخ انقضا دارد را خلق نمی‌کند؟آیا حاضرند به ما قول بدهند که در ایجاد سیستم اعتبار اجتماعی دخالتی نمی‌کنند؟ چیزی که مسلم است، این است که هیچ کس حاضر به انجام این کارها نیست. می خواهند که دستشان باز باشد. برای همین است که می‌گویند باید توجه خیلی خیلی زیادی به آنچه که آقای کور در سخنرانی خود گفت داشته باشیم.

هر چقدر که کسی بیشتر تلاش می کند تا چیزی را کنترل کند، من مشکوک‌تر می‌شوم. شما خودتان کلاهتان را در مورد چیزهایی که گفته و شنیده شد قاضی کنید. فقط لطف کنید و از الان حواستان باشد و نگذارید کار به جایی نرسد که ده سال دیگر از خواب بیدار شوید و به خود بگویید چرا گذاشتم این اتفاق بیفتد؟

الان وقت توجه و عمل است.

پس تا آن موقع، خدا یار و نگهدارتان.

مطلب پیشین
استخراج بیتکوین به کمک انرژی هسته ای
مطلب بعدی
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال