سلام به همراهان عزیز مجموعۀ برنامهریزی مالی و آکادمی G2O
لایحۀ بهسازی زیرساختهای آمریکا که در دولت بایدن مطرح شد و پس از گفتگوهای بسیار، هر دو حزب دربارۀ آن به توافق رسیدهاند سرفصلهای عجیب زیادی دارد و این موضوع تنها محدود به این قانون خاص نیست. این قانون بیش از ۲۵۰۰ صفحه است که یعنی امکان ندارد هیچ سیاستمداری خود شخصاً تمام آن را مطالعه کرده باشد.
این هفته من سعی کردم بخشی از آن را مطالعه کنم. خیلی خندهدار بود چون حتی بعد از خواندن بخشهایی از آن، هنوز چیزی نفهمیدهام. بخشهایی از آن عبارتند از، از بین بردن برخی از گونههای گیاهی مهاجم و تخصیص یک میلیارد دلار به سازمانی که تحت سرپرستی همسر یکی از سیاستمداران است و مجوز دولت برای خرید ماریجوانا بهمنظور استفاده در تحقیقات مرتبط با تاثیر مصرف آن بر نحوۀ رانندگی. جدی میگویم…از خودم در نمیآورم.
در این لایحه موضوع نگرانکنندۀ دیگری نیز وجود دارد؛ افزایش قابلملاحظۀ اختیارات دولت در رابطه با نظارت بر بیتکوین و صنعت ارزهای کریپتو.
همانطور که میدانید برای سیاست اهمیتی قائل میشوم. طرفدار هیچ یک از احزاب سیاسی نیستم. از نظر من سیاست تنها باعث میشود حرکت را با پیشرفت اشتباه بگیریم. من ترجیح میدهم روی کارهایی تمرکز کنم که قابل اندازهگیری هستند و وابستگی کمتری به بوروکراسیهای دستگاههای اداری دولت دارند. اما عقیده دارم این موضوع از موقعیتهایی است که اگر مردم دربارۀ آن صحبت کنند و مخالفت خود را ابراز کنند ممکن است سیاستمداران نظر خود را تغییر دهند.
پیچیدگیهای این لایحه در این مقاله نمیگنجد. اما وقتی کاملاً از آن آگاه میشوید مهمترین بخش آن مشخص میشود. به نظر میرسد در چند ماه یا چند سال آتی متوجه خواهیم شد کدام تکنولوژیها واقعاً نامتمرکز هستند و کدام یک نیستند. خیلیها ادعا میکنند تجارتشان بر پایۀ تکنولوژیهای غیرمتمرکز است اما با این حال تراکنشات را سانسور میکنند، ورود برخی از کاربران را ممنوع میکنند، و در حقیقت روشی متمرکز را پیش میگیرند.
بعید میدانم چنین رفتار و تجارتی در بلندمدت پابرجا باقی بماند. قانونگذاران و ناظران با دقت بیشتری به این صنعت روی آورده و آن را بررسی میکنند. در آینده قوانین بیشتری پیرامون آن بهوجود خواهد آمد. آن تکنولوژی که واقعاً غیرمتمرکز است باقی خواهد ماند. تکنولوژیهای متمرکز دوام نخواهند آورد یا بهشدت دچار آسیب شده و ضعیف خواهند شد. این همان تفاوت میان وضعِ قوانین و توانایی اجرای آنها است. مثلاً در نیویورک عبور از وسط خیابان ممنوع است اما هنوز همه این کار را میکنند. پلیس نمیتواند قوانین را اجرا کند.
یادتان باشد خالقانِ تکنولوژیهای غیرمتمرکز در جهت بهبود اقتصاد دیجیتال عمل میکنند و موجب پیشرفت آن میشوند. هر چه دیجیتالسازی افزایش یابد، اهمیت تمرکززدایی بیشتر آشکار میشود. چنین قدرت فوقالعادهای نباید در اختیار هیچ فرد یا ارگانی باشد. اتوماسیونسازی، عصر جدیدی را رقم خواهد زد که از ویژگیهای آن حاکمیت جمعی سیستمها، شفافیت کامل و سیستمهای برنامهریزیشده و غیرقابلتغییر است.
آخر هفتۀ خوبی را برایتان آرزو میکنم. تا مطلبی دیگر از سلسله مقالات تخصصی آکادمی تحلیل و ترید G2O خدانگهدار.