آموزشی
پُلی‌ گان (مَتیک) – اینترنتِ بلاک‌ چِین‌ های اِتِریوم
7 دقیقه زمان مطالعه
اینترنتِ بلاک‌چِین‌های اِتِریوم
اینترنتِ بلاک‌چِین‌های اِتِریوم
  • پلی‌گان (Polygon) یا همان متیک (Matic) سابق چیست؟
  • چگونه به مقیاس‌پذیریِ اتریوم کمک می‌کند؟
  • چرا ادعا می‌شود که اینترنتِ بلاک‌چین اتریوم است؟
  •  چرا گاهی در مقایسه با پُلکادات (Polkadot) و کازمس (Cosmos) قرار می‌گیرد؟

پاسخ این سؤالات را در این مقاله خواهید یافت.

فهرست عناوین مقاله :

شبکه‌ی مَتیک

این پروژه، پیش از تغییر نام به پلی‌گان، تحت عنوان متیک یا شبکه‌ی متیک شناخته می‌شد. متیک در سال ۲۰۱۷ توسط سه بنیان‌گذار که از مشارکت‌کنندگان فعال در میان جماعت اهل رمزارز هند بودند، پایه‌گذاری شد. آنها تصمیم گرفتند تا به‌یکدیگر پیوسته و با مشکلات مقیاس‌گذاری و مقیاس‌پذیری اتریوم دست‌به‌گریبان شده و آن را حل کنند. تیم آنها روی دو راه‌حل اصلی کار کرد:

یکی زنجیره‌های پلاسما که یک راه‌حل مقیاس‌پذیریِ لایه‌ی دوم مبتنی بر اجرای پلاسمای متیک است و دیگری زنجیره‌ی PoS که یک زنجیره‌ی جانبی گواه بر سهم اتریوم.

توکن پشتوانه‌ی شبکه‌ی متیک – MATIC – در آپریل ۲۰۱۹ (فروردین-اردیبهشت ۹۸) [صرافی سکوی‌پرتاب بایننس، نخستین عرضه‌ی اولیه را داشته باشد] و تیم سه‌نفره توانستند تا ۵.۶ ملیون دلار صعود کنند.

بعد از ۲.۵ سال کار، The Matic Network Mainnet در اواسط سال ۲۰۲۰ جان گرفت و به‌سرعت توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند. این اتفاق به‌سبب افزایش قیمت گس در اتریوم که نشان‌دهنده‌ی نیازی‌ مبرم به یافتن راه‌حل‌های مستحکم مقیاس‌گذاری بود، شتاب گرفت.

تغییرِ نام به پُلی‌گان

با آغاز سال ۲۰۲۱، تیم متیک تصمیم گرفت تا دامنه‌ی پروژه‌ی‌شان را گسترش دهد و به پلی‌گان تغییر نام دادند. قصد پلی‌گان، به‌وجود آوردن یک راه‌حل مقیاس‌پذیر تعمیم‌یافته‌تر بود.

تغییرِ نام به پُلی‌گان

وقتی‌ صحبت از مقیاس‌گذاری می‌شود، دو راه عمده‌ی انجام آن این‌های‌اند؛ مقیاس‌گذاری لایه‌ی دوم و زنجیره‌های جانبی.

مقیاس‌گذاری یا مقیاس‌پذیری لایه‌ی دوم، تکیه بر امنیت لایه‌ی اصلی – بلاک‌چین اتریوم – دارد. پلاسما، رول‌آپ‌های آپتمیستیک، و رول‌آپ‌های ZK شناخته‌شده‌ترین گزینه‌ها هستند.

زنجیره‌های جانبی معمولاً به‌واسطه‌ی داشتن مکانیزم‌ وفاق عام جداگانه، بر مدل‌های امنیتی خودشان تکیه می‌کنند. در این زمینه، زنجیره‌ی PoS متیک و xDai نمونه‌های خوبی هستند.

اگر به یاد‌گیری بیشتر در زمینه‌ی این تفاوت راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری‌ علاقه‌مندید، می‌توانید سری به این مقاله بزنید.

به‌جای تأمین یک یا دو چاره‌ی مقیاس‌گذاری، پلی‌گان عزم ایجاد اکوسیستمی با هدف تسهیل اتصال چند راه‌حل مقیاس‌گذاری مختلف کرد؛ هر چیزی. از زنجیره‌های جانبی با مکانیزم‌های وفاق عام متفاوت گرفته تا گزینه‌های لایه‌ دومی مانند پلاسما، رول‌آپ‌های آپتمیستیک و رول‌آپ‌های ZK.

ما می‌توانیم درباره‌ی راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری متیک موجود بیاندیشیم. PoS و زنجیره‌های پلاسما اساساً به یکی از گزینه‌های مقیاس‌گذاری‌ پرشماری که در کل اکوسیستم پلی‌گان دردسترس‌اند، بدل گشته‌اند. پلی‌گان همچنین چهارچوبی را فراهم می‌آورد که پروژه‌های جدید بتوانند به‌سرعت راه‌حل مقیاس‌گذاری با قابلیت تنظیم‌شوندگی و شخصی‌سازی بسیار بالای خودشان را بسازند و این مسیر را برای‌شان تسهیل می‌کند (البته اگر خودشان تصمیم بگیرند که می‌خواهند این راه را بروند).

حال بیایید نگاهی دقیق‌تر به تکنولوژیِ پشت پلی‌گان بی‌اندازیم تا بتوانیم قدری بهتر این پروژه را فهم کنیم.

معماری یا ساختار پلی‌گان

پلی‌گان از دو نوعِ عمده‌ی شبکه‌های بلاک‌چینِ سازگار با اتریوم پشتیبانی می‌کند: شبکه‌های خودکفا و شبکه‌های زنجیره‌ایمن، که از مدل “امنیت به‌مثابه خدمت” بهره می‌برند.

زنجیره‌های خودکفا، بر امنیت خود متّکی‌اند. برای نمونه، آنها می‌توانند مدل‌های وفاق عام خودشان مانند گواه بر سهام یا گواه بر سهام تفویض شده را داشته باشند. این نوع شبکه‌ها به‌کمال مقتدرند و این اقتدار را با عرضه‌ی بالاترین مرتبه‌ی استقلال و انعطاف‌پذیری نشان می‌دهند. اما این مسئله دایر ساختن مدل امنیتی‌ای قابل اعتماد را برای‌شان با دشواری روبه‌رو می‌کند. برای مثال، PoS به اعتبارسنج‌های معتبر متعددی نیاز دارد. این نوع مدل معمولاً برای بلاک‌چین‌های سازمانی و پروژه‌های از پیش تأسیس شده با حجم جمعیتی مستحکم، مناسب است.

زنجیره‌ایمن‌ها مدل “امنیت به‌مثابه خدمت” را به‌کار می‌بندند. این می‌تواند مستقیماً توسط اتریوم (برای مثال از طریق کاربست اثبات تقلب توسط پلاسما) یا یک‌دوجین اعتبارسنج حرفه‌ای انجام شود. این اعتبارسنج‌ها در اکوسیستم پلی‌گان می‌پویند و می‌توانند به‌واسطه پروژه‌های چندگانه اشتراک بیابند؛ مفهومی شبیه به مدل امنیت اشتراکیِ پلکادات. زنجیره‌ایمن‌ها بالاترین حد امنیت را ارائه می‌دهند اما از خیر استقلال و انعطاف‌پذیری می‌گذرند. این مدل را معمولاً استارت‌آپ‌ها و پروژه‌های متمرکز بر امنیت، ترجیح می‌دهند.

احتمالاً تا الان متوجه شده‌ایم که وجه‌تمایز بین زچیزی حتی کلی‌تر از شکاف معمول بین زنجیره‌های جانبی و راه‌حل‌های لایه‌ی دوم که پیش‌تر به آنها پرداختیم، است. این امر امکان آن را فراهم می‌کند که پلی‌گان علی‌الاغلب راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری ممکن را در خود جای دهد.

حال، از آنجا که می‌دانیم چه نوع راه‌حل‌هایی توسط پلی‌گان پشتیبانی می‌شوند، بیایید قدری در معماری یا ساختار آن عمیق شویم.

معماری پلی‌گان ساخته‌شده از ۴ لایه‌ی انتزاعی و ترکیب‌پذیر است.

معماری یا ساختار 4 انتزاعی پلی‌گان

لایه‌ی اتریوم. زنجیره‌های پلی‌گان می‌توانند از اتریوم به‌عنوان لایه‌ی زیربنایی خود استفاده کنند و امنیت بالای اتریوم بهره‌مند شوند. این لایه به‌مثابه مجموعه‌ای از قراردادهای هوشمند بر روی اتریوم پیاده‌سازی شده و می‌تواند برای اموری مانند [قطعیت، بازرسی، سهیم شدن، حل اختلاف و پیام‌رسانی] بین اتریوم و زنجیره‌های پلی‌گان مورد استفاده قرار گیرد.

این لایه اختیاری‌است، زیرا زنجیره‌های مبتنی بر پلی‌گان ملزم به کاربست آن نیستند.

دیگری، لایه‌ی امنیتی است. این یکی دیگر از لایه‌های غیرالزام‌آور است که می‌تواند کارکرد “اعتبارسنجی به‌کثابه خدمت” داشته باشد. این کارکرد امکان کاربست مجموعه‌ای از اعتبارسنج‌هایی که می‌توانند در ازای دریافت دستمزد، به‌طور ادواری اعتبار هر زنجیره‌ی پلی‌گان را بسنجند، برای این زنجیره‌ها فراهم می‌کند.

این لایه معمولاً به‌مثابه متا‌-بلاک‌چینی‌است که به موازات اتریوم اجرا می‌شود و مسئولیت اموری چون مدیریت اعتبارسنج‌ها (ثبت/لغو)، پاداش‌ها، بُر زدن و تأیید اعتبار زنجیره‌های پلی‌گان با آن است.

لایه‌ی امنیتی کاملاً انتزاعی‌است و می‌توانند به چندین و چند نوع -با مشخصه‌های متفاوت- پیاده‌سازی شود. این لایه همچنین می‌توانند مستقیماً بر روی اتریوم پیاده‌سازی شود و از ماینرهای آن به‌عنوان اعتبارسنج‌ بهره ببرد.

لایه‌ی بعد، لایه‌ی شبکه‌های پلی‌گان‌ است. این اولین لایه‌ی الزامی در معماریِ پلی‌گان است. این لایه شامل شبکه‌های بلاک‌چین مقتدری‌است که در آن هر شبکه می‌تواند حافظ این کارکرد‌ها باشد: گردآوری تراکنش‌ها، وفاق عام محلی، تولید بلاک.

لایه‌ی آخر – نه به‌لحاظ اهمیت – لایه‌ی اجرا است. این لایه مسئولیت تفسیر و اجرای تراکنش‌هایی را دارد که در زنجیره‌های پلی‌گان گنجانده شده‌اند. این مسئولیت دربرگیرنده‌ی محیط اجرا و زیرلایه‌های منطق اجرا است.

نکته‌ی کلیدی در مورد معماری پلی‌گان به نظر می‌رسد، این است که تعمداً کلّی و انتزاعی ساخته شده‌است. این مسئله به دیگر برنامه‌هایی که به‌دنبال مقیاس‌گذاری‌اند، امکان می‌دهد تا بهترین راه‌حل مقیاس‌گذاری را که کاملاً متناسب با نیاز‌های‌شان است، انتخاب کنند.

همان‌طور که می‌دانیم، برنامه‌های مختلف ممکن است بخواهند موارد متنوعی چون امنیت، سرعت تراکنش، کارمزد تراکنش یا [حاکمیت‌ و نظارت‌شان] را بهینه کنند و توفّق داشتن در یکی از آنها معمولاً به‌معنای گذشتن از خیر مورد دیگر است.

به‌عنوان مثال، پروتکلی از دیفای که قصد آن ذخیره‌سازیِ میلیاردها دلارِ قفل‌شده در قراردادهای هوشمند است، یحتمل خواستار بهینه‌سازی امنیت است و از این روی شاید گذشتن از خیر حاکمیت یا نظارت برای‌اش نا‌خوش‌آیند نباشد. چنین پروتکلی، یحتمل از لایه‌ی اتریوم استفاده خواهد کرد.

پروژه‌ی دیگر – بگوییم یک بازارگاه NFT – شاید بخواهد کارمزد‌های به‌شدت پایین تراکنش‌ها را بهینه کند و مشکلی با یک فداکاری‌ای چون پایین آوردن امنیت‌اش از سطح “بسیار بالا” به سطحی “به‌کفایت بالا” نداشته باشد. چنین پروژه‌ای می‌تواند از لایه‌ی اتریوم بگذرد و با مجموعه‌ای از اعتبارسنج‌های اشتراکی، بر لایه‌ی امنیتی تکیه کند.

یا شاید بازی‌ای مبتنی بر بلاک‌چین بخواهد با مدت-بلاک به‌شدت سریع، به مکانیزم وفاق عام خود تکیه کند. در این مورد، آنها می‌توانند به‌کلی هم از لایه‌ی اتریوم و هم از لایه‌ی امنیتی بگذرند و متمرکز شوند برای لایه‌ی شبکه‌ی پلی‌گان.

چنان که برای‌مان مشخص است، پلی‌گان می‌تواند گزینه‌های متعددی ارائه داده و تیم‌های پشت برنامه‌های متنوع می‌توانند تصمیم به انتخاب هر کدام از آنها که مناسب موارد مورد استفاده‌ی آنهاست، بگیرند. نیز هدف آن تسهیل کوچ‌کردن از یک راه‌حل مقیاس‌گذار به دیگری‌است. این امر ممکن است زمانی که شرایط پشت پروژه تغییر کند یا راه‌حل مقیاس‌گذار بهتری در دسترس باشد، ضرورت یابد.

این ساختار/معماری همچنین امکان تعامل چندین راه‌حل مقیاس‌گذاریِ مبتنی بر پلی‌گان با یکدیگر را فراهم می‌کند. این مسئله فوق‌العاده مهم است؛ زیرا از به‌وجود آمدن سیستم‌های ایزوله جلوگیری می‌کند.

فی‌الحال، تنها راه‌حل‌های مقیاس‌گذاریِ در دسترس در اکوسیستم پلی‌گان، راه‌حل‌های زنجیره‌ی PoS متیک و زنجیره‌ی پلاسمای متیک‌اند. تیم مجموعه نیز فعالانه در حال کارکردن برای افزودن چند گزینه‌ی دیگر مانند رول‌آپ‌های ZK، رول‌آپ‌های آپتمیستیک، زنجیره‌های سازمانی و دیگر زنجیره‌های جانبی‌اند.

در‌ حال حاضر، راه‌اندازی پروژه‌ها بر روی پلی‌گان، با راه‌اندازی زنجیره‌‌های PoS و پلاسمای متیک‌ آغاز شده‌است.

زنجیره‌ی PoS متیک و زنجیره‌های پلاسمای متیک

زنجیره‌های پلاسمای متیک، یک پیاده‌سازی پلاسمای مبتنی بر [محمول] لایه‌ی دوم اتریوم است. پلاسما ماهیتاً چهارچوبی‌ است برای ساختن برنامه‌های مقیاس‌پذیر غیرمتمرکز. پلاسما امکان بارگیریِ تراکنش‌ها از زنجیره‌ی اصلی به بچه‌-زنجیره‌ها را فراهم می‌کند که این امر باعث تسریع و کاهش هزینه‌ی تراکنش‌ها می‌شود. یکی از عیوب پلاسما مدت زمان انتظار طولانی برای کاربرانی‌است که می‌خواهند سرمایه‌ی خود را از لایه‌ی دوم بیرون بکشند. پلاسما نمی‌تواند برای مقیاس‌بندیِ قراردادهای هوشمند همه‌منظوره مورد استفاده قرار گیرد.

زنجیره‌ی PoS متیک، زنجیره‌‌ی جانبی‌ای بی‌نیاز از جوازی‌است و به‌موازات زنجیره‌ی اتریوم اجرا می‌شود. این زنجیره‌ به‌واسطه‌ی مکانیزم وفاق عام گواه بر سهام همراه با اعتبارسنج‌های مخصوص خود، ایمن می‌شود.

گرچه زنجیره‌ی PoS متیک، مکانیزم وفاق عام مخصوص خود را دارد، اما باز وقتی پای سهیم‌شدن اعتبارسنج‌ها و بازرسی به میان می‌آید، به امنیت اتریوم تکیه می‌کند.  زنجیره‌ی PoS متیک، سازگار با EVM (ماشین مجازی تورینگ کامل اتریوم) است که به پروژه‌های مبتنی بر اتریوم این امکان را می‌دهد تا بی‌گیر و گور، قراردادهای هوشمندشان را کوچ دهند.

عجالتاً، زنجیره‌ی PoS متیک و زنجیره‌های پلاسمای متیک قادر به قراردهندگی به بیش از ۸۰ برنامه، پردازش بیش از ۵ ملیون تراکنش و نگه‌داری از چیزی بیش از ۲۰۰ ملیون دلار از سرمایه‌ی کاربران است.

زنجیره‌ی PoS متیک و زنجیره‌های پلاسمای متیک

برخی پروژه‌های که از قبل به زنجیره‌ی PoS متیک کوچ کردند – مستقیماً روی متیک راه‌اندازی شدند – یا در پروسه‌ی کوچ‌اند، مشتمل‌اند بر کوئیک‌سوآپ (Quickswap) – زنجیره بلوکی از یونی‌سوآپ – سوؤشی‌سو‌آپ (Sushiswap)، آوِی‌گُتچی (Aavegotchi)، پُلی‌مارکت (Polymarket)، پُلکامارکتس (Polkamarkets) و سوپرفارم (Superfarm).

سوای این، پروژه‌های زیرساخت مانند The Graph و Chainlink نیز تصمیم گرفتند که به پلی‌گان بسط پیدا کنند. اخیراً پلی‌گان نیز خبر از مشارکت با یک نقش‌آفرین بزرگ در صنعت بازی‌های ویدئویی ـ Atari – داد.

خلاصه

عجالتاً به نظر می‌رسد که تغییر نام متیک به پلی‌گان و گسترش قلمرو فعالیت پروژه‌ی، واقعاً ایده‌های خوبی بوده‌اند. این مسئله عمدتاً به‌خاطر هرچه واضح‌تر کردن این مطلب است که درآینده طیفی از راه‌حل‌های مقیاس‌گذاریِ مختلف در دسترس، موجود خواهند بود.

در ساختار/ معماری جدید، پلی‌گان می‌تواند ارتباط بین این گزینه‌های مختلف مقیاس‌گذاری را سهولت بخشد. نیز به نظر می‌رسد تمرکز زیادی بر رول‌آپ‌های آپتمیستیک و هم بر رول‌آپ‌های ZK وجود دارد که در این صورت پلی‌گان می‌تواند به راه‌حل‌های مقیاس‌بندی دردسترس، اضافه کند.

خطر اصلی در اینجا، می‌تواند بهره‌بردای خودسر یکی از این تکنولوژی‌های مقیاس‌بندی محبوب – بدون ادغام با پلی‌گان – باشد. اما اگر این اتفاق هم بی‌افتد، باز این شانس وجود دارد که این تکنولوژی به‌هرصورت در آخر در پلی‌گان ادغام شود.

پی‌گرفتن مسیر پیشرفت پلی‌گان وقتی پای افزودن گزینه‌های مقیاس‌بندی بیشتر و معارفه‌ی هرچه بیشتر پروژه‌ها در میان باشد، جذاب خواهد بود.

همچنین لاجرم خواهیم دید که چگونه ارتباط بین راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری مختلف و ضمانت‌های امنیتی گوناگون، بسیار سهل‌تر خواهد شد. لازم به ذکر است که کاغذ سفید پلی‌گان تشابهات مستقیمی با دیگر بلاک‌چین‌های لایه‌ی اول مانند پلکادات، کازمس، و اَوِلانچ (Avalanche) دارد که همچنین بر قابلیت هم‌کنش‌پذیری بین بلاک‌چین‌های مختلف تمرکز دارد.

اسان شدن ارتباط بین راه‌حل‌های مقیاس‌گذاری مختلف و ضمانت‌های امنیتی گوناگون

در مقابل این پروژه‌ها، پلی‌گان بر اکوسیستم اتریوم تمرکز می‌کند تا [به‌وسیله‌ی زنجیزه‌ی اتریوم به قطب اصلی‌ای بدل شود که همه‌چیز را به‌هم متصل می‌کند].

این امر البته مزایای زیادی چون اجتماع مستحکم کاربران و توسعه‌دهندگان، زبان‌برنامه‌نویسی شناخته شده – Solidity – و شناخته‌شده‌ترین ماشین مجازی در فضای رمز-ارز – EVM – را به همراه دارد.

سوای این، اتریوم پیشینه‌ای طولانی در خدمات‌دهی به‌عنوان یک زنجیره‌ی پایه‌ی قابل اعتماد دارد که تریلیون‌ها دلار در فعالیت‌های اقتصادی را در دست گرفته است؛ چیزی که توسعه آن تا به‌چیزی برسد که امروز است، زمان بر بوده و جایگزینی آن با بلاک‌چینی به‌کلی جدید، دشوار است.

قدرت آشنایی با عقبه‌ی اتریوم را نیز نمی‌توان نادیده گرفت؛ همان‌طور که این مسئله با ترقّیِ اخیر زنجیره‌ی هوشمند بایننس مشاهده شد.

خب! شما درباره‌ی پلی‌گان چه فکر می‌کنید؟ آیا این راه غایی برای مقیاس‌گزاری اتریوم خواهد بود؟

 

اگر از خواندن این مقاله لذت بردید، می‌تواند به شبکه‌های اجتماعی آکادمی G2O در یوتیوب و تلگرام و آپارات و توئیتر سر بزنید.

تا مطلبی دیگر از سلسله مقالات تخصصی آکادمی تحلیل و ترید G2O خدا نگهدار.

مطلب پیشین
Gas چیست؟ شرح کارمزدهای بالای تراکنش در بلاکچین اِتِریوم
مطلب بعدی
شرح زنجیره‌ی هوشمند باینِنس (Binance) و سی‌ دی‌ فای (CeDeFi)