آموزشی, تحلیل تکنیکال
استراتژی مولتی تایم فریم چگونه است؟
12 دقیقه زمان مطالعه
ساعت رو میزی
ساعت رو میزی

یک عبارت مشهور انگلیسی در بازار مالی با عنوان “trend is your friend” وجود دارد، روند تغییرات دوست شماست. این بدان معنی است که اگر می خواهید در زمینه ی بازار مالی موفقیت هایی کسب کنید و کم تر دچار اضطراب، ضرر و نوسان شوید، بهتر است با روند تغییرات دوست باشید و بیشتر از هر چیزی به تغییرات توجه کنید. تحت تاثیر آن ها تصمیمات عجولانه نگیرید و سعی کنید قابل اطمینان ترین روند را دنبال کنید. ترند با شما سخن می گوید و بهتر از هر کسی راهنمای شماست. چنین دیتایی در نمودارهای مختلف و به اشکال متنوع در دسترس شما قرار می گیرد. مسئله ای که مطرح می شود، بررسی این نمودارها در زمان ها و بازه های زمانی مشخص است. در این مقاله به معرفی استراتژی مولتی تایم فریم می پردازیم. با ما همراه باشید و این نکته را پیش از مطرح شدن بحث به خاطر داشته باشید. در ادامه به توضیح این دو خواهیم پرداخت.

دو اصل اساسی در تایم فریم وجود دارد که باید پیوسته آن ها را در ذهن داشته باشید، البته که این اصل در هر بازار مالی جواب گو است؛

  • اگر قیمت ها رو به افزایش است، معامله گران باید معاملاتی با تایم های بالا انجام دهند و بده بستان ها را طولانی مدت کنند.
  • اگر قیمت ها رو به کاهش است، زمان های معاملاتی را باید کاهش داد.

بیشتر تریدرها، از مبتدی ها گرفته تا حرفه ای های باتجربه، در دوره های آموزشی خود با مفهوم مولتی تایم فریم آشنا هستند. این مسئله از ابتدایی ترین مفاهیم در بازار مالی است. همچنین این مفهوم پایه و مهم، اولین چیزی است که تریدرها در هنگام تجربه کردن یک موقعیت نابسامان و اضطراب آور نادیده می گیرند. معامله گران روزانه، معامله گرهای لحظه ای، معامله گرهای شکستی و حتی معماله گرهای ریسک پذیر و بسیاری از معامله گران با استایل های دیگر روند اصلی بازار را از دست می دهند، سطوح مهم مقاومت و حمایت را نادیده می گیرند و احتمال بالای ورود و سطوح توقف را از دست می دهند. در این مقاله به شما می گوییم استراتژی مولتی تایم فریم چیست و در چه مواقعی باید چه بازه هایی را انتخاب کنید و چگونه آن ها را بررسی کنید.

فهرست عناوین مقاله :

[vc_single_image image=”19720″ img_size=”full” alignment=”center”]

مولتی تایم فریم چیست و چگونه می توان به وسیله ی آن دیتا را آنالیز کرد؟

مولتی تایم فریم بر نوسانات قیمت یک ارز یا یک جفت ارز در بازه های زمانی مشخص شده نظارت می کند و آن را برای آنالیز در اختیار شما قرار می دهد. هیچ محدودیتی برای تایم فریم ها (بازه های زمانی) وجود ندارد و از آن جایی که بی شمار تایم فریم با زمان های متغیر وجود دارد، یک راهنمای کلی در اختیار شما قرار می دهیم که چه مواقعی چه بازه ای را انتخاب کنید.

معمولا انتخاب سه بازه ی زمانی مختلف بهترین دیتا را در اختیار شما قرار می دهد و یک تصویر کلی و مناسب از آن بازار در اختیار شما قرار می دهد، در حالی که بررسی بازه های زمانی کمتر از 3 تا، می تواند باعث شود برخی اطلاعات را از دست بدهید و به آن ها توجه نکنید و بررسی داده ها در بیش از 3 پریود زمانی اطلاعات اضافه و زائد در اختیار شما قرار خواهد داد. چطور سه پریود زمانی را انتخاب کنیم؟ این سه تایم فریم به چه شکلی باشند؟ هنگامی که می خواهیم دیتا را آنالیز کنید، بهتر است یک تایم فریم متوسط برگزینید و دو تایم فریم دیگر را بیشتر و کمتر از “مدیوم-ترم تایم فریم” یا همان تایم فریم متوسط انتخاب کنید.

به عنوان مثال، اولین تایم فریم را 60 دقیقه ای انتخاب می کنیم و این تایم فریم یک ساعت مدیوم ما (medium) می باشد. سپس تایم فریم بعدی را که قرار است از مدیوم ما کوچکتر باشد و تایم فریم کوتاه نامیده می شود (short-term) یک چهارم تایم فریم متوسط، یعنی 15 دقیقه در این مثال، انتخاب می کنیم. برای تایم فریم بلند (long-term)، چهار برابر بازه ی متوسط زمان را تعیین می کنیم، که در این مثال 240 دقیقه ای می شود. این برسی نحوه ی انتخاب تایم فریم، بهترین بررسی ها را در اختیار شما قرار می دهد، مناسب و به اندازه.

اما همیشه انتخاب این بازه های زمانی می تواند به تریدرها اطلاعات خوبی بدهد؟ آیا بهترین انتخاب این بازه های زمانی مثال زده شده هستند؟ جواب شما منفی است. توجه داشته باشید که استایل ترید کردن معامله گر تعیین کننده ی نحوه ی انتخاب بازه های زمانی  تایم فریم ها و سود بردن از آن است. مثلا اگر شما یک معامله گر بلند مدت باشید، از تایم فریم های 60 دقیقه ای 15 دقیقه ای اطلاعت مناسبی به دست نخواهید آورد. وقتی شما معاملات خود را برای یک هفته باز می گذارید، بهتر است تایم فریم های بلندتری را انتخاب کنید. یا یک تریدر روزانه، اگر تایم فریم های خود را هفتگی یا روزانه بچیند، بسیاری از دیتا ها را از دست خواهد داد و تصمیمات اشتباه خواهد گرفت.

به همین دلیل، باید متناسب با نحوه ی معامله کردن خود و استایلی که پیش گرفته اید، تایم فریم ها را انتخاب کنید. اما این حرف بدان معنی نیست که یک تریدر بلند مدت از تایم فریم های 15 تا 60 دقیقه ای اطلاعات مفیدی به دست نمی آورد و یا تریدر لحظه ای و روزانه نمی تواند به تایم فریم های هفتگی نگاه بیندازد. مسئله تکیه کردن به آمار است که بهتر است برای هر قشری متناسب با روند معامله کردن مخصوص به خودشان باشد.

[vc_single_image image=”19722″ img_size=”full” alignment=”center”]

تایم فریم های طولانی مدت

به این تایم فریم تایم فریم ماژور هم می گویند. اکنون بیایید این استراتژی را در بازار مخصوص پیاده کنیم. تصور کنید می خواهیم در بازار مالی فارکس معامله کنیم و جفت ارزها در فارکس مد نظر ما هستند. برای این که تایم فریم ها را اعمال کنید، بهتر است با بازه ی زمانی طولانی مدت یا long term شروع کنید. سپس باقی فریم ها را کاهش می دهید و تایم فریم ها را کوتاه می کنید. با این روش روند غالب بازار را خواهید دانست. فراموش نکنید که روند دوست شماست!

پوزیشن ها نباید بر روی این نمودار زاویه دار انجام داده شوند اما معاملات انجام شده باید در یک راستا قرار داشته باشند. این بدان معنا نیست که معاملات را نمی توان مخالف روند بزرگ تر انجام داد، بلکه این معاملات انجام شده معمولا معاملاتی هستند که احتمالاً موفقیت آن ها کمتر است و باید با سود کمتر در نظر گرفته شوند.

در تایم فریم های بلند مدت، مثلا تایم فریم های روزانه، هفتگی و یا ماهانه، هر نقطه، میله یا نمودار  شمعی(کندل استیک) ، موجود در نمودار نشان دهنده ی تاثیر بسیار مهمی در روند تغییرات بازار دارد و در واقع فاندامنتال ها تاثیر زیادی بر قیمیت را در خود دارند. بنابراین، یک معامله گر هنگام پیگیری روند کلی در این بازه زمانی باید روندهای عمده اقتصادی را زیر نظر داشته باشد. این که نگرانی های پایه ی اقتصادی برای بررسی نمودار چه مواردی هستند، مثلا کسری های حساب جاری، هزینه های مصرف کننده، سرمایه گذاری در مشاغل یا هر مورد دیگری، این تحولات را باید برای درک بهتر در جهت حرکت قیمت ها زیر نظر گرفت. در عین حال، چنین مواردی به ندرت تغییر می کنند، درست مانند روند قیمت در این بازه زمانی، بنابراین شما فقط نیاز دارید آن ها را گاه به گاه بررسی کنید.

یکی دیگر از مواردی که در این تایم فریم ها در نظر می گیریم، نرخ سود است. یکی از مهم ترین فاکتورهای سلامت بازار و قابل اعتماد بودن آن، نرخ سود است. در بیشتر مواقع، سرمایه به سمت ارز با نرخ بالاتر در یک جفت جریان می یابد، این به معنی بازدهی بیشتر در سرمایه گذاری است.

[vc_single_image image=”19723″ img_size=”full” alignment=”center”]

تایم فریم متوسط (medium-term time frame)

به این تایم فریم، تایم فریم مادر هم می گویند. با کاهش دادن بازه ی زمانی (یک چهارم تایم فریم طولانی مدت) می توان تغییرات ریزتری را در هر کندل مشاهده کرد. این تایم فریم کاربردی ترین تایم فریم بین سه بازه ی زمانی است و این به این دلیل است که هر دو تایم فریم کوتاه و بلند را می توان در این مورد متوسط به طور نسبی در نظر گرفت. این تایم فریم را چگونه تعیین کنیم؟ زمانی که به طور متوسط یک معامله را نگه می دارید، می تواند بازه ی انتخابی در این تایم فریم باشد. در واقع، این بازه ی زمانی باید نزدیک به زمانی که در برنامه ریزی معاملاتی که در حین انجام معاملات برای نزدیک شدن موقعیت به هدف سود یا توقف ضرر، در نظر گرفته می شود، باشد.

[vc_single_image image=”14326″ img_size=”full” alignment=”center”]

تایم فریم کوتاه مدت (short-term time frame)

این تایم فریم، تایم فریم مینور نیز نامیده می شود. در نهایت، معاملات و پوزیشن ها باید در این تایم فریم انجام شوند. در واقع یک معامله به شکل بهتری انجام می شود و ورود بهتری خواهد داشت، وقتی نواسانات قیمت در نمودار به وضوح بیشتری دیده می شود و روند کلی آن در نمودار بزرگ تر و با تایم فریم گسترده تر، بررسی شده است. نکته ی دیگری که در رابطه با این تایم فریم وجود دارد این است که فاندامنتال ها تاثیر زیادی بر قیمیت را در خود دارند. اما این تاثیر متفاوت از تایم فریم بلند مدت است. اگر نمودار زیر 4 ساعت باشد، روندهای فاندامنتال دیگر قابل تشخیص نیستند. در عوض، تایم فریم کوتاه مدت با افزایش نوسان به آن شاخص هایی که بازار در حال حرکت نامیده می شوند، پاسخ می دهد. هر چه این بازه ی زمانی دقیق تر و کوتاه تر باشد، واکنش به شاخص های اقتصادی بزرگ تر به نظر می رسد. معمولا این نوسانات یک دفعه ای و بزرگ در زمان های کوتاهی قابل مشاهده هستند، به همین دلیل به آن ها نویز (noise) می گویند. معمولا تریدرها از انجام معاملات در این بازه های زمانی خودداری می کنند و سعی می کنند روند را در تایم فریم های دیگری بررسی کنند.

[vc_single_image image=”19724″ img_size=”full” alignment=”center”]

بررسی هر سه تایم فریم و نتیجه گیری از آن ها

هنگامی که معامله گر، هر سه تای این تایم فریم ها را در نظر می گیرد و مورد بررسی قرار می دهد، بهتر می تواند شانس سوددهی یک جفت ارز را بسنجد و صرف نظر از سایر قوانین و استراتژی ها، معامله ی بهتری را انجام دهد. انجام آنالیز و تحلیل از بالا به پایین (top – down) نوید تردینگ با ترند بیشتر را می دهد. همچنین این مسئله ریسک را کاهش می دهد، زیرا احتمال زیاد این که قیمت ها برای ترند طولانی تری بالا بمانند، وجود دارد. با استفاده از این استراتژی، سطح اطمینان در یک معامله باید با چگونگی تنظیم زمان بندی ها اندازه گیری شود. مثلا زمانی که تایم فریم بلند، روند صعودی را نشان می دهد، اما تایم فریم های متوسط و کوتاه در حال نزول هستند، باید شورت های محتاطانه (فروش با قیمت بالاتر و خرید با قیمت پایین تر) با سودهای منطقی و توقف های مناسب انجام شوند. از سوی دیگر ممکن است معامله کننده صبر کند تا در بازه های کوتاه تر بازار خرسی شود و صبر کند تا هر سه نمودار مجددا صعودی و بالارونده شوند.

پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی انواع دستورات خرید و فروش در بازارهای جهانی و تفاوت آنها را مطالعه کنید.

از دیگر مزایای فوق العاده ی استفاده از استراتژی مولتی تایم فریم، سهولت در تشخیص مقاومت ها و حمایت ها و همچنین ورود قدرتمند و سطوح خروج است. یکی از فوایدی که انجام معامله در فریم های کوتاه دارد این است که می توان از ورودهای ضعیف، خرج های نامتناسب و بی موقع و تارگت های غیر منطقی اجتناب کرد.

استفاده از تکنیک مولتی تایم فریم شانس معامله ی پرسود و موفقیت آمیز را به طور چشمگیری بالا می برد. متاسفانه بسیاری از تریدرها وقتی که متخصص و حرفه ای می شوند و جایگاه مناسبی پیدا می کنند، این تکنیک را نادیده می گیرند. استفاده از این تکنیک برای معامله گران تازه کار می تواند فوق العاده موثر و کمک کننده باشد و تاثیر بسزایی در پیشرفت های آنان داشته باشد.

 تکنیک های مدیریت ریسک برای معامله گران فعال

در بازار ارزهای دیجیتال مدیریت ریسک تنها راه کاهش ضررهای موجود است. اینکار علاوه بر کاهش ضررها، به عنوان محافظی از حساب‌های معامله‌گران‌ و سرمایه گذاران در برابر سرقت تمام پول آنها نیز عمل می‌کند. زمانی که یک معامله‌گر بتواند ریسک موجود در کار خود را مدیریت کند، در نتیجه می‌تواند برای کسب درآمد و سود بیشتر وارد بازار شود. البته این یک پیش نیاز ضروری است اما اغلب نادیده گرفته می‌شود. به هر حال، معامله‌گری که سود قابل‌توجهی به دست آورده است، می‌تواند همه آن را تنها در یک یا دو معامله بد بدون داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب، از دست بدهد.

بنابراین چگونه می‌توانید بهترین تکنیک‌ها را برای مهار ریسک‌های بازار ارز دیجیتال ایجاد کنید؟

پس لازم است از چند استراتژی ساده که می‌توانید از آنها برای محافظت از سود معاملاتی خود استفاده کنید، نام ببریم.

1. برنامه ریزی برای معاملات

معامله گران موفق اعتقاد دارند که اول برنامه ریزی کنند و بعد معامله خود را انجام دهند. یک برنامه ریزی از قبل انجام شده می‌تواند به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.

پیش از هرچیز باید اطمینان داشت که کارگزار منتخب برای انجام معاملات مکرر مناسب است. برخی از کارگزاران به مشتریانی که به ندرت در معاملات شرکت می‌کنند، واکنش نشان می‌دهند. همچنین در قبال این تاخیر در فعالیت، کمیسیون‌های بالایی دریافت می‌کنند و ابزارهای تحلیلی مناسبی را نیز برای آنها ارائه نخواهند داد.

نقاط توقف ضرر (S/L) و سود بردن (T/P) دو روش کلیدی را نشان می دهند که توسط آنها معامله گران ارزهای دیجیتال می‌توانند پیش از انجام معاملات، برنامه ریزی کنند. همانطور که واضح است، یک معامله گر موفق از قیمت خرید و فروشی که در معامله می‌خواهد ارائه دهد، آگاهی کامل دارد. بنابراین می‌تواند بازده حاصل را در برابر احتمال رسیدن سهام به اهدافشان اندازه گیری کنند. اگر این بازده تعدیل شده به اندازه کافی بالا باشد، برای انجام معامله اقدام می‌کنند.

در مقابل آنها معامله گران ناموفق که اغلب تازه کار هستند قرار می‌گیرند. این گروه بدون داشتن هیچ دیدی از معاملات و نقاط سود و زیان آنها وارد به معامله می‌شوند.

[vc_single_image image=”19725″ img_size=”full” alignment=”center”]

2. قانون یک درصد

اکثر سرمایه گذارانی که بصورت روزانه وارد معاملات می‌شوند، از قانون یک درصد پیروی می‌کنند. اساس این قانون سرانگشتی نشان می‌دهد که هرگز نباید بیش از 1٪ از سرمایه یا حساب معاملاتی خود را در یک معامله قرار داد. بعنوان مثال اگر شما 10000 دلار در حساب معاملاتی ارزی خود دارید، شما در هر معامله باید تا سقف 100 دلار را وارد کنید.

استفاده از استراتژی یک درصد برای آن دسته از معامله‌گرانی که دارای حساب‌های کمتر از 100000 دلار هستند، رایج است. البته برای عده‌ای از سرمایه گذارانی که توانایی پرداخت آن را داشته باشند این مقدار تا 2٪ هم می‌رسند. با این حال طبق سیاسیت‌های پیش بینی شده، بسیاری از معامله‌گرانی که حساب‌هایشان موجودی بالاتری دارند، ممکن است درصد کمتری انتخاب کنند. دلیل این کار این است که با افزایش موجودی حساب، موقعیت‌های معاملاتی بیشتری برای آنها نمایش داده خواهد شد. اما همچنان بهترین راه برای کنترل ضررها این است که این قانون را زیر 2٪ نگه داشت چراکه هر چه بیشتر باشد، مقدار قابل توجهی از حساب معاملات به خطر خواهد افتاد.

3. تنظیم کردن نقاط توقف ضرر و برداشت سود

قیمتی که معامله‌گر سهام خود را به آن میزان به فروش می‌رساند و موجب ضرر او در معامله می‌شود، نقطه توقف ضرر نامیده می‌شود. با زبانی ساده یعنی آنطور که تصور می‌شد، معامله برای او پیش نرفت! اما برنامه‌ریزی‌هایی برای محدود کردن ضررها پیش از تشدید آنها طراحی شده‌اند. به عنوان مثال، اگر سهامی به زیر سطح حمایت کلیدی برسد، معامله گران اغلب در اسرع وقت اقدام به فروش ارز خود می‌کنند.

در مقابل نقطه توقف ضرر، نقطه سود قرار دارد که در اصل قیمتی است که معامله‌گر سهامی را در آن می‌فروشد و از معامله سود می‌برد. در این زمان حرکت رو به بالا بر روی نمودار با توجه به خطرات احتمالی محدود می‌شود. به عنوان مثال، اگر سهامی پس از یک حرکت بزرگ به سمت بالا به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود، ممکن است معامله گران بخواهند قبل از یک دوره تثبیت، ارز خود را بفروشند.

4. آموزش تنظیم موثرتر نقاط توقف ضرر

نقاط توقف ضرر و سود، اغلب از طریق تحلیل تکنیکال نمودارها تعیین می‌شوند، اما تحلیل بنیادی نیز می‌تواند نقش کلیدی در زمان بندی‌ها داشته باشد. به عنوان مثال، اگر یک معامله‌گر سهامی را داشته باشد و اگر تقاضا زیاد باشد، ممکن است بخواهد قبل از انتشار اخبار در بازار و صرف نظر از اینکه آیا قیمت تعیین شده دارای سود است یا نه، آن را بفروشد. میانگین‌ متحرک کلیدی شامل میانگین‌های 5، 9، 20، 50، 100 و 200 روزه است. هر یک از این میانگین‌های متحرک نشان‌دهنده محبوب‌ترین راه‌ها جهت تعیین امتیازات است. دلیل اصلی این است که محاسبه آنها آسان بوده و به طور گسترده توسط بازار ردیابی می‌شوند. بنابراین بهتر است با اعمال آنها در نمودار سهام و تعیین اینکه آیا قیمت سهام در گذشته به آنها به عنوان سطح حمایت یا مقاومت واکنش نشان داده است یا نه، تنظیم شوند.

یکی دیگر از راه های عالی برای توقف ضرر یا برداشت سود، قرار دادن آنها روی خطوط تقویتی یا مقاومتی است. این خطوط را می‌توان توسط اتصال‌های بالایی یا پایینی قبل از آن، که در حجم قابل توجه و بالاتر از حد متوسط ​​رخ داده‌اند، ترسیم کرد.

تعیین نقاط توقف ضرر و سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. به دلیل اینکه این محاسبه، معامله گران را وادار می‌سازد تا روی معاملات خود فکر کنند و آنها را منطقی انجام دهند، بنابراین نمی‌توان از اهمیت آن چشم پوشی کرد. همچنین، محاسبه بازده به آنها روشی سیستماتیک را برای مقایسه معاملات متفاوت و انتخاب سودآورترین آنها را پیشنهاد خواهد داد. محاسبه بازده مورد نظر از طریق بازه زیر انجام می‌گیرد.

[(احتمال سود) x (درصد سود کسب سود)] + [(احتمال ضرر) x (ضریب توقف ضرر)]

[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]

مقاله آموزش گام به گام معامله گری در بورس را پیشنهاد میکنیم.

در آخر اینکه اگر تمام سرمایه خود را در یک سهام قرار دهید، خود را برای دریافت ضرر بزرگی آماده کرده‌اید. اینکار نه تنها به شما در مدیریت ریسک کمک می‌کند، بلکه فرصت‌های بیشتری را نیز در اختیار شما قرار خواهد داد.

منبع: investopedia

مطلب پیشین
استخراج بیت کوین چیست؟ و آیا استخراج بیت کوین به صرفه است؟
مطلب بعدی
مزرعه بیت کوین چیست؟