تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیش بینی حرکت احتمالی قیمت یک اوراق بهادار در آینده بر اساس داده های بازار استفاده می شود. نظریه تحلیل تکنیکال بر این اساس است که اقدامات جمعی، یعنی خرید و فروش یک سهم توسط همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق تمام اطلاعات مربوط به یک اوراق بهادار را منعکس می کند.
همه نمودارهای تحلیل تکنیکال با استفاده از داده های قیمتی یکسان تشکیل میشوند؛ اما داده ها را به روشهای مختلف نمایش میدهند. در نتیجه، هر کدام انواع مختلفی از تحلیل تکنیکال را برای کمک به معاملهگران در تصمیمگیری در بازارهای ارز، سهام، اندیکاتورها و کالا را مورد استفاده قرار می دهند.
انواع مختلفی از نمودارها برای تحلیل تکنیکال استفاده می شود. با این حال، چهار نوع رایجتر از این نمودارها عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میلهای، نمودار نقطهای و شکل و نمودار شمعی
تفسیر نمودارها می تواند برای معاملهگران تازه کار ترسناک باشد، بنابراین درک مفاهیم پایه ای تکنیکال امری ضروری است. در این مقاله انواع مختلف نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده در بازارهای مالی را نشان میدهیم و مبانی و کاربردهای این نوع نمودارها را به طور خلاصه بیان میکنیم.
- نمودار خطی بررسی مزایا و معایب
- نمودار میله ای بررسی مزایا و معایب
- نمودار شمعی (کندل استیک) بررسی مزایا و معایب
- الگوهای نمودار کندل استیک
- نمودارهای نقطه ای و شکلی
- نمودارهای OHLC
- تایم فریم (بازه زمانی)
- نمودار هالوچارت (توخالی)
- نمودار هیکن آشی
- دلیل محبوبیت نمودارهای شمعی
- بررسی نمودار در تایم فریم های مختلف
- نحوه آنالیز نمودار های تحلیل تکنیکال
- جمع بندی نهایی
مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
نمودار خطی
نمودار خطی یکی از انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال است که در آن، اطلاعات قیمت سهام یا حجم معاملات در محور عمودی یا y و دوره زمانی مربوطه در محور افقی یا x قرار میگیرد.
منظور از حجم معاملات، تعداد سهام یک شرکت است که طی یک روز خاص در بازار خرید و فروش شده است.
این نمودار نسبت به سایر نمودارهای تحلیل تکنیکال اطلاعات کمتری در اختیار معاملهگر قرار میدهند. خطوط در این نمودار با توجه به قیمت بسته در واحد زمان رسم میشوند؛ یعنی اگر نمودار خطی روزانه باشد، از قیمت بسته برای روز استفاده میشود و فرضاً اگر نمودار 5 دقیقهای باشد، از قیمت بسته هر 5 دقیقه معامله استفاده میشود.
از نقاط قوت این نمودار میتوان به سادگی آن اشاره کرد که در نگاه اول دیدگاهی ساده از حرکت قیمت در اختیار معاملهگر قرار میدهد. همچنین میتوان با استفاده از آن عملکرد سهامهای متعدد را در یک نمودار مورد بررسی قرار داد.
TradingView، Stock Rover، TC2000، TrendSpider و MetaStock از محبوبترین نرمافزارهای نمودارهای سهام هستند که از نمودارهای خطی پشتیبانی میکنند.
بررسی مزایا و معایب نمودار خطی
بهترین راه برای معامله: سهام
تجربه معامله گری: در حد مبتدی
روش تحلیل تکنیکال: مروری کلی بر بازار که باعث تغییر داده های منتقل شده میشود.
مزایا: پشتیبانی از معاملات بدون تأثیر احساسات
نمودار خطی معمولاً قیمت های پایانی را نمایش میدهد و هیچ چیز دیگری در آن وجود ندارد. هر قیمت بسته شده به قیمت قبلی پیوند داده میشود تا پیگیری خط مداوم آسان باشد.
این نوع نمودار ها اغلب برای اخبار تلویزیون، روزنامهها و بسیاری از مقالات وب مورد استفاده قرار می گیرند؛ چون درک آن ها راحت و آسان است.
نمودار خطی اطلاعات کمتری نسبت به نمودار های شمعی یا میله ای ارائه می دهد؛ اما با یک نگاه ساده می توانید بازار را زیر نظر بگیرید.
مزیت دیگر نمودار خطی این است که می تواند با انتخاب یک رنگ خنثی، مانند نمودار آبی رنگی که در بالا نشان داده شده است، به مدیریت احساسات معاملهگر کمک کند. این به این دلیل است که نمودار خطی، حرکات “متغیر” در رنگ های مختلف از بین میبرد.
نکته مهم: با توجه به نمودار خطی که فقط قیمت های بسته را نشان می دهد، معاملهگران باتجربه برای تعیین بسته شدن قیمت به صورت روزانه یا شرایطی که تحلیلگر میخواهد موج های فرعی را به راحتی بررسی کند از یک نمودار خطی استفاده می کنند.
نمودار میله ای
نمودار میلهای از دیگر انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال است که در ظاهر شبیه نمودار خطی است؛ با این تفاوت که اطلاعات بیشتری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. نقطه فوقانی هر خط عمودی نشاندهنده بالاترین قیمتی است که سهام در یک روز معامله شده و نقطه پایینی نشاندهنده پایینترین قیمت معامله شده سهام در آن روز است.
به همین ترتیب خط افقی سمت چپ نشاندهنده اولین قیمت معامله شده سهام در روز معاملاتی و خط افقی سمت راست نشان دهنده قیمت سهام یا ارز در آخرین معامله روز است. یکی از مزایای مهم نمودارهای میلهای نسبت به نمودارهای خطی این است که این چارتها علاوه بر قیمت دارایی، نوسان قیمت آن را نیز منعکس میکنند.
این یعنی احساسات کمتری در تحلیل این نمودارها دخیل خواهد بود. به عنوان مثال، یک بدنه بزرگ قرمز رنگ میتواند نشاندهنده ترس خالص باشد که منجر به فروش وحشتزده میشود. این رنگ میتواند برای معاملهگرانی که ترجیح میدهند تحلیلهای خود را بر اساس محدوده قیمت دارایی انجام دهند، تا حدی حواسپرتی ایجاد کند.
بررسی مزایا و معایب نمودار میلهای
بهترین راه برای معامله: فارکس، سهام، شاخص ها و کالا ها
تجربه معامله گری: در حد متوسط
روش تحلیل تکنیکال: برای شناسایی روندها، سطوح حمایت و مقاومت و نقاط ورود از داده های قیمتی نمودار میله ای استفاده کنید.
مزایا: جزئیات بیشتری را در اختیار معامله گر قرار می دهد که به شناسایی سطوح کلیدی و داده های مهم کمک می کند.
نمودار میله ای قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر دوره تعیین شده در هر میله نشان می دهد. خط عمودی با قیمت بالا و پایین برای میله ایجاد می شود. خط تیره در سمت چپ میله قیمت باز و خط تیره در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می دهد.
بسته شدن یک میله (سبز) یا پایین آمدن (قرمز)، به معامله گر صعودی یا نزولی بودن بازار برای آن دوره را نشان می دهد.
شباهت های بین این نوع نمودار و نمودار شمعی هنگامی که در کنار هم تشکیل می شوند قابل تشخیص است، اما نمودار میله ای برای نمای واضح از بازار بهتر عمل می کند. با حذف رنگ پررنگ از نمودار، معامله گران می توانند روندهای بازار را با دقت بالا ببینند.
پیشنهاد میکنیم مقاله چگونه در فارکس معامله کنیم؟ را بخوانید.
نمودارهای شمعی (کندل استیک)
هر شمع یا کندل از سه قسمت تشکیل میشود؛ سایه بالایی، سایه پایینی و بدنه. در مقایسه با سایر نمودارهای تحلیل تکنیکال، رنگ بدنه همهی کندل استیکهای این نمودار سبز یا قرمز بوده و هر یک از آنها نشاندهنده بخشی از یک دوره زمانی هستند. دادههای کندل استیک معاملات انجام شده در آن دوره زمانی خاص را خلاصه میکند؛ به عنوان مثال یک شمع 5 دقیقهای نشاندهنده کل دادههای معاملاتی طی آن 5 دقیقه است. در هر کندل چهار نقطه داده وجود دارد: قیمت باز قیمت بسته، قیمت بالایی و قیمت پایینی.
قیمت باز مربوط به اولین معامله در یک دوره زمانی خاص و قیمت بسته مربوط به آخرین معامله طی آن دوره است. این دو بخش بدنه شمع در نظر گرفته میشوند. به همین ترتیب قیمت بالایی مربوط به بالاترین قیمت معامله و قیمت پایینی مربوط به پایینترین قیمت معامله در آن دوره است.
در نمودار کندل استیک، خطی از بالای بدنه هر شمع تا بالاترین قیمت کشیده میشود که به آن سایه، دم یا فیتیله میگویند. پایین شمع سایه پایینی یا دم پایینی است که با یک خط عمودی به سایه بالایی وصل میشود. اگر قیمت بسته بالاتر از قیمت باز باشد، بدنه سبز رنگ و نشاندهنده سود خالص است. اگر قیمت باز بالاتر از قیمت بسته باشد، بدنه قرمز رنگ بوده و از کاهش قیمت خبر میدهد.
بهترین راه برای معامله: فارکس، سهام، شاخص ها و کالا ها
تجربه معامله گری: در حد متوسط
روش تحلیل تکنیکال: شبیه تکنیک نمودار میله ای (بستگی به اولویت معامله گر دارد)
مزایا: کندل استیک ها در مقایسه با نمودار های میله ای از نظر تحلیل چشمی برای معامله گران راحت ترند.
نمودار شمعی قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر دوره تعیین شده برای کندل ها نشان می دهد. بدنه هر کندل نشان دهنده قیمت باز و بسته است در حالی که “فتیله ها” حداکثر و حداقل قیمت برای هر دوره را نشان می دهند.
رنگ هر شمع به تنظیمات اعمال شده بستگی دارد ، اما بیشتر پلتفرم های نموداری از رنگ های سبز و قرمز به عنوان رنگ های پیش فرض استفاده می کنند. کندل های سبز نشان دهنده آن است که قیمت بالاتر از جایی که باز می شود بسته شده است (که اغلب به آن کندل صعودی می گویند) و هر کندلی که قرمز باشد به معنای بسته شدن قیمت پایین تر از مقدار باز شدن آن است (که اغلب به آن کندل نزولی می گویند).
نمودار شمعی محبوب ترین نوع نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال فارکس است؛ چون در حالی که تشخیص آن در یک نگاه آسان است، اطلاعات بیشتری را در اختیار معامله گر قرار می دهد.
الگوهای نمودار کندل استیک
هر یک از نمودارهای کندل استیک داستانی از رویارویی گاوها و خرسها، خریداران و فروشندگان، عرضه و تقاضا، ترس و طمع را روایت میکنند. به عنوان معاملهگر باید به خاطر داشته باشید که الگوهای شمع باید بر اساس دادههای قبلی و بعدی تائید شوند. این الگوها تمایل دارند دائماً تکرار شوند و از آنجا که دلیل رنگی بودن بدنه این نمودار تا حد زیادی احساسات معاملهگر را تحریک ميکنند، ترکیب این نمودارهای تحلیل تکنیکال با سایر شاخصها بهترین نتیجه را ممکن میسازد.
برخی از متداولترین الگوهای بازگشتی کندل استیک عبارتاند از:
- الگوی کندل استیک چکش (Hammer)
- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب (Shooting Star)
- الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
- الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing)
- الگوی کندل استیک پوشاننده نزولی (Bearish Engulfing)
- الگوی کندل استیک هارامی صعودی (Bullish Harami)
- الگوی کندل استیک هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگوی کندل استیک دار آویز (Hanging Man)
- الگوی کندل استیک ابر تیره (Dark Cloud Cover)
نمودارهای نقطهای و شکلی
نمودارهای نقطهای و شکلی که در ابتدا به عنوان یک سیستم ثبت قیمت توسعه یافتند و بعدها به نمودارهای تحلیل تکنیکال تبدیل شدند، هیچ شباهتی به سه نمودار دیگری که به آنها اشاره کردیم، ندارند. تا قبل از ورود کامپیوترها به دنیای تجزیه و تحلیل سهام، از این نمودار بهطور گسترده استفاده میشد؛ اما این روزها افراد کمتری از آن استفاده میکنند و علت آن پیچیدگی درک این نمودار و اطلاعات محدودی است که ارائه میدهد.
نمودار نقطهای و شکلی نوسانات قیمت سهام را در یک دوره زمانی انتخاب شده به نمایش میگذارد. در محور عمودی، تعداد دفعات افزایش یا کاهش قیمت سهام را به میزان مشخص نشان داده میشود و در محور افقی، فواصل زمانی تعیین میشود. علامت گذاری روی نمودارهای نقطه ای و شکلی منحصراً به صورت X و O است.
X تعداد دفعاتی است که سهام تا حد مشخصی افزایش یافته و O تعداد دفعاتی است که سهام کاهش یافته است. به این مقدار مشخص نیز اندازه جعبه گفته میشود.
X ها و O های این نمودار با نمایش تغییرات خالص قیمت، روندها را به وضوح نشان داده و ترسیم خطوط روند را برای تریدر راحتتر میکنند. تمرکز این نمودارهای ساده فقط و فقط بر روی حرکات قابل توجه قیمت است و نویزها (حرکات جزئی قیمت) را کاملاً فیلتر میکنند.
جنبه منحصر به فرد این نمودارها این است که بر خلاف نمودارهای تحلیل تکنیکال کندل استیک، خطی و میلهای، ورودی زمان به صورت مستقیم در نمودار در نظر گرفته نمیشود.
نمودارهای OHLC
این نمودارها میتوانند چهار نوع قیمت را به کاربران نشان دهند. قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE)، قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) در این نمودار نمایش داده میشود.
- قیمت باز شدن زمانی قابل مشاهده است که یک معامله به تازگی باز شده باشد. یعنی اولین قیمتی که بعد از باز شدن معامله مشاهده میکنید قیمت باز شدن است.
- قیمت بسته شدن آخرین قیمتی است که در محدوده زمانی انجام معامله، مشاهده میشود.
- قیمت بالا برابر با بیشترین سطح قیمت در یک محدوده معاملاتی است. در واقع بالاترین میزان قیمتی که دو معامله گر روی آن معامله انجام دادهاند، برابر با قیمت بالایی است.
- همچنین پایینترین میزان قیمتی که دو معامله گر روی آن معامله انجام دادهاند برابر با قیمت پایین است.
این نمودارها قادر هستند نوسانات قیمتی را در یک بازه زمانی خاص به معاملهگران نشان دهند. معمولاً نمایش نوسانات قیمتی به صورت میله یا کندل نشان داده میشود.
تایم فریم (بازه زمانی)
همانطور که از نام این نمودار مشخص است، میتواند اطلاعات دقیقی در رابطه با نوسانات قیمتی در یک بازه زمانی مشخص به شما نشان دهد. منظور از تایم فریم، این است که این نمودار فقط در یک محدوده زمانی خاص اطلاعات را جمعآوری میکند و به معاملهگران نشان میدهد. این نمودار به شکل خاصی محدود نمیشود.
کافی است یک محدوده زمانی را برای آن مشخص کنید، آنگاه میتواند اطلاعاتی را به صورت نقطه، کندل یا میله نمایش دهد. از جمله اطلاعاتی که با کمک این نمودار مشخص میشود، قیمت آغاز معامله است. همچنین در رابطه با قیمت بالایی، قیمت پایینی و قیمت بسته شدن نیز اطلاعاتی جمع آوری میکند.
نمودار هالوچارت (توخالی)
انواع دیگر از نمودارهای بازار ارز دیجیتال، نمودار هالوچارت یا نمودار تو خالی نام دارد. این نمودار ممکن است به شکلهای مختلف دیده شود. شکلهای مختلف نمودار توخالی به قیمت باز و بسته شدن بستگی دارد. همچنین نمودار تو خالی با بررسی دو قیمت نهایی در دو کندل متوالی، شکل و ساختار متفاوتی خواهد داشت.
کندل تو خالی نشان میدهد که میزان خرید سهام در بازار بیشتر است و گاوها قدرت بالاتری دارند. به همین دلیل میتوان گفت که ایجاد نمودار توخالی به نوعی با صعودی شدن بازار رابطه مستقیم دارد. این نمودار نشان میدهد که قیمت بسته شدن از قیمت آغازین بالاتر است. در صورتی که در این نمودار کندلها به شکل توپر نشان داده شوند، یعنی وضعیت بازار نزولی است و قیمت بسته شدن از قیمت شروع پایین تر است
نمودار هیکن آشی
- نمودار هیکن آشی محاسبات خود را بر اساس میانگین نوسانات قیمتی انجام میدهد. در واقع این نمودار در یک دوره زمانی خاص اطلاعات مربوط به قیمت و تغییرات آن را جمع آوری کرده و محاسبات را برای هر کندل انجام میدهد. تمامی نتایج و دادههای حاصل از نمودار هیکن آشی، بر اساس میانگین حرکت قیمت به دست میآید.
- این نمودار به معاملهگر کمک میکند تا روند بازار را به شکل دقیقتر مورد بررسی قرار دهد. همچنین پیش بینیهای حاصل از این نمودار کاملا دقیق است و میتواند مسیر حرکت قیمتی بازار را در آینده مشخص کند.
- این نمودار به معاملهگران امکان میدهد تا تحلیل جزئی از خط روند روی نمودار داشته باشند.
- نمودار هیکن آشی نقاط بازگشت روند را به خوبی مشخص میکند. بنابراین شما با تعیین نواحی بازگشتی، قادر خواهید بود نقاط مناسب برای ورود به معامله یا خروج از آن را مشخص کنید.
- این نمودار حتی در زمان ایجاد نوسانات شدید بازار، باز هم اطلاعات کاملاً درست و دقیقی را در اختیار تریدر قرار میدهد. به بیان دیگر نمودار هیکن آشی قادر است وضعیت بازار را کاملاً برای معامله گر تفهیم کند و شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری ایجاد کند.
- این نمودار یکی از مهمترین نمودارهای ارز دیجیتال است و اکثر معامله گران حرفهای از نتایج حاصل از آن برای ورود به معامله استفاده میکنند.
دلیل محبوبیت نمودارهای شمعی
نمودارهای شمعی به معاملهگران بازار مالی کمک میکنند که پیش بینی بهتری از جهت بازار داشته باشند. در نمودارهای شمعی الگوهای متفاوت ایجاد میشود. این الگوها در کنار دیگر دادهها، اطلاعات مختلفی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
با کمک تغییر روند نمودارهای شمعی یا فواصل بین دو الگوی شمعی متفاوت، میتوان نقاط درست ورود به معامله یا خروج از آن را مشخص کرد. برای تحلیل بهتر نمودارهای شمعی، ابتدا باید روند اصلی بازار را مشخص کنید. تعیین روند اصلی بازار بسیار ساده است.
- معمولاً جهت بازار به شکل صعودی یا نزولی است. بعد از تشخیص جهت اصلی بازار میتوان نقاط کف و سقف قیمتی را مشخص کرد. تعدادی از الگوهای نمودار بازار مالی در کف قیمتی به وجود میآیند. یعنی محل به وجود آمدن آنها در انتهای یک روند نزولی است.
- نمودارهای شمعی به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط حمایت و مقاومت را مشخص کنند. زیرا این نقاط هستند که ادامه روند بازار را نشان میدهند.
- همچنین اکثر کندلهای نمودارهای شمعی در روند صعودی به رنگ سبز هستند و در روند نزولی به رنگ قرمز میباشند. این موضوع نیز به تریدرها کمک میکند تا تشخیص دقیقتری داشته باشند.
نمودار در تایم فریم های مختلف
معاملهگران تکنیکال نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند تحرکات قیمتی را پیش بینی کنند. دو متغیر اصلی برای تجزیه و تحلیل تکنیکال، بازههای زمانی در نظر گرفته شده و اندیکاتورهای تکنیکالی خاصی است که یک معاملهگر برای آنالیز انتخاب می کند.
بازههای زمانی تحلیل تکنیکال در نمودار ها از یک دقیقه تا ماهیانه یا حتی سالانه را شامل می شود. تایم فریم های زمانی رایج شامل موارد زیر است:
- نمودار 5 دقیقه ای
- نمودار 15 دقیقه ای
- نمودار ساعتی
- نمودار 4 ساعته
- نمودار روزانه
تایم فریمی را که یک تریدر برای بررسی انتخاب می کند، معمولا توسط استراتژی معاملاتی آن شخص تعیین میشود.
تریدر های روزانه، در حقیقت معاملهگرانی هستند که در یک روز معاملاتی پوزیشن های معاملاتی را باز و بسته میکنند و طرفدار تحلیل تحرکات قیمتی در نمودارهای تایم فریم کوتاه تر، مانند نمودار های 5 دقیقه ای یا 15 دقیقه ای هستند.
تریدر های بلند مدت که پوزیشن های یک شبه و طولانی مدت در بازار را می گیرند، تمایل بیشتری به تحلیل بازارها با استفاده از نمودارهای ساعتی، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی دارند.
نوسان قیمتی که در یک بازه زمانی 15 دقیقه ای اتفاق می افتد، ممکن است برای یک معاملهگر روزانه که به دنبال فرصتی برای گرفتن سود ناشی از نوسانات قیمت در طی یک روز معاملاتی رخ داده بسیار مهم باشد. با این حال، همان نوسان قیمتی که در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده می شود، ممکن است برای اهداف معاملاتی طولانی مدت خیلی دقیق نباشد.
نحوه آنالیز نمودار های تحلیل تکنیکال
تکنیک های نمودارسازی در تحلیل تکنیکال بسته به استراتژی و بازار مورد معامله متفاوت خواهد بود. مهم است که با یک استراتژی آشنا باشید تا بعد بتوانید آن را دقیق اجرا کنید. تحلیل نمودارها بر اساس استراتژی مشخص، باعث ثبات در معامله میشود.
سوالاتی که باید قبل از انتخاب نوع نمودار تحلیل تکنیکال از خود بپرسید:
- استراتژی معاملاتی شما چیست؟
- آیا استراتژی معاملاتی کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت را هدف قرار دادهاید؟
پس از پاسخگویی به سوالات بالا، می توانید نوع نمودار مناسب با استفاده از اطلاعاتی که در این مقاله ارائه شد را انتخاب کنید.
جمع بندی
نمودارهای تحلیل تکنیکال، الگو ها و روند بازار را با استفاده از انواع مختلف نمودارهای تکنیکال و سایر توابع نموداری شناسایی می کند. در اینجا انواع مختلف نمودار های تحلیل تکنیکال مورد استفاده در بازار های مالی را بررسی کردیم؛ اما برای درک بهتر نمودارهای تحلیل تکنیکال، بهتر است تحلیلهای انجام شده توسط تریدر های حرفهای را هم دنبال کنید.
منبع: kotaksecurities
همانطور که گفته شد، الگوهایی که روی نمودار بازار مالی ایجاد میشوند کندل یا شمع نام دارند. این کندلها میتوانند به صورت تو خالی و توپر روی نمودار ایجاد شوند. هر کندل از یک بخش تو خالی یا پر به نام بدنه تشکیل میشود و خطوطی در قسمت بالایی یا پایینی آن قرار دارد که سایه نامیده میشود.
نمودار شمعی اطلاعاتی در رابطه با قیمتهای باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالایی و قیمت پایانی در اختیار معامله گر قرار میدهد. همچنین اطلاعات اوراق بهادار را جمعآوری کرده و در یک دوره زمانی خاص به تحلیلگر نشان میدهد. در واقع نمودار شمعی به علت شباهت به ساختار شمع اینگونه نامگذاری شده است.
نمودار شمعی ژاپنی از دو کندل مختلف تشکیل شده است که این دو کندل در جهت معکوس یکدیگر قرار دارند. جهت قرارگیری سایههای بالایی و پایینی نیز با یکدیگر متفاوت است. با کمک این نمودار شمعی میتوان قیمت باز و بسته شدن و بالاترین سطح قیمتی یا پایینترین سطح قیمتی را به دست آورد.
نمودار شمعی یا کندل استیک در قرن هجدهم میلادی به وجود آمد. طراح و ابداع کنندۀ کندلهای نمودار بازار مالی یک معاملهگر برنج به نام «مونیهیسا هوما» بود. بعد از مدتی کندل استیکها از ژاپن و کشورهای آسیایی به کشورهای غربی رسیدند.