دو نوع اصلی مقیاس قیمت در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، مقیاس قیمت لگاریتمی و خطی. بیشتر معاملهگران احتمالاً از مقیاس قیمت خطی استفاده میکنند، زیرا در بسیاری از پلتفرم هایی که نمودار قیمت ارائه می کنند به طور پیشفرض انتخاب می شود. با این حال، مواردی وجود دارد که در آن مقیاس لگاریتمی قیمت تجزیه و تحلیل نمودار را آسانتر میکند. برای آشنایی بیشتر با مقیاس لگاریتمی و مقیاس خطی با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله :
نمودار لگاریتمی (logarithmic scale) در تحلیل تکنیکال
مقیاسهای قیمت لگاریتمی نوعی مقیاس قیمت هستند که در خواندن نمودار استفاده میشوند در حالی که دو تغییر قیمت معادل با تغییر عمودی یکسان در مقیاس نشان داده میشوند. به مقیاس قیمتی “مقیاس ورود” نیز می گویند. اساساً با افزایش قیمت دارایی، فاصله بین اعداد در مقیاس لگاریتمی قیمت کاهش می یابد.
دو دلیل اصلی وجود دارد که ممکن است بخواهید هنگام تجزیه و تحلیل بازار از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده کنید. اولاً، اگر بازار نوسان داشته باشد، در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه شاهد نوسانات عظیم بازار خواهید بود. تجزیه و تحلیل این نوسانات سریع در نمودار خطی دشوار است. به عنوان مثال، اگر بیت کوین در مدت زمان کوتاهی شروع به تصحیح 5000 واحدی کند، حرکت 5000 واحدی در بیتکوین با فرض اینکه بیتکوین نزدیک به 60000 دلار معامله میشود، تاثیری مشابه زمانی ندارد که نزدیک به 10000 دلار در هر سکه معامله میشد.
دلیل دوم برای استفاده از نمودار لگاریتمی زمانی است که شما در حال تجزیه و تحلیل یک دوره تاریخی طولانی هستید. به عنوان مثال، اگر بخواهید نمودار قیمت 10 ساله سهام فیس بوک را تجزیه و تحلیل کنید، افزایش قیمت آنقدر چشمگیر بوده است که صرفاً منطقی است که به آن در مقیاس لگاریتمی نگاه کنید. نمودار لگاریتمی اندازه حرکات را در حرکات بزرگ قیمت و افقهای زمانی بزرگ استاندارد میکند تا بتوانید پیشرفتها و اصلاحات را به راحتی مقایسه کنید.
مقاله معرفی کامل سایه کندل به همراه کاربرد آن در تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
نمودار حسابی (arithmetic scale) یا خطی (linear scale) در تحلیل تکنیکال
بسته به نوع مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده داده ها استفاده می شود، تفسیر نمودار سهام می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد. اکثر نرم افزارهای آنلاین و کارگزاری ها می توانند سبک های مختلفی از نمودارها را نمایش دهند. دو نوع متداول مقیاس قیمت که برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت استفاده می شود عبارتند از:
مقیاس قیمت لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود و نشان دهنده فاصله قیمت در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییر در قیمت دارایی پایه است. این مقیاس معمولاً سبک نمودار پیش فرض است.
مقیاس قیمت خطی که به آن حسابی نیز گفته می شود و قیمت را در محور y با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده نشان می دهد. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نمایش می دهند. نمودار مقیاس خطی قیمت، حرکات را در رابطه با درصد تغییر آنها نشان نمیدهد. مقیاس خطی قیمت تغییرات سطح قیمت را با هر تغییر واحد مربوط به مقدار واحد ثابت ترسیم می کند. از آنجایی که هر تغییر مقدار در شبکه ثابت است، مقیاس های قیمت خطی را می توان به راحتی به صورت دستی ترسیم کرد.
مواقعی وجود دارد که استفاده از نمودار خطی یا معمولی مفید است. اولین مثال برای معامله گران روزانه خواهد بود. معامله گران روزانه در حال بررسی بازه های زمانی کوتاه تر نمودار هستند و بنابراین فقط روندهای اخیر را در چند روز گذشته ارزیابی می کنند. در نتیجه، مقیاس حسابی به خوبی کار خواهد کرد زیرا تغییر قیمت آنقدرها چشمگیر نخواهد بود. علاوه بر این، مقیاس حسابی هنگام تجزیه و تحلیل نمودارهای فارکس مفید است زیرا جریان های تجاری که هنوز با ارزهای فیات مبادله می شوند، ارزش نسبی آن ارزها سال به سال تغییر چشمگیری نمی کند.
نمودار مقیاس قیمت خطی و لگاریتمی ظاهر بصری یکسانی در بدنه نمودار خواهند داشت. با این حال، نمودار لگاریتمی دارای یک محور عمودی y قابل تنظیم است که می تواند سطوح شکست را که در آن قیمت درصد زیادی حرکت کرده است را به وضوح نشان دهد. اگر تغییرات قیمت در درصدهای پایینی رخ می دهد، نمودار قیمت لگاریتمی نیز آن را با سطوح قیمت متمرکز بر محور y به جای فضاهای بزرگ نشان داده شده بین قیمت ها نشان می دهد.
مقایسهی نمودار خطی با لگاریتمی
در نمودار خطی، با هر تغییر واحد قیمت دقیقاً یکسان رفتار می شود. تغییر از 1 دلار به 2 دلار از 10 دلار به 11 دلار یکسان به نظر می رسد. در نمودار لگاریتمی، هر درصد تغییر یکسان است. نمودارهای خطی زمانی مفید می شوند که بخواهید تغییرات قیمت خالص را با محاسبات مقیاس بندی مشاهده کنید. معامله گران روزانه اغلب نمودارهای خطی را ترجیح می دهند. نمودارهای لگاریتمی هنگام مشاهده نمودارهای بلند مدت مفید هستند. در بلندمدت، تغییرات قیمت زیادی ایجاد میشود که نمودار خطی میتواند آنها را مخدوش کند. نمودارهای لگاریتمی همچنین در زمینه رشد تصاعدی مهم هستند.
به طور خلاصه، نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به صورت خطی نشان می دهند. اندازه خط در نمودار لگاریتمی زمانی که همان سهم در همان نمودار از 1 دلار به 2 دلار میرسد، مانند زمانی است که از 100 دلار به 200 دلار میرسد. درصد تغییرات بدون توجه به قیمت به طور مساوی نشان داده می شود. نمودارهای لگاریتمی هنگام تحلیل رشد نمایی مفید هستند. بیایید نگاهی به یک مثال در یک سهام با روند انفجاری، (Shopify (SHOP بیندازیم.
سهام Shopify از زمان عرضه اولیه سهام در سال 2015 که با قیمت 28 دلار به ازای هر سهم افتتاح شد، تقریباً به طور مستقیم افزایش یافته است. در قیمت امروزی با مقدار بیش از 1000 دلار، مشاهده نمودار خطی می تواند به شدت عملکرد اخیر قیمت را نامناسب نشان دهد. همانطور که می بینید، در نمودار خطی (بالا)، حرکت قیمت از 500 دلار به 1000 دلار حتی اگر اولی فقط 100٪ افزایش داشته باشد، در مقایسه با افزایش 500٪ دومی یعنی حرکت از 100 دلار به 500 دلار مهم تر به نظر می رسد.
برای آشنایی بیشتر با نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک این مقاله را از دست ندهید.
مثالی از مقیاس لگاریتمی برای نمایش قیمت
خط روند یکی از محبوب ترین ابزارهای نموداری است که در تحلیل تکنیکال مدرن و کلاسیک استفاده می شود. با این حال، آنها نیز می توانند با مقیاس بندی نمودار تحریف شوند. آیا این کارکرد خطوط روند را زیر سوال می برد؟ لزوماً نه، اما خوب است از اینکه مقیاس بندی چگونه نمودار شما را شکل می دهد، آگاه باشید. دانستن تفاوت بین مقیاس بندی خطی و لگاریتمی و تأثیری که تغییر بین این دو بر تجزیه و تحلیل نمودار دارد، مهم است. تغییر بین مقیاسبندی قیمت خطی و لگاریتمی، ناسازگاریهایی را در هر پوشش فنی هندسی ایجاد میکند. این شامل خطوط روند، کانال ها، مثلث ها، گوه ها، پرچم ها و هر الگوی نمودار دیگری است.
خط روند با اتصال دو قله از سال 2006 و 2008 و پیش بینی به جلو ساخته شده است. خط روند در سال 2011 قبل از اینکه قیمت از خط روند برای چند ماه پرنوسان شکسته شود، به عنوان مقاومت جزئی استفاده شد، اما به پایین تر از آن سقوط کرد. سپس، در سال 2012، قیمت به خط روند بازگشت و یک بار دیگر از آن به عنوان یک مقاومت قوی استفاده کرد.
همان خط روند با اتصال همان دو قله ترسیم می شود. همانطور که می بینید، در نمودار مقیاس لگاریتمی قیمت دیگر هرگز به خط روند نمی رسد. هنگام استفاده از هر نشانگر هندسی ساخته شده، حفظ ثبات در نوع مقیاس بندی مهم است. نشانگر هندسی ساخته شده هر شاخصی است که به زوایای صعود یا فرود اشاره دارد (دارای یک جزء مورب). این زوایا هنگام جابجایی بین نمودارهای لگاریتمی و خطی دچار تغییر می شوند.
این مثال اهمیت ثابت بودن در نمودارها را روشن می کند. شما باید یک پروتکل برای مقیاس نمودار خود داشته باشید. شما باید اغلب یا از نمودار لگاریتمی و یا از نمودار خطی استفاده کنید در حالی که از ایرادات ذاتی هر سبک آگاه هستید. میتوانید از لگاریتمی برای نمودارهای روزانه و از نمودار خطی برای زمان های کمتر از یک روز استفاده کنید. اما ثابت قدم باشید وگرنه با مشکل مواجه خواهید شد. خطوط روند به ما ایده ای در مورد نرخ تغییر یک روند می دهند. تمام کاری که ما هنگام اتصال خط روند انجام می دهیم، فقط اتصال نقاط محوری قابل توجه است. بنابراین خطوط روند دقیق چندان اهمیتی ندارند زیرا ابزاری کیفی هستند.
مقاله معرفی کامل انواع نمودار های تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی
ابزار فیبوناچی شامل 24 سطح مختلف فیبوناچی شامل سطوح 0% و 100% است که توسط دو انتهای خط روند که در ابتدا ترسیم شده است تعریف می شوند. مقادیر بین 0 و 1 سطوح اصلاح داخلی هستند. مقادیر بیشتر از 1 سطوح اصلاحی خارجی هستند، در حالی که مقادیر کمتر از 0 پسوند هستند. در پلتفرم های تریدینگ یک چک باکس برای هر سطح تعریف شده در دسترس است که اجازه می دهد آن سطح برای اهداف نمایش روشن یا خاموش شود.
کاربرد اصلی این سطوح این است که وقتی قیمت از یک افزایش یا کاهش اولیه دور می شود، به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل میکنند. این ها سطوح کلیدی هستند که باید هنگام اصلاح قیمت یا تجربه یک جهش متضاد روند، به آنها توجه داشت. ایده این است که پس از یک حرکت اولیه (اعم از کاهش یا پیشرفت)، قیمت اغلب به سمت مسیری که از آن آمده است، باز می گردد. نواحی یا سطوح تعریف شده توسط مقادیر اصلاحی می تواند به تحلیلگر ایده بهتری در مورد تغییرات قیمت در آینده بدهد. به یاد داشته باشید که با حرکت قیمت، سطوحی که زمانی به عنوان مقاومت در نظر گرفته می شدند، می توانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند. برعکس این مورد هم درست است.
گزینه Fib levels based on log scale هنگامی که مقیاس لگاریتمی روشن است، محاسبه سطوح فیبوناچی را به مقیاس لگاریتمی تغییر می دهد. این گزینه زمانی در دسترس است که مقیاس لگاریتمی در نمودار فعال باشد.
جمع بندی
مقیاس بندی نمودار می تواند درک شما را از موقعیت های معاملاتی خاص تحریف کند. به عنوان مثال، نمودارهای خطی میتوانند درک شما را در مورد سهام پرطرفدار به هم بزنند. در این شرایط میتواند روند را نسبتاً قوی به نظر برساند. از طرف دیگر، نمودار لگاریتمی می تواند همین کار را انجام دهد. همانطور که در مثال اولیه در حباب بیت کوین مشاهده کردید، آنها می توانند از نظر ادراکی چیزی را که در واقع یک حرکت انفجاری قیمت است، نادیده بگیرند. راه حل این است که بدانید نمودارهای شما چگونه محاسبه می شوند و بدانید که چرا از یک روش مقیاس بندی خاص استفاده می کنید.
منبع : seethewaves