بازار مالی یک سیستم غیر قابل پیشبینی است که قوانین عرضه و تقاضا حرکاتش را دیکته میکنند. پرسودترین تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس ترکیبی از معیارهای بنیادی (fundamental) و فنی (technical) اتخاذ میشوند؛ اما نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین عوامل سرمایهگذاری موفق، زمانبندی است. اینجاست که اندیکاتورهای متقدم و متاخر وارد عمل میشوند.
بسیاری از ابزارهای تکنیکال را میتوان در این دو دسته جای داد. اندیکاتورهای پیشرو به پیش بینی روندها کمک میکنند و اندیکاتورهای پسرو تحلیلها را تأیید میکنند. اما تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر چیست؟ چطور باید به کمک آن سرمایهگذار موفقتری شویم؟ چطور در فعالیتهای روزانه خود از آن استفاده کنیم؟ همراه ما باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.
تاریخچه اندیکاتورهای متقدم و متاخر
بهطور کلی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال تاریخچه طولانی دارند که به اوایل قرن بیستم باز میگردد. ایده پشت این اندیکاتورها بر اساس نظریه داو است که اساسا ادعا میکند حرکات بازار تصادفی نیست و میتوان جهت بعدی بازار را با تجزیه و تحلیل کامل رفتار قبلی بازار پیشبینی کرد. بر اساس این نظریه، به مرور زمان روشهای هوشمندانهای برای خواندن الگوهای نموداری پدیدار شد که معرفی ابزارها و اندیکاتورهای امروزی را به دنبال داشت.
اندیکاتورهای متقدم و متاخر علاوه بر کاربردهای سودمندشان در بازارهای مالی، بهعنوان معیاری برای عملکرد اقتصادی عمل میکنند و برای اندازهگیری اهداف تجاری و سایر متغیرها و شاخصهای اقتصادی اهمیت دارند.
مقاله معرفی کامل انواع نمودار های تحلیل تکنیکال را برای مطالعه بیشتر پیشنهاد میکنیم.
اهمیت اندیکاتورهای پیشرو و پسرو در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای متقدم و متاخر مزایای خود را دارند و انتظار داریم هرچه سریعتر طرز فکر ارجحیت شاخصهای لیدینگ نسبت به لگینگ تغییر کند. اندیکاتورهای متقدم کمک میکنند قبل از رسیدن قیمت، نقاط عطف احتمالی را پیشبینی کنیم. درست شبیه خیره شدن به شیشه جلوی ماشین حین رانندگی که دیدگاه خوبی از مسیر پیشرو در اختیار ما میگذارد.
از سوی دیگر اندیکاتورهای متاخر اساسا میانگینی از تاریخچه قیمتهای گذشته هستند و نشان میدهند که آیا روند فعلی بالاتر یا پایینتر از میانگین است. استفاده از این اندیکاتورها شبیه خیره شدن به شیشه عقب خودرو حین رانندگی است که مسیر طی شده را نشان میدهند.
اگرچه هر دو این شاخصها بینهایت در تحلیل تکنیکال نقش حیاتی دارند، صرف تکیه بر سیگنالهای لیدینگ یا لگینگ دقت صددرصدی به ما ارائه نمیکند.
اندیکاتور متقدم چیست؟
قدم اول آشنایی با تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر، آشنایی با هریک از اینها بهطور مجزاست.
اندیکاتورهای متقدم یا پیشرو (Leading) بر روی نموداری اعمال میشوند که از دادههای قیمت گذشته برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میکند. این اندیکاتورها با پیشبینی زودتر از موعد حرکتها و روندهای بازار، عملا قیمت دارایی را هدایت میکنند. معاملهگران با توجه به این اندیکاتورها تصمیم میگیرند معاملات خود را در ابتدای یک روند جدید باز کنند یا ببندند.
دو اندیکاتور مهم متقدم، سطوح حمایت و مقاومت هستند. خط حمایت نشاندهنده یک «نقطه کف» زیر قیمت فعلی و خط مقاومت نشاندهنده یک «نقطه سقف» بالای قیمت فعلی است.
هنگامی که قیمت کاهش می یابد و به منطقه حمایت نزدیک می شود، فروشندگان فروش را متوقف میکنند و خریداران شروع به خرید میکنند. این اتفاق تعادل بازار را برهم میزند، خریداران بر فروشندگان غلبه میکنند و قیمت بازار افزایش مییابد. در مورد مقاومت عکس این قضیه صادق است.
مثالهایی از اندیکاتور متقدم
اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو سیگنالهایی تولید میکنند که به سرمایهگذاران میگویند قیمت دارایی در آینده نزدیک احتمالاً چه تغییراتی را تجربه خواهد کرد. باز هم لازم به یادآوری است که پیش بینی این اندیکاتورها کاملا دقیق نیست. اما میتوان از اندیکاتورهای دیگری برای تایید این پیشبینیها استفاده کرد. برخی از محبوبترین اندیکاتورهای متقدم عبارتاند از:
- شاخص قدرت نسبی (RSI). شاخص قدرت نسبی (RSI) در واقع هم اندیکاتور متقدم محسوب میشود و هم متاخر. این اندیکاتور میتواند یک روند را تعریف کند و از بازگشت احتمالی قیمت خبر دهد. همچنین میتوان از آن به عنوان یک اندیکاتور پیشرو برای سیگنال نقاط اشباع خرید و فروش یا تغییر قریبالوقوع جهت قیمت استفاده کرد.
- استوکاستیک اوسیلاتور (stochastic oscillator). نوسانگر تصادفی یکی دیگر از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که میتوان از آن به عنوان اندیکاتور متقدم یا متاخر استفاده کرد. این اندیکاتور با این فرض عمل میکند که تغییر در حرکت بازار معمولا سریعتر از تغییر قیمت یا حجم اتفاق میافتد. به این ترتیب، میتوان با مقایسه قیمتهای بسته شدن اخیر با محدوده معاملاتی جلسات قبلی، از آن برای پیشبینی جهت حرکت بازار استفاده کرد.
- حجم در تعادل (OBV). حجم در تعادل یا حجم تعادلی برای پیشبینی تغییر قیمت، تغییرات حجم معاملات دارایی را اندازه میگیرد. افزایش حجم فروش سیگنال خوبی برای کاهش قیمت و افزایش حجم خرید سیگنال افزایش قیمت است.
- سطوح حمایت و مقاومت کلیدی. سطوح حمایت و مقاومت زمانی شکل میگیرند که قیمت دارایی در یک دوره معین چندین بار به یک سطح مشخص شده نزدیک شود و در آن سطح، بیآنکه قادر به شکست قیمت باشد، برگردد و در جهت مخالف کند. شناسایی سطوح حمایت و مقاومت به معاملهگر کمک میکند روند بازار را در آینده نزدیک پیشبینی و نقاط ورود و خروج ایدهآل را شناسایی نماید.
سایر اندیکاتورهای متقدم محبوب عبارتند از:
- اصلاحات فیبوناچی
- کانال های Donchian
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- ویلیامز %R
بیشتر بخوانید: آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک صد در صد رایگان
اندیکاتور متاخر چیست؟
اندیکاتورهای متاخر یا پسرو (Lagging) ابزارهای نمودارخوانی هستند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل بازار با توجه به میانگین قیمتهای قبلی استفاده میکنند. از این اندیکاتورها بهجای پیشبینی حرکتهای آتی بازار، برای تأیید روند و جهت فعلی استفاده میشود و همانطور که از نامشان پیداست، بازار را عقب میاندازند، بنابراین معاملهگران قبل از ثبت سفارش خرید یا فروش از جهت روند مطمئنتر میشوند.
معاملهگری که با تکیه بر اندیکاتورهای پسرو وارد معامله میشود، عملا بخش اول یک روند جدید را از دست میدهد و در بخش دوم یک روند قدیمی سرمایهگذاری میکند؛ زمانی که مراحل ابتدایی بازگشت روند شروع شده باشد! اساسا اندیکاتور متاخر شما را دیر وارد بازار میکند و کمی پس از آنکه بازگشت روند آغاز شود، شما را خارج میکند. این بهایی است که برخی از معاملهگران برای تایید معامله میپردازند و معتقدند ارزشش را دارد.
یک تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر این است که اندیکاتورهای متاخر در بازاری با روند قوی واقعا عالی عمل میکنند. اگر بازار روندی نداشته باشد، اندیکاتورهای پسرو کمک چندانی به معاملهگر نمیکنند؛ چون تاخیر در شناسایی بازگشت بازار عملا به معنای ورود با قیمت بد به روندی است که حرکت نمیکند! در نتیجه، معاملهگر متکی به اندیکاتورهای لگینگ، اغلب نقاط عطف اصلی را از دست میدهد و در روندهای جانبی تحت تأثیر قرار میگیرد.
در بهترین حالت معاملهگران ترکیبی از اندیکاتورهای متقدم و متاخر را در استراتژی معاملاتی خود میگنجانند.
مثالهایی از اندیکاتورهای متاخر
گفتیم که ویژگی مشترک همه اندیکاتورهای متاخر استفاده از دادههای تاریخی برای تایید روند است. برخی از بهترین نمونههای این اندیکاتورها عبارتند از:
- میانگین متحرک (Moving Averages). میانگین متحرک در واقع میانگین دادههای قیمت در یک دوره زمانی از پیش تعیین شده است که روی نمودار سهام رسم میشوند. هر روزی که میگذرد، یک قیمت جدید مربوط به کندل قبلی به این میانگین اضافه و قدیمیترین قیمت حذف میشود. این اندیکاتور تکنیکال نوسانات بازار را هموار میکند تا تعیین جهت و قدرت روند برای معاملهگر آسانتر شود.
- اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands). باند بولینگر یک اندیکاتور فنی در قالب یک باند بالا، پایین و یک خط سیگنال روی نمودار قیمت دارایی رسم میشود. سرمایهگذاران برای تعیین قدرت یک روند باید ارتباط بین این گروهها را تعیین کنند. قویترین روندها در محل باندهای بالا و پایین است.
سایر اندیکاتورهای متاخر محبوب عبارتند از:
- اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی (MACD)
- اندیکاتور سوپرترند (Supertrend)
- اندیکاتور پارابولیک سار – توقف و معکوس سهموی (Parabolic SAR)
تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر چیست؟
اندیکاتورهای متقدم برای پیشبینی حرکت قیمت به سمت افزایش یا کاهش طراحی شدهاند. این شاخصها از دقت پایینتری برخوردارند، چون قرار است آینده را پیش بینی کنند و هیچ ابزاری نمیتواند این کار را با قاطعیت صددرصدی انجام دهد. اما همینکه ناحیه حدودی کندلهای بعدی را مشخص میکنند، میتوان گفت در معاملات فواید بسیاری دارند.
در عین حال اندیکاتورهای پسرو دادههای دقیقتری ارائه میکنند. چون منبع اطلاعاتی که دارند، اتفاقاتی است که قبلا رخ دادهاند. بنابراین حتی اگر بتوان بر اساس آنها برخی از رفتارهای بازار را تجزیه و تحلیل کرد، لزوما نمیتوان آنها را برای پیشبینی حرکات آتی قیمت مفید دانست.
برای درک بهتر تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر، بد نیست نگاهی به مزیتها و معایب این دو نوع شاخص تکنیکال بیندازیم.
مزیتهای و معایب اندیکاتورهای متقدم عبارتاند از:
- مزایا: اندیکاتورهای متقدم به تجزیه و تحلیل نقاط ورود سودمند در بازار و پیشبینی سطوح کلیدی پرایس اکشن کمک میکنند. بنابراین شانس ورود با آنها به معاملات پرسود بالاتر است.
- محدودیتها: گاهی اوقات نهتنها پرایس اکشنهای پیشبینیشده طبق انتظار معاملهگر پیش نمیروند، بلکه کاملا عکس پیشبینی حرکت میکنند. از اینرو همیشه به معاملهگر توصیه میشود که علاوه بر اندیکاتورهای متاخر، مهارتهای معاملاتی خود را نیز به کار بگیرد. گذشته از اینها، اندیکاتور پسرو میتواند مبتدیان بازارهالی مالی را حسابی گیج کند. چون این افراد از مهارت کافی برای تحلیل آنها برخوردار نیستند.
مزیتهای و معایب اندیکاتورهای متاخر عبارتاند از:
- مزایا: اندیکاتور لگینگ به معاملهگر کمک میکند تا اقدامات اخیر قیمت را تأیید کند. وقتی به پشت این اندیکاتورها وارد معامله میشوید، خطر شکستهای کاذب و تغییر روند کمتر است.
- محدودیتها: به سبب ویژگیهای ذاتی اندیکاتورهای متاخر، برخی از معاملهگران قبل از ورود به معامله چند پیپ را از دست میدهند. چون منتظر تایید حرکت قیمت توسط اندیکاتور هستند. همچنین به کمک این شاخصها نمیتوان سطوح کلیدی را پیشبینی کرد.
بهطور کلی معاملهگرانی که عجله دارند و دنبال یک پاسخ سریع میگردند، معمولا اندیکاتور متقدم را ترجیح میدهند. اما اگر بازه زمانی مطرح نباشد و معاملهگر دنبال یک تایید محکم باشد، اندیکاتورهای متاخر گزینه بهتری محسوب میشوند. این معاملهگرانی بهشدت طرفدار حفظ سرمایه خود هستند و حاضرند برای مدت زمان طولانیتری در بازار بمانند. آنها حاضرند دیرتر وارد بازار شوند؛ اما استراتژی مدیریت ریسک عالی داشته باشند و مطمئن باشند با دست پر از معامله خارج میشوند.
با وجود اینها معاملهگر باید مراقب هر حرکتی در بازار باشد تا هرگونه نقض تحلیل اندیکاتورها را به سرعت شناسایی کند.
پیشنهاد میکنیم مقاله نکات مهم درباره خط روند در بورس را مطالعه کنید.
ترکیب اندیکاتورهای متقدم و متاخر
اکنون که تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر را به خوبی درک کردهاید و میدانید هردو چه ویژگیهایی دارند، بد نیست با نحوه ترکیب آنها نیز آشنا شوید. یک استراتژی قدرتمند که معاملهگران کریپتو پیادهسازی میکنند، استفاده از شاخصهای پیشرو برای ایجاد یک منطقه قیمتی مطلوب و سپس استفاده از اندیکاتور پسرو برای تأیید معامله است. با این ترکیب عالی معاملهگر میتواند مناطق بازگشت احتمالی را قبل از ورود به بازار ارزیابی کرده و با اندیکاتور متاخر سیگنال ورود به معامله را تنظیم کند.
ترکیب اندیکاتورهایOBV و SMA
همگرایی یا واگرایی OBV با قیمت به عنوان یک شاخص پیشرو نشان میدهد که آیا روند فعلی قوی است و احتمالا ادامه دارد یا خسته و در شرف بازگشت است. ترکیب SMA با OBV، یک روند قدرتمند و سریع ایجاد میکند. وقتی این دو با هم بهکار گرفته شوند، اندیکاتور پیشرو کفهای جدید و اندیکاتور پسرو روند نزولی را نشان میدهد.
ترکیب اندیکاتورهای فیبوناچی و RSI
اگر آشنایی جزئی با ابزارهای فیبوناچی داشته باشید، میدانید که سطوح حمایت و مقاومت پنهان را نمایش میدهند. وقتی این سطوح را از قبل تعیین میکنید، میتوانید بهدنبال نقاط اشباع خرید یا فروش روی اندیکاتور RSI بگردید تا سیگنال ورود را پیدا کنید. وقتی منتظر میمانید تا تایید سیگنال را روی اندیکاتور متاخر ببینید، احتمال اشتباه بودن سیگنال تا حد زیادی کاهش مییابد.
ترکیب اندیکاتورهایPivot Points و RSI
نقاط محوری یا اندیکاتورهایPivot Points یک اندیکاتور پیشرو هستند و از قبل محاسبه میشوند. ترکیب این اندیکاتور با RSI، ابزار قدرتمندی میسازد که واکنشهای بازار مالی را در نقاط محوری تایید میکند.
کلام آخر
هدف از نگارش این مقاله این بود که با تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر آشنا شویم و مثالهایی از این اندیکاتورها را بشناسیم. اما انتخاب میان این دو همچنان به استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. اکنون میدانید که اندیکاتورهای متقدم یا Leading برای شناسایی مناطق بالقوه معکوس قیمت یا قدرت روند قبل از ورود به بازار بهترین هستند. در حالی که اندیکاتورهای متاخر یا Lagging برای تأیید جهت روندها یا سطوح اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرند. ترکیبی از این دو در کنار یکدیگر با تایید سیگنالها و پیشبینیهای قویتر، میتواند تصمیمات معاملاتی آگاهانهتر را به دنبال داشته باشد.
شما چه اطلاعات بیشتری درباره تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر دارید؟ از این دانستهها چطور در معاملات خود استفاده میکنید؟ خواهشمندیم نظراتتان را با ما و همراهان ما در میان بگذارید.